مزاحمت می‌کنم، پس هستم

کد خبر: 1197325

اتفاق تازه‌ای نیست، اما تازه‌ترینش را دیروز یحیی صالح طبری رئیس مرکز اورژانس تهران اعلام کرده، اینکه هفته‌ای ۳ هزار مزاحم تلفنی به اورژانس زنگ می‌زنند! هر چند گمان می‌رفت این اتفاق با کم کاربردی شدن تلفن‌های ثابت کمتر شود اما آمارها حداقل نشان از این دارد که خبری از حذف این رفتار عجیب دیده نمی‌شود.

مزاحمت می‌کنم، پس هستم

اگر بخواهیم از لحاظ روانی و اجتماعی این مسئله را بررسی کنیم باید بگوییم که مزاحمت نوعی انحراف رفتاری کم و بیش جدی تلقی می‌شود که تقریباً هیچ یک از خانواده‌های دارای خط‌ تلفن از آن مصون نیستند. طبق این بررسی‌ها، عواملی مانند مشکلات خانوادگی، وضع تحصیلی، بیکاری، پریشانی روانی، طبقه اجتماعی، میزان درآمد و. . . به نحوی با مشکل مزاحمت تلفنی در ارتباط هستند.

بحران مزاحمت ارادی

رصدی در آمارهای سال‌های گذشته هم داده‌های مشابهی به همراه دارد. مدیر روابط عمومی اورژانس ایران چند سال پیش عنوان کرده بود «۴۰ درصد تماس‌های مردمی با اورژانس مزاحمت تلفنی است. در برخی شهر‌ها مثل دزفول این میزان به ۸۰ درصد هم می‌رسد. این مسئله موجب مشکلات شنوایی برای کارکنان اورژانس، گیر کردن مأموران در ترافیک و دیر رسیدن به مأموریت‌های واقعی شده است.» یا این یکی که حکایت دارد فقط در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۲ بیش از۲۰ میلیون بار برای اورژانس و آتش‌نشانی و پلیس ۱۱۰ کشور مزاحمت تلفنی ایجاد شده است. در کشورهای دیگر نیز تلفن‌های نامربوط به اورژانس یا می‌شود اما آن‌ها عمدتا شماره گیری تصادفی یا شماره گیری اشتباه است که بلافاصله توسط اپراتور تشخیص داده می‌شود. مزاحمت ارادی اما مقوله‌ای است که در ایران به حد عجیبی  رسیده است.

اورژانس کم‌کاری می‌کند؟

هیچ نشانه یا شکایتی مبنی بر اینکه ماموران اورژانس کشور (تحت عنوان مرکز مدیریت حوادث وفوریت‌های پزشکی کشور) یا آتش نشانی می‌توانسته‌اند با امکانات موجود خود خدماتی را به مردم ارائه کنند اما عمدا نکرده‌اند به چشم نمی‌خورد. البته خطای انسانی در کمک رسانی در همه جای دنیا وجود دارد. نظر سنجی‌ای هم در این مورد انجام نشده یا اگر شده نتایج آن به رسانه‌ها داده نشده است اما در فضای مجازی نیز شکایات قابل توجهی به چشم نمی‌خورد. بنابر این علت نزدیک یا قریبی برای این مزاحمت‌ها مثل کوتاهی‌های انبوه در خدمات یا رفتار بد با مردم از سوی ماموران اورژانس و آتش نشانی به چشم نمی‌خورد. البته در سه دههٔ گذشته با توجه به افت شدید کارایی سازمان‌های دولتی توقع مردم نیز به شدت پایین آمده است.

یک اختلال جمعی

از نگاهی دیگر آمارهای فوق و میزان مزاحمت‌های تلفنی برای مرکز فوریت‌های پزشکی از یک نگاه عقلگرایانه حاکی از نوعی اختلال روانی جمعی در بخشی از جامعهٔ ایران است! اما این نظریه هم چندان استنادی ندارد و این اختلال روانی آمارهای مزاحمت تلفنی برای اورژانس‌ها را توضیح نمی‌دهد. افرادی که دچار اختلال می‌شوند بیشتر به خود و نزدیکانشان آسیب می‌زنند تا جامعه و کسانی که نمی‌شناسند. همچنین نمی‌توان در همهٔ موارد از افراد سلب مسئولیت کرده و جرم و جنایات آن‌ها را به حساب جنون موضعی گذاشت. ایجاد مزاحمت برای اورژنس اگر موجب نرسیدن آن به بیماران شود و کسی از دست برود عملی مجرمانه است.

فراغتی که نیست، مزاحمانی که هستند

مزاحمان تلفنی مراکز اورژانس عمدتا نوجوانان و جوانان هستند (پس از تعطیلی مدارس تعداد تلفن‌ها افزایش می‌یابد). همچنین این مزاحمت‌ها به نقطهٔ خاصی از کشور (مثلا با بیکاری بیشتر یا فقر بیشتر) اختصاص ندارد: «در شیراز ۹۷ هزار تماس مزاحمت تلفنی در ۶ ماهه ابتدایی سال در اورژانس ثبت شده است.... در ۶ ماهه ابتدایی سال 99 در استان اصفهان ۴۴ هزار تماس، در کرمانشاه ۳۰ هزار تماس، شاهرود ۵۵۰۰ تماس، بیرجند ۲۶ هزار و سمنان ۱۰ هزار تماس مزاحمت تلفنی با اورژانس ثبت شده است.... به اورژانس تهران روزی حدود ۴ تا ۵ هزار تماس برقرار می‌شود که از این تعداد فقط ۱۵۰۰ تماس مأموریت واقعی است.» چنان که می‌بینید درصد این مزاحمت‌ها در شهر‌ها بیشتر از روستا‌ها و در شهرهای بزرگ‌تر بیشتر از شهرهای کوچک‌تر است.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت