یک راهنمای عملی برای ستاره کُشی در فوتبال!

کد خبر: 229759

فوتبالیستهایی که خیلی زود اشباع می شوند و خیال می کنند به همه آرزوهایشان رسیده اند. در اروپا بازیکنانی مثل مسی و یا رونالدو، با اینکه به بسیاری از افتخارات فوتبالی رسیده اند اما در هر بازی با انگیزه و انرژی بازیکنی بازی می کنند که انگار اولین بازی خود را دارد انجام می دهد. در حالیکه در ایران تا بازیکنی پایش به تیم بزرگی باز می شود انگار که ماموریتش به پایان رسیده و حالا وقت استراحت و لذت بردن از دستمزد میلیاردی اش و سرمایه گذاری در دبی و ... است!

یک راهنمای عملی برای ستاره کُشی در فوتبال!
سرویس ورزشی «فردا» : صحبت از تفاوت های لیگ برتر انگلیس و لیگ برتر ایران کاری عبث می نماید، چرا که شباهت این دو لیگ شاید تنها در لفظ برتر برای هر دو باشد. اما در جریان برگزاری لیگ جدید برتر در انگلیس و ایران نکته ای قابل توجه وجود دارد که باید آن را تحلیل کرده و درس های آن را فرا گرفت. رابین فن پرسی و کریم انصاری فرد هر دو مهاجمانی جوان هستند که در دو لیگ متفاوت بازی می کنند. هر دوی آنها برای سالیانی چند در باشگاه های قبلی خود بازی کرده و امسال به تیمی جدید منتقل شده اند. رابین فن پرسی از سال 2004 تا سال 2012 برای آرسنال بازی کرد و در مجموع 96 گل برای این تیم به ثمر رساند. کریم انصاری فرد از سال 2007 تا 2012 برای سایپا بازی کرده و در مجموع 55 گل برای این تیم زده است؛ بنابراین هر دوی این مهاجمان در تیم های سابق خود مهاجمانی موفق بوده اند. مهاجمان تراز اولی که در تیم ملی کشورشان نیز حضور دارند. اما انتقال این دو به تیم های جدید، تا اینجای کار سرنوشت متفاوتی برای آنها رقم زده است. انصاری فرد، به غیر از هت تریک اش در بازی آخر پرسپولیس مقابل پیکان، در اغلب بازی های این تیم کم فروغ ظاهر شده و در ترافیک مهاجمان پرسپولیس گم شده است در حالیکه فن پرسی با سرعت هر چه تمام تر خود را در تیم جدیدش تثبیت کرده و در اغلب بازی های این تیم مهاجم اول است و گل های حساسی نیز برای تیمش به ثمر می رساند. سوال اینجاست که این تفاوت از کجا ناشی می شود؟ 1. ساختار فوتبال ایران مهمترین عامل، همانگونه که بارها گفته شده است، ساختار فوتبال ایران است. ساختار فوتبال ایران دچار نقص ها و معایب فراوانی است که در دوره ریاست علی کفاشیان به اوج خود رسیده است. نمونه حاضر و آماده برای نشان دادن این نقص ها نحوه برگزاری لیگ برتر در ایران است. امسال لیگ برتر با بی نظمی هر چه تمامتر و تعطیلی های بلند مدت در حال برگزاری است. تیم ها اغلب یکی دو بازی انجام می دهند و سپس لیگ برای مدت مدیدی تعطیل می شود تا تیم ملی به نمایش های بی کیفیتش، فارغ از نتیجه، در مسابقات مقدماتی جام جهانی ادامه دهد. اگر از این مسئله بگذریم که یک لیگ قوی می تواند تیم ملی ای قوی بسازد و در هیچ کشور دیگری برای رفتن به جام جهانی اینگونه لیگ را به گوشت قربانی تبدیل نمی کنند، باید توجه کرد که بازیکنانی که به تناوب چند بازی انجام داده و مدت زیادی در استراحت هستند چگونه می توانند آمادگی بدنی و کیفیت بازی خود را حفظ کنند؟ این نکته ای است که اغلب مربیان فوتبال و کارشناسان به آن اعتراض دارند اما فدراسیون با استبداد رای خاص خود هیچ وقعی به آنها نمی نهد. اضافه کنید به اینها حذف جام حذفی را که شاهکار دیگری است. حال بیایید مقایسه کنید که کریم انصاری فرد در ماه چند بازی انجام می دهد و فن پرسی چند بازی؟ البته این مثال تنها مشت نمونه خروار است وگرنه فوتبال ایران چون بدن علیلی است که هر جایش دست بگذاری آه و فغان بلند می شود،، نمونه دیگرش دلال بازی و فساد گسترده ای که فردوسی پور در نود بخشی از آن را به تصویر کشید ولی آن هم افاقه ای نکرد، و چگونه می توان انتظار داشت در این فوتبال مهاجم آماده ای بتواند کیفیت خود را حفظ کند؟ 2. باشگاه های غیر حرفه ای و مدیران غیر فوتبالی شاید با خواندن دلیل بالا از خود بپرسید اگر اینگونه است پس چرا انصاری فرد در سایپا موفق بود؟ چندین پاسخ برای این پرسش وجود دارد. مهمترین آنها این است که در سایپا بازیکنانی وجود داشتند که بخوبی انصاری فرد را تغذیه می کردند و او به عنوان مهاجم کار خود را انجام می داد. نعمتی که انصاری فرد، در پرسپولیس از آن بی بهره است و این امر دلیلی ندارد جز احاطه مدیران غیر فوتبالی و اغلب سیاسی بر فوتبال ایران. تیم پرسپولیس بدون مربی بسته شده است و مدیرانی که تنها به شهرت خود می اندیشند تیم را از بازیکنان نامی پر کرده اند، بی توجه به اینکه یک تیم در کنار داشتن ستاره ها باید هارمونی داشته باشد. این امر موجب شده تا در حال حاضر در پرسپولیس به اندازه 3 تیم مهاجم تراز اول داشته باشد اما یک هافبک دفاعی، هجومی و بال چپ وجود نداشته باشد که مهاجمان را تغذیه کرده و هماهنگی تیم را حفظ کند. حال این وضعیت را مقایسه کنید با منچستر یونایتد، تیمی که کمترین تغییر را هرساله تجربه می کند و در همه پست ها بازیکنانی، نه به بزرگی ستاره های بارسا و رئال، با کیفیت حضور دارند که دقیقا در ارکستی که فرگوسن می نوازد جای گرفته اند و هیچیک خارج نمی زند. مسلما یک بازیکن در چنین مجموعه ای می تواند موفق تر از تیمی باشد که هافبک هجومی اش محمد نوری است که تعدادپاس ها و حرکات اشتباهش گاه از شمار خارج می شود. 3. سقف کوچک آرزوها همه اینها به کنار، عامل مهم دیگری که در این قضیه دخیل است سقف کوچک آرزوهای فوتبالیست های ماست. فوتبالیستهایی که خیلی زود اشباع می شوند و خیال می کنند به همه آرزوهایشان رسیده اند. در اروپا بازیکنانی مثل مسی و یا رونالدو، با اینکه به بسیاری از افتخارات فوتبالی رسیده اند اما در هر بازی با انگیزه و انرژی بازیکنی بازی می کنند که انگار اولین بازی خود را دارد انجام می دهد. در حالیکه در ایران تا بازیکنی پایش به تیم بزرگی باز می شود انگار که ماموریتش به پایان رسیده و حالا وقت استراحت و لذت بردن از دستمزد میلیاردی اش و سرمایه گذاری در دبی و ... است. نمونه هم تا دلتان بخواهد وجود دارد. کوروش برمک مهاجم جوان تراکتور سازی بود که در لیگ 1377-78 اقای گل لیگ شد و به پرسپولیس آمد اما الان شاید کمتر کسی باشد که حتی نام او را به خاطر بیاورد. غیر از این با نگاهی به تعداد بازیکنانی که در سالهای اخیر از لیگ ایران به اروپا راه یافته اند مشخص می شود سقف آرزوهای بازیکنان ما چقدر پایین آمده است؛ آنقدر که حالا روند معکوس شده و ما دنبال ایرانیهای دورگه هستیم تا از خارج به داخل منتقلشان کنیم! به این لیست علی کریمی و جواد نکونام را هم بیافزایید، بازیکنانی که هرگز نخواستند به چیزی بیشتری آنچه که بدست آورده اند برسند و حالا روزهای آخر خود را در دو تیم پیر، مانند خودشان، سپری می کنند بی انکه افتخار قابل ملاحظه ای در طول دوران فوتبالیشان بدست آورده باشند. البته علی دایی در این بین همیشه یک استثنا است. اما در آن سو فن پرسی نه تنها اشباع نشده انگار تازه متولد شده و هر بازی بهتر از بازی قبل ظاهر می شود، بی توجه به اینکه دستمزدش چقدر است! با توجه به نکات بالا و در نظر نگرفتن خیلی از نکات دیگر، بایستی به کریم انصاری فرد یادآور شد که کار نه تنها برای او تمام نشده، بلکه هنوز شروع هم نشده است و اگر وی میخواهد نام ماندگاری در فوتبال ایران شود خیلی بیشتر از اینها به تلاش نیاز دارد، چه اینکه در همان بازی ای که هت تریک کرد حداقل دو موقعیت صد درصد گل را از دست داد، موقعیت هایی که اگر پرسپولیس در روز خوبش نبود خیلی برای او وتیمش گران تمام می شد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت