حاجرضايي: آيا استقلال دارد ميشكند؟
امير حاجرضايي معتقد است تيمهاي ايراني در مجموع عملكرد خوبي در ليگ قهرمانان آسيا تا پايان هفته سوم اين بازيها داشتهاند.
ایسنا: اين كارشناس فوتبال درباره عملكرد باشگاههاي ايراني در پايان هفته سوم ليگ قهرمانان آسيا اظهار كرد: نتايج نمايندگان تا به حال بد نبوده است و در ۹ مسابقهاي كه اين تيمها انجام دادهاند فقط يك شكست به چشم ميخورد. فكر ميكنم از لحاظ آماري تيمهاي ايراني نتايج خوبي گرفتهاند. كمااينكه معمولا در ليگ قهرمانان آسيا با گرفتن ۱۰ امتياز صعود از گروه قطعي ميشود اما براي سرگروهي بايد از ۱۲ امتياز به بالا بدست آورد. وي ابتدا درباره عملكرد سپاهان گفت: سپاهان از ابتداي فصل كار دشواري داشت چرا كه پيش از آغاز ليگ تغييرات زيادي در كادرهاي مديريتي و فني اين تيم رخ داد و اوضاع به گونهاي بود كه سپاهان وضعيت خطرناكي را پيش روي خود احساس مي كرد اما آنها با مديريت صحيح به سرعت به كورس قهرماني بازگشتند. حاجرضايي با اشاره به اينكه سپاهان به دليل سازمان محور بودن توانست بار ديگر به كورس قهرماني بازگردد، گفت: در ايران تيمها به سه دسته تقسيم ميشوند، بعضي تيمها مربي محورند، بعضي تيمها سازمان محور و برخي ديگر هم بازيكن محور. باشگاه سپاهان باشگاهي سازمان محور است. آنها تحولات مديريتي خود را در آغاز فصل خيلي خوب كنترل كردند و پس از رفتن ساكت از مدير توانمند ديگري به نام رحيمي استفاده كردند كه در سالهاي دور فوتباليست اين باشگاه بود و چند سالي هدايت تيم هندبال اين باشگاه را هم بر عهده داشت. اين كارشناس فوتبال افزود: به نظر من با وجود اين كه مربي نقش بزرگي در موفقيتهاي يك تيم دارد اما اينكه چگونه آن مربي به تيم جديد ميآيد موضوعي است كه مدير باشگاه آن را تعيين ميكند. به همين خاطر انتخاب كرانچار از سوي رحيمي به سپاهان كمك كرد. لوكا بوناچيچ شخصيتي دارد كه در برخوردش با رسانهها و بازيكنان آرامش را از تيم ميگيرد. اما كرانچار نقطه مقابل اوست و با خودش آرامش را به تيم ميآورد. امير حاجرضايي در ادامه با اشاره به اينكه پرسپوليس با تشخيص مناسب دنيزلي بيشتر تمركز خود را روي آسيا گذاشته، گفت: وقتي پرسپوليس مربي خود را عوض كرد دنيزلي خيلي زود متوجه شد كه تيمش مشكل بازيكن دارد. آنها خيلي زود اين نقص را ترميم كردند و پس از تمام شدن محروميت شيث رضايي و محمد نصرتي، پولادي و آودوكيچ هم به خط دفاع و دروازهباني پرسپوليس اضافه شدند. در واقع آنها ۷۵ درصد از سيستم دفاعي خود را در آسيا تغيير دادند. وي افزود: وقتي پرسپوليس ديد در ليگ شانس زيادي ندارد خودش را براي آسيا آماده كرد و تمركز بيشتري روي اين مسابقات گذاشت. من دنيزلي را از سال ۱۹۹۶ كه سرمربي تركيه بود ميشناسم. او مربي است كه هميشه فوتبال تهاجمي را دوست داشته و به همين دليل است كه پرسپوليس با ۱۰ گل زده بهترين خط حمله آسيا را در اختيار دارد. اين كارشناس فوتبال درباره نتايج پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسيا گفت: به نظر من الهلال نسبت به سالهاي گذشته خود خيلي ضعيف شده است. ما دو سال پيش در رياض به همراه سپاهان با الهلال بازي كرديم اما قدرت آنها خيلي بيشتر از الان بود، واقعيت اين است كه الهلال هم مثل فوتبال عربستان نزول كرده و تغيير نسل در فوتبال اين كشور ضروري است. همان طور كه الاتحاد هم ديگر آن تيم سابق نيست. حاجرضايي ادامه داد: همچنين الغرافه هم ديگر آن تيم برونو متسو نيست. نميخواهم پيروزي سه بر صفر پرسپوليس مقابل الغرافه را بي ارزش كنم اما فوتبال قطر و به تبع آن الغرافه نسبت به گذشته نزول زيادي داشتهاند. ما پارسال در آسيا با الغرافه هم گروه بوديم كه در اصفهان، سپاهان پيروز شد و در قطر الغرافه بازي را برد. نكته مهمتر اين است كه فرهاد مجيدي همان مجيدي استقلال نيست. دليلش هم اين است كه بازيكناني كه كنار او بازي ميكنند مثل بازيكنان استقلال نيستند. همان طور كه مسي در بارسلونا درخشان است اما در آرژانتين نميتواند بدرخشد. فرهاد مجيدي در بازي مقابل پرسپوليس سايهاي از فرهاد مجيدي استقلال بود. اين موضوع بار ديگر ثابت ميكند كه ليگهاي عربي چقدر از ليگ ايران ضعيفترند و بازيكني كه به اين ليگها ميرود در بازگشت كيفيتهاي خود را از دست ميدهد. وي همچنين درباره نتايج استقلال تا پايان هفته سوم ليگ قهرمانان آسيا گفت: استقلال به طور كلي در اين فصل نتايج خوبي گرفته است. آنها در حال حاضر در ليگ شانس قهرماني دارند، در جام حذفي قهرمان شدند اما در آسيا چندان خوب نبودند. ميتوان به يكسري دلايل كليشهاي مثل مصدوميتها و رفتن چند بازيكن از اين تيم مثل فرهاد مجيدي، كرار جاسم و وليد علي اشاره كرد. اما وقتي استقلال در تهران از دو بازي خانگي تنها يك امتياز مي گيرد نشاندهنده وضعيت نامناسب اين تيم است. نسف قرشي براي ما ايرانيها تيم چندان شناخته شدهاي نيست. در حالي كه همين تيم امكان داشت در مقابل استقلال پيروز از زمين خارج شود. من به تبع فرگوسن ميخواهم اين سوال را بپرسم كه آيا استقلال دارد ميشكند؟ اين كارشناس فوتبال افزود: سرمربي منچستر يونايتد اين سوال را درباره منچسترسيتي پرسيده بود كه وقتي حركات بالوتلي از سوي مديران باشگاه تحمل ميشود و در مقابل گردنكشي توس مماشات صورت ميگيرد، آيا اين تيم در حال شكستن است. تصور من اين است كه جرياناتي در باشگاه استقلال رخ داده و باشگاه اقداماتي لازم براي حفظ تيم را انجام نميدهد. هنكه از منظر فني فرد قابل اعتنايي است، من هيچ اطلاعاتي از تمرينهاي استقلال ندارم. اما براساس گفتههاي مديران اين باشگاه طراحي و اجراي تمرينات بر عهده هنكه است كه او هم با توجه به بضاعت استقلال اين كار را به خوبي پيش برده است. ما نبايد بعد از شكستها و ناكاميها تنها به سراغ كادر فني برويم. مجموعه اتفاقاتي كه در باشگاه استقلال افتاده را بايد ارزيابي كرد. حاجرضايي ادامه داد: تصميمهايي كه در برخورد با معترضان صورت گرفت به استقلال لطمه زد و ديديم كه اين تيم رفته رفته از صدر جدول به رده سوم آمد و در آسيا هم استارت بدي داشت. وي در پاسخ به اين سوال كه شايعات پيرامون بازگشت يك مربي به استقلال چقدر در نتايج اين تيم و روحيه پرويز مظلومي تاثيرگذار بوده يا خير؟ گفت: طرفين ماجرا كه اين موضوع را تكذيب كردند. مطمئنا مطرح كردن نام يك مربي آن هم در هفتههاي پاياني فصل تبعات منفي براي سرمربي تيم دارد و او را متزلزل ميكند. به نظر من مشروط كردن ادامه كار مربي در باشگاه اشتباه است، اين كه بگوييم كه اگر صعود كنيم سرمربي ميماند و يا بر عكس حذف شويم سرمربي عوض ميشود با اصول مديريت در تضاد است. اگر از عملكرد مربي راضي هستيد ديگر نبايد شرط و شروطي بگذاريد و براساس قرارداد ملزم به نگه داشتن او هستيد. شرايط را زماني كه مربي استخدام ميشود مطرح ميكنند. وي گفت: با اين حال خوشبختانه چيزي كه در استقلال زياد وجود دارد افراد فوتبالي است. منصور پورحيدري خودش عصاره اين باشگاه است. خود مظلومي و فريبا سالهاي زيادي را در اين تيم بازي كردهاند. من يك ژورناليست نيستم و قواعد آن را هم نميدانم. دوست ندارم براساس شايعات حرف بزنم. يادم ميآيد زماني كه رئال مادريد با برند شوستر قهرمان شده بود مسوولان اين باشگاه شوستر را اخراج كردند و درباره دلايل خود از اين كار گفتند كه افكار اين مربي در استراتژي سالهاي بعد رئال جايي ندارد. به هر حال آنها نحوه اجراي بازيها و بردهاي پشت سر هم و با اختلاف كم يك بر صفر براي تيمشان را نميپسنديدند. چرا كه اين بردهاي اقتصادي رئال را نتيجهگرا كرده بود و حتي تماشاگران اين تيم هم از نحوه بازي آن رضايت نداشتند. بايد ديد استراتژي هر باشگاه چگونه است. اين كارشناس فوتبال ادامه داد: زماني باشگاه از ابتداي فصل استراتژي خود را مشخص ميكند. مثلا باشگاه نيوكاسل وقتي ديد كه نميتواند با تيمهايي چون منچستريونايتد، منچسترسيتي،آرسنال و چلسي رقابت كند از مربياش خواست كه در ردههاي مياني جدول باقي بماند. و وقتي ديديد كه آن مربي از پس اين كار بر نميآيد آلن پاردو را جايگزين او كرد. البته اين فوتبال مدرني است كه همه چيز آن تعريف شده است و من از اين فوتبال مثال زدم.
دیدگاه تان را بنویسید