فتحاللهزاده ازخاطراتش با ناصرحجازی گفت
سايت شخصي مرحوم ناصر حجازي در آستانه زادروز دروازهبان اسطورهاي ايران مصاحبهاي بلند با علي فتح اللهزاده ترتيب داده كه متن آن در زير ميآيد.
ایسنا: مديرعامل باشگاه استقلال گفت: حجازي عاشق فوتبال بود و حتي اگر به او رياست باشگاه استقلال را هم ميداديد او قبول نميكرد. سايت شخصي مرحوم ناصر حجازي در آستانه زادروز دروازهبان اسطورهاي ايران مصاحبهاي بلند با علي فتح اللهزاده ترتيب داده كه متن آن در زير ميآيد. * اولين ديدار با ناصر حجازي را به ياد داريد. 3 روز بعد از دريافت حکم مدير عاملي در سال 75 اولين ديدار رو در روي من با ناصر حجازي اتفاق افتاد. به ياد دارم قبل از دريافت حکم در جلسهاي با ايرواني که ميرولد نيز آنجا بود ، با صراحت گفتم که اگر مدير عامل شوم، ناصر حجازي تنها گزينه من براي سرمربيگري استقلال است.انتخاب حجازي بنا به دلايلي کار راحتي نبود. به ياد دارم که ايرواني گفت با اين حرف قصد داريد تا پيشنهاد مديرعاملي را رد کنيد و من گفتم که قصد دارم تا کارهاي ويژه انجام دهم . 3 روز بعد ساعت 11 شب با حجازي در دفتر باشگاه قرار گذاشتم و بيشتر از 5 دقيقه طول نکشيد که ما به توافق رسيديم. * چرا تنها انتخاب شما ناصر حجازي بود. مي دانستم که رک است، شجاعت دارد و مي تواند تيم بحران زده استقلال را جمع کند و در تيم انضباط ايجاد نمايد. * صحبتهاي قلعهنويي در برنامه نود با واکنشهايي همراه بود و با وجود اينكه آنکه قلعهنويي گفته بود از شما براي بيان صحبتهايش اجازه گرفته است در تاييد يا تکذيب حرفهاي وي صحبتي نداشتيد. مي خواهيم واقعيت را از سوي شما بدانيم. همانطور که گفتم انتخاب من از ابتدا حجازي بود و بعد از جلسه با ايرواني و قبل از صحبت و توافق با حجازي، در جلسهاي با حضور قلعهنويي و تعدادي ديگر از دوستان از انتخاب و پيشنهاد خودم صحبت کردم و قلعه نويي که در آن زمان فقط بازيکن و البته کاپيتان تيم بود، از پيشنهاد من خوشحال شد و گفت که تلاش و همراهي خود را به عنوان کاپيتان براي پيوستن حجازي به استقلال انجام خواهد داد. * راستي بهتر نبود ملاقات قلعه نويي با حجازي در بيمارستان فقط با حضور شما و در آرامش اتفاق مي افتاد تا حضور افراد وعکاساني که قلعهنويي را همراهي ميکردند باعث شود واکنشهايي عليه وي شکل بگيرد؟ قطعا همينطور است و اگر همراه من مي آمد، شرايط فرق ميکرد. اما متاسفانه عدهاي که دنبال منافع شخصي بودند، ناآگاهانه و بدون انديشه به شکلي شرايط آن ملاقات را ترتيب دادند تا ديداري که مي توانست مثبت قلمداد شود، بازتابي منفي پيدا کند. هميشه دوست داشتم با حضور ناصر حجازي در راس امور فني و در جايگاهي چون بکن باوئر و با سرمربيگري قلعهنويي مثلثي تشکيل دهم تا قدرت اول آسيا شود اما افسوس که بعضي شيطنتها که به اختلاف حجازي و قلعهنويي دامن ميزد، باعث شد اين اتفاق هرگز نيفتد. * در طي 2 فصل و اندکي بيشتر با حجازي افتخارات بسياري بدست آورديد، نايب قهرماني آسيا، قهرماني و نايب قهرماني ليگ، قهرماني جام پرچم ترکمنستان، قهرماني جام خزر و... در طي 2 سال اين مقامها افتخارات کمي نبود. باور کنيد امروز برخلاف بسياري از افراد که خود را به نام حجازي ميچسبانند، کمتر کسي مثل من با حجازي راحت بود. ما در مسافرتهاي بسياري همانند اتريش، آلمان، ترکمنستان و عراق در کنار هم بوديم. بين ما صميميت و رفاقت خاصي برقرار بود. اين اواخر به اتفاق ايرج نوذري و رفيعي به مهماني يکي از خيريهها رفتيم که شوخيهاي ما باعث شده بود تا حجازي از خنده زياد کمي از لحاظ تنفس اذيت شود. زماني که سرمربي بود و تيم نتيجه نميگرفت، به شدت عصباني ميشد و کسي جرات نداشت به وي نزديک شود اما من در آن فضا به يکباره با شوخي فضاي اخلاقي وي را تغيير ميدادم. بسياري ميگويند که فتح اله زاده به دليل رفاقت هر زمان که به استقلال آمد، حجازي را نيز با خود مي آورد اما کسي که در 2 سال اين همه افتخار به دست مي آورد و توان فني بالايي دارد، به دليل رفاقت پست ميگيرد؟ آيا غير از آن است که وي را از لحاظ فني سر آمد تمام مربيان ميدانستم؟ * حجازي هميشه اعتقاد داشت که بايد مديران 2 باشگاه استقلال و پرسپوليس را از لحاظ مالي درک کرد. آيا در عمل نيز اينگونه بود؟ دقيقا همينطور است. حجازي آن چنان به استقلال عشق ميورزيد که در بسياري از موارد خود را فداي باشگاه ميکرد و از آنجا که ميدانست باشگاه مشکلات مالي دارد، نهايت همکاري را با مدير داشت. به ياد دارم که قصد خريد مجيدي و يکي دو بازيکن ديگر را داشتيم که رقم آنها در حدود 8 ميليون بود. براي آنکه حجازي به دليل پرداخت چنين رقم بالايي مخالفت نکند، رقم را به وي به مراتب پايينتر گفتيم. به جاي آنکه من بعنوان مدير مخالفت کنم، حجازي از روي دلسوزي براي باشگاه مخالف پرداخت چنين رقمي بود. اين نشان از منش و معرفت بزرگ حجازي داشت. * حجازي در طي آن 2 سال عليرغم کسب افتخارات بسيار در داربيها موفق نبود. شما به عنوان مديرعامل دليل اين عدم کسب موفقيت را چه مي دانيد. در آن سالها داوران سوري ديدارهاي استقلال و پرسپوليس را قضاوت ميکردند. داوريهايي که عليه استقلال بود و با مشاهده دوباره فيلم بازيها مي توانيد صحت حرف مرا تاييد کنيد. حجازي چوب اين ناداوريها را خورد. بگذاريد اينجا براي اولين بار موردي را بگويم، از ديداري که البته حجازي سرمربي استقلال نبود و پرسپوليس مقابل ما 9 نفره شد و بازي با تساوي به پايان رسيد، دخالت مستقيم فائقي باعث آن نتيجه شد و وي اجازه نداد تا استقلال بعد از 9 نفره شدن پرسپوليس به برتري برسد. حجازي در سالهايي مقابل پرسپوليس قرار ميگرفت که چنين فضايي حاکم بود. ضمن آن که ميل به بازي تهاجمي و زيبا در مقابل پرسپوليس که فيزيکي بازي ميکرد و علاقه بيش از حد حجازي به برد که باعث اضطراب و استرس بيشتر در وي ميشد، در کسب آن نتايج تاثيرگذار بود. حجازي به فوتبال تهاجمي و تماشاگرپسند علاقه داشت که در داربي به کمترين مسالهاي که توجه مي شود، فوتبال تهاجمي است. * در آن سالها مي گفتند که با حجازي قبل از مرحله نيمه نهايي جام باشگاههاي آسيا اختلاف پيدا کرده بوديد. اصلا چنين چيزي نبود و اين حرف را رد ميکنم. اتفاقا بعد از نايب قهرماني آسيا که حجازي ناراحت و عصباني بود، به وي گفتم نايب قهرماني کمتر از قهرماني نيست و اين افتخار بزرگي است و دليل ندارد عصباني باشيد، ما نايب قهرمان آسيا شدهايم و همان طور که حجازي گفته بود 10 سال زمان برد تا اين مقام دوباره تکرار شود. *از بازي با سايپا صحبت کنيم. اينکه بعضي از بازيکنان کم کاري کردند تا حجازي برکنار شود. الان حجازي حضور ندارد که از حرف من خوشش بيايد يا نيايد، اما من واقعا در جريان نيستم و اگر بازيکني کم کاري کرده باشد، نه فقط به حجازي که به هوادارانش خيانت کرده است و قطعا تقاص رفتارش را خواهد داد. * اگر زمان به عقب برگرديد، بعد از بازي با سايپا چه تصميمي مي گيريد. حجازي بعد از فينال جام باشگاههاي آسيا در مصاحبهاي تند مسايلي مطرح کرد که باعث دلخوري هيات مديره شده بود. حجازي انتظار قهرماني در آسيا داشت و نتوانسته بود قهرمان نشدن را بپذيرد و باور نمي کرد که نايب قهرماني نيز از بضاعت ما بيشتر بوده است. همين مساله و عصبانيت از قهرمان نشدن باعث آن مصاحبه شد. من نيز تجربه امروزي را نداشتم که بتوانم هيات مديره را جهت حفظ حجازي متقاعد کنم و بعد از بازي با سايپا شرايط به گونهاي پيش رفت که حجازي از کار بر کنار شد اما اگر زمان به عقب برگردد و من نيز شرايط امروزي را داشته باشم، به طور يقين حجازي در استقلال ماندگار بود. * فکر ميکنيد عصبانيت حجازي از عدم قهرماني استقلال با توجه به اينکه چندان بازيکن ستارهاي نداشت به چه دليل بود؟ براي اينکه حجازي خواسته و آرزوهاي بلند و بزرگي داشت و با قهرماني در آسيا به حضور در جام باشگاههاي جهان فکر ميکرد. به ايراني بودن خود افتخار ميکرد و معتقد بود که اگر امکانات در اختيار مربيان ايراني قرار بگيرد، تواناييهاي بسياري در امر مربيگري دارند. از طرفي حجازي جسارت داشت و با مردم رو راست بود و از تواناييهاي خود و فوتباليستهاي ايراني با مردم صادقانه صحبت ميکرد که البته همين رفتارها باعث شده بود تا توقع از حجازي بالا برود و هميشه از حجازي انتظار بهترين نتايج را داشته باشند. انتظاري که از ديگران نميرفت و اين نيز نشان ميداد که حجازي تا چه اندازه بزرگ است. * سال 86 و بازگشت دوباره شما به همراه ناصر حجازي. هدف ما تنها قهرماني در ايران نبود، بلکه با يک برنامه ريزي اصولي تصميم داشتيم در 2 تا 3 سال، کار ناتمام دوره قبل که قهرماني آسيا و کسب جام بود را به هواداران هديه کنيم، اما هيات مديره تجربه لازم را نداشت و با مصاحبههاي گوناگون آرامش استقلال را بهم زده و باعث شد تا از آرزوهايمان هر لحظه دورتر شويم و من نگران بودم که اتفاقي که در پرسپوليس براي پروين بوجود آمد، براي حجازي نيز اتفاق بيافتد. اما حجازي با تصميم خودش در اوج و در ميان تشويق و حمايت هواداران کناره گيري كرد. * بهتر نبود تا حجازي ابتدا به عنوان مدير فني در استقلال مشغول بکار شود؟ اتفاقا خودم نيز اين پيشنهاد را دادم. معتقد بودم براي رسيدن به اهدافمان حجازي به عنوان مدير فني با اختيار تام به استقلال برگردد تا هم به دليل دوري از فضاي حاکم بر فوتبال و حتي استقلال با شرايط جديد آشنا شود و هم به راحتي 2 فصل را در اختيار داشته باشد.اگر سرمربي وقت نتيجه نمي گرفت، حجازي در ادامه، هم آن فصل و هم فصل بعد را در اختيار داشت اما حجازي عاشق فوتبال بود و اگر به وي رياست کل باشگاه را هم مي داديد، او نميپذيرفت.او دوست داشت در زمين کار کند. * حجازي هفته سوم يا چهارم استعفا داد اما شما قبول نکرديد. حجازي فهميده بود که شرايط با توجه به رفتارهاي هيات مديره برايش سخت است و تصميم داشت همان اوايل فصل کنارهگيري کند يا شخص ديگري جهت همراهي وي به کادر اضافه شود. اما من هم فکر ميکردم با گذشت زمان شرايط بهتر شود اما اين اتفاق نيفتاد. عدم حمايت هيات مديره از يک طرف و فشارهاي خارج از هيات مديره براي برکناري حجازي از سوي ديگر، شرايط کار را سخت کرده بود. من براي کاهش اين فشارها، تصميم داشتم قلعه نويي را در کنار حجازي قرار دهم که حجازي قبول نکرد و فيروز کريمي را پيشنهاد داد. پيشنهادي که مي دانستم سرانجامي نخواهد داشت اما به خاطر حجازي قبول کردم. درارتباط با حضور فيروز کريمي، بهتر است تا خانواده حجازي صحبت کنند. * بدون تعارف انتظاري که هواداران حجازي از شما داشتند اين بود که بعد از کنارهگيري ناصر حجازي، شما نيز از استقلال کنارهگيري ميکرديد. با حجازي تماس گرفتم و گفتم که قبل از آمدن به استقلال قرار گذاشتيم که با هم بياييم و با هم برويم و حالا با کناره گيري شما من نيز از استقلال جدا شوم ولي در نظر بگيريد که يک ميليارد و دويست ميليون تومان از خودم چک دادهام. حجازي هم گفت که بمانم تا وضعيت مالي را مشخص کنم. البته اين خواسته قلبي حجازي نبود و انتظار داشت من هم کنار بکشم ولي اگر اين اتفاق مي افتاد، شرايط براي من سخت ميشد. من خودم مي دانستم جنس هيات مديره و ديگران با من جور نيست و ديديد که من را هم برکنار کردند و حتي سيصد ميليون تومان از آن مبلغ را بيش از 3 سال زمان برد تا تحويل بگيرم. حال اگر در آن شرايط با يک ميليارد و دويست ميليون تومان چک شخصي که در اختيار بازيکنان بود، از استقلال جدا ميشدم شرايط سختي بوجود ميآمد. البته اين را بگويم که جدايي مديرعامل با جدايي سرمربي منطقي نيست و يک تصميم کاملا احساسي است اما من آنقدر حجازي را دوست داشتم که اگر چک شخصي در اختيار بازيکنان نداشتم، از استقلال جدا ميشدم. متاسفانه هر زمان که با ناصر حجازي به استقلال آمديم، استقلال در بدترين شرايط مالي قرار داشت و آن سال نه تنها شرايط مالي بدي داشتيم که بيش از 10 بازيکن رضايت نامه در دست داشتند و در آستانه جدايي از استقلال بودند که اکثريت جدا شدند و هيات مديره هم درک نميکرد که هماهنگي بازيکنان جديد نياز به گذشت زمان دارد. * بعد از جدايي حجازي و فيروز کريمي از استقلال و حضور قلعهنويي، وي اوايل فصل نتايج ضعيفي گرفت و حتي استقلال تا رتبه 17 آمد که در آن مقطع بين شما و حجازي اختلاف بود و رفيعي از طرف حجازي با شما تماس گرفت تا به قلعهنويي بگوييد که هر چه سريعتر از جان واريو در ترکيب استقلال استفاده کند تا تيم از آن شرايط خارج شود. ابتدا بگويم که از کلمه اختلاف استفاده نکنيد. ما با يکديگر اختلاف نداشتيم بلکه بين ما قهر و آشتي بود. اختلاف براي کساني است که به هم علاقه چنداني ندارند اما قهر و آشتي طبيعي است. ما همديگر را دوست داشتيم و قهر و آشتي نيز طبيعي بود. حتي شايد در اين قهر و آشتي ها از عصبانيت پشت سر هم حرف مي زديم. مگر پدر يا مادر با فرزند مشکل پيدا نمي کنند؟ مگر از روي عصبانيت حرف غير معقول نمي زنند؟ اما با گذشت زمان به دليل عشق و علاقه، دوباره مثل قبل در کنار هم دوران خوشي را سپري ميکنند. من و حجازي هيچگاه اختلاف نداشتيم بلکه قهر و آشتي ميکرديم و بعضيها به اين مسايل بيشتر دامن ميزدند. * پاسخ به سوال قبل را فراموش کرديد. بله، اين اتفاق را به ياد دارم. حجازي عاشق کشورش و استقلال بود و هر گاه که انتقاد ميكرد به دليل همين حس علاقه بوده است. حجازي کاري نداشت که چه کسي سرمربي استقلال است، براي او مهم آن بود که استقلال به موفقيت برسد نه مانند ديگران که وقتي در تيمهاي خود نيستند، از هر فرصتي براي ضربه زدن به تيم استفاده ميکنند. حتي در دوره اخير در حالي که خارج از کشور بودم، حجازي تماس ميگرفت و مشکلات فني را بيان ميکرد يا در بازيهايي که به دليل سرما نميتوانست به ورزشگاه بيايد در حين بازي با رفيعي تماس ميگرفت و مواردي که به ذهنش ميرسيد را ميگفت تا به من منتقل کند و اين فقط به دليل تعصب و عشق زيادش به استقلال بود. من هم هر بار که از استقلال رفتم، از صحبت راجع به نفرات جديد يا تماس با بازيکنان دوري کردهام حتي بسياري از آنها که جهت مصاحبه به دفتر روزنامه استقلال جوان ميآمدند و قصد ديدار با من را داشتند، سفارش مي کردم تا به آنها بگويند فتح اله زاده نيست. من نيز مانند حجازي، استقلال را براي استقلال دوست دارم و اين يکي از دلايلي است که با حجازي براي کار کردن راحت تر بودم. * رفيعي در مصاحبهاي گفته بود که بعد از استعفاي واعظ و هيات مديره وقت، در جلسهاي بين حجازي و سعيدلو به رغم آنکه با هم به قول شما قهر بوديد اما حجازي شما را به عنوان مدير عامل به سعيدلو معرفي کرده بود و اين مساله از طريق رفيعي به شما منتقل شده بود و حتي قرار بر سرمربيگري استقلال توسط حجازي بود. حجازي بارها گفته بود که بهترين مدير براي استقلال، فتح اله زاده است و اين حرف را در آرشيو دارم. سعيد لو با تعجب به من ميگفت که شما قهر هستيد اما حجازي شما را به عنوان مدير پيشنهاد داده است و حتي تصميم داشتم که حجازي را سرمربي کنم اما بيماري و پرونده پزشکي حجازي مانع اين کار شد و رفيعي کاملا در جريان بود. قرار بود که به جاي سرمربي حکم رياست سازمان فوتبال استقلال را به حجازي بدهم که بعد از دريافت حکم مديرعاملي بلافاصله راهي باکو شدم و ميبايست قبل از سفر با حجازي يا رفيعي تماس ميگرفتم اما شرايط خاص استقلال باعث شد تا اين اتفاق نيفتد و همين باعث يک سري سوء تفاهمها شد. *و سرانجام بعد از بر طرف شدن اين سوء تفاهمها و آشتي دوباره، حجازي حکم رئيس کميته فني استقلال و مشاور عالي شما را دريافت کرد. قرار بود که عنوان حجازي رياست سازمان فوتبال استقلال باشد که بنا به دلايلي اين اتفاق نيفتاد و وي با سمت رئيس کميته فني به استقلال بازگشت. حجازي قبل از آمدن و به دليل دوري از فوتبال شرايط روحي مناسبي نداشت. مثل عقابي که اجازه پرواز نداشته باشد اما با آمدن به استقلال انرژي و شور و هيجان دوبارهاي گرفت، هر چند در بعضي موارد بخصوص اوايل از يک سري برخوردها ناراحت ميشد اما زودگذر بود و عشق به فوتبال و استقلال باعث شده بود تا با شور و هيجان خاصي مسايل را پيگير باشد. به رغم بيماري طوري رفتار ميکرد که من باورم شده بود حجازي سلامتياش را به دست آورده و براي حضور پررنگ تر وي در فصل جديد در تيم بزرگسال و حتي آکادمي برنامهريزي ميکرديم .حجازي در شرايط سخت بيماري نيز مسووليت پذير بود اما افسوس که رفت. *و روابط صميمانهاي بين شما حاکم شده بود. ناصر حجازي حتي از پيگيري شما در ساخت کمپ بارها صحبت کرده بود. تصميم داشتيم با هم به بنگلادش برويم حتي به اتفاق هم و با ايرج نوذري به اتريش برويم. اين اواخر يک بار نيز براي ديدن بازي چند بازيکن به اتريش و اسلواکي رفتيم. به ياد دارم اولين بار که به کمپ آمده بود، اشک در چشمانش حلقه زد و به من گفت که خوشحالم کار خودتان را انجام داديد. * در آخرين روزهاي حيات ناصر حجازي، کمپ باشگاه استقلال را به نام وي کرديد اما نامي از ناصر حجازي در ابتداي ورود به کمپ از ايشان نيست. به احتمال زياد تا 20 روز ديگر نام ناصر حجازي را خواهيد ديد. اين نام به صورت شيک و زيبايي جهت نصب در ورودي کمپ در حال ساخته شدن است. *و تنديس حجازي؟ اين كار هم در برنامه کاريام است اما به دليل مشکلات مالي و کاري ساخت آن کمي به تعويق افتاده است. به زودي بايد با خانواده وي و تني چند از دوستانش نشستي داشته باشم تا در ارتباط ساخت تمام قد يا نيم تنه بودن به نتيجه برسيم. به احتمال زياد تنديس او از جنس برنز خواهد بود و فکر ميکنم ساخت تنديس بعد از عيد نوروز باشد. * بعد از درگذشت ناصر حجازي، حضور چشمگيري در برگزاري مراسم وي داشتيد. راحت بگويم انگيزه شخصي باعث چنين حضوري بود يا ماموريت داشتيد؟ زماني که حجازي درگذشت، احساس کردم که بايد برگزاري مراسم رسمي و معمول وي را به بهترين شکل انجام دهم. از زمان درگذشت وي تا روز خاکسپاري فرصت استراحت نداشتم در حالي که اطرافيان براي ساعاتي کم اين امکان برايشان بوجود آمد. بنا به دلايلي امکان آخرين ديدار خانواده حجازي با وي در منزل نبود و من از آنجايي که به حجازي و خانوادهاش ارادت خاصي داشتم و احساس دين مي کردم، تمام مسووليتها را به گردن گرفتم و حجازي در منزل ساعت 2.30 شب جهت آخرين ديدار خانواده با وي آورده شد و براي جلوگيري از ازدحام جمعيت ساعت 4 صبح در بهشت زهرا شستشوي وي انجام شد. براي اولين بار در ايران براي يک نفر مارش نظامي زدند و طابوت با دژبان آورده شد و اگر جمعيت به زمين چمن نمي آمد، مراسم ديگري چون شمشير بازي دژبان و...داشتيم که نشد. در جلسه با استاندار و سردار ساجدي نيا تمام اختيارات و مسووليتها را بر گردن گرفتم تا مراسم به بهترين شکل انجام شود. خوشحالم که مراسمي شايسته نام حجازي برگزار گرديد و اينها بدهي من به ناصر حجازي بود. من حجازي را به خاطر حجازي دوست داشتم و دارم و اگر غير از اين بود، آتيلا را به استقلال نمي آوردم. هر چند که حضور آتيلا در استقلال فقط به دليل علاقه من به حجازي نبوده است. آتيلا توان فني بالايي دارد، به خصوص که در کنار حجازي زندگي کرده است. حتي از آنجا که حجازي به حضور رفيعي و توانايي وي اعتقاد داشت، با جدايياش بعد از درگذشت حجازي مخالفت کردم. اخيرا نيز پيشنهاد حضور آتوسا جهت کمک به تيم فوتسال بانوان را داده ام که منتظر پاسخ وي هستم. * آتيلا به خواست شما به کادر فني اضافه شد؟ تا روزي که زندهام و در صحنه فوتبال حضور داشته باشم از آتيلا که دانش فني بالايي دارد، حمايت خواهم کرد و تا رسيدن به سرمربيگري استقلال و حتي تيم ملي وي را همراهي خواهم كرد. نيمکت تيم ملي که حجازي هيچگاه فرصت نشستن بر روي آن را پيدا نکرد، اميدوارم آتيلا به اين مهم دست يابد. *امروز چقدر جاي خالي حجازي را احساس ميکنيد؟ هر چه زمان به جلو ميرود احساس ميکنم که حجازي از من دورتر ميشود و اين احساس خوبي نيست. دلتنگ حجازي هستم هر چند که با ديدن آتيلا بر روي نيمکت، حضور ناصر حجازي را کمي احساس ميکنم. *دليل محبوبيت حجازي از ديد شما چيست؟ بنويسيد صداقت. *خاطره خاصي از حجازي داريد که بيان کنيد. خاطره بسيار است اما آنچه که از تمام خاطرهها برايم شيرين تر است اين بود كه زماني که به کربلا رفته بوديم عدهاي ميگفتند که حجازي به سمت ضريح نمي رود و حتي وارد حرم نميشود. ساعت 2:30 شب تصميم گرفتم به داخل حرم بروم که ديدم حجازي در تنهايي خودش در کنار ضريح مشغول راز و نياز است. از پشت دست بر شانههايش گذاشتم و گريهام گرفت.حجازي انتظار نداشت من را در آن ساعت آنجا ببيند. او نيز در حاليکه اشک در چشمانش جاري بود از جا بلند شد و با هم به کناري رفتيم و صحبت نموديم. حجازي اهل ريا و تظاهر نبود و اعتقادات خودش را براي خودش و در خفا نگاه مي داشت. * در پايان حجازي را در يک جمله بگوييد. حجازي را در يک کلمه مي گويم " عشق "
دیدگاه تان را بنویسید