خبرگزاری مهر: علیالله سلیمی نویسنده و روزنامهنگار همزمان با سال نو، یادداشتی را بر رمان «دلقک و نارنج تلخ» نوشته سیده عذرا موسوی نوشته و آن را برای مطالعه نوروزی معرفی کرده است.
این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است به شرح زیر است:
در شکلگیری و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، عوامل متعددی نقش داشته که یکی از آنها، مخالفتهای مردمی با برنامههای غیردینی حکومت شاه بود که با عناوین مختلف و از جمله فرهنگی برگزار می شد. از جمله «جشن هنر شیراز» که در زمان اجرا، مخالفتهای زیادی از سوی تودههای مردم در پی داشت و باعث شکل گیری مخالفهای گسترده در این شهر شد. این موضوع دستمایه رمان «دلقک و نارنج تلخ» نوشته سیده عذرا موسوی شده و نویسنده با محوریت دادن به زندگی دو نوجوان سعی کرده به بازسازی این واقعه تاریخی در قالب داستان بپردازد.
ماجراهای داستان از یک خانواده متوسط شهری در شیراز شروع می شود که پسر نوجوان این خانواده، سیدمجتبی حسینی همراه دوستان خود وارد فعالیتهایی میشوند که با موضوع مخالفتهای مردمی با جشن هنر شیراز گره میخورد و پای این نوجوان را به بازداشتگاه ساواک باز میکند. کلیت داستان در ۱۲ فصل تنظیم شده و در پایان هر فصل گزارش یکی از ماموران ساواک ضمیمه شده تا جنبه واقع گرایی اصل بیش از پیش یادآوری شود. همچنین در طول داستان، به بسیاری از شخصیتهای واقعی در میان مبارزان شیرازی، از جمله شهید عبدالحسین دستغیب، مرجع تقلید، رئیس حوزه علمیه فارس و از مخالفان رژیم پهلوی؛ شیخ بهاءالدین محلاتی، از علمای تراز اول ایران و مرجع تقلید بخش قابل توجهی از اهالی شیراز و استان فارس، به طور مستقیم اشاره شده تا رویکرد واقع گرایانه اثر بیش از پیش تقویت شود. این رویکرد نویسنده باعث شده رمان «دلقک و نارنج تلخ» به رغم این که در ردیف آثار تاریخی قرار نمی گیرد، اما به شدت وامدار تاریخ باشد، چرا که اگر وقایع مستند تاریخی را از این رمان حذف کنیم، پیرنگ و چارچوب داستان به شدت آسیب می بیند. به بیان دیگر، گرههای داستان این اثر اغلب روی واقع مستند
تاریخی استوار است و عکس العمل شخصیتهای داستانی هم بر اساس همین وقایع شکل می گیرد.
به عنوان مثال، یکی از گرههای داستانی در این اثر، اجرای نمایش «خوک، بچه، آتش» توسط یک گروه خارجی در شهر شیراز است که با مخالفتهای مردمی در شهر مواجه می شود و بخشی از فعالیتهای اصلی شخصیتهای داستان «دلقک و نارنج تلخ» حول محور مخالفت با این نمایش است. منابع تاریخی از واقعی بودن این اتفاق حکایت دارد و در اغلب منابع آمده، تئاتر «خوک، بچه، آتش»، یک نمایش خیابانی بود که توسط یک گروه هنری از کشور مجارستان به نام Squat در یکی از خیابانهای شیراز و در معرض عموم به نمایش گذاشته شد. این نمایش از آنجا که نزدیک به ماه رمضان برگزار شد، مخالفتهای مردمی را دو چندان کرد. استفاده محوری از این واقعه تاریخی در داستان به ظاهر تخیلی «دلقک و نارنج تلخ» باعث شده نویسنده سایر وقایع داستان را هم بر اساس این رویداد تاریخی و پیامدهای آن بچیند و شخصیتهای داستانی هم واکنشهایی از جنس واکنشهای واقعی مردمی نسبت به این واقعه تاریخی را از خود بروز دهند.
قهرمان اصلی داستان، همان سید مجتبی حسینی است که نسبت به سایر شخصیتهای داستان فعالیتهای انقلاب به مراتب گسترده تری دارد. او در دو مرحله سر از بازداشتگاه ساواک در می آورد و به چهره انقلابی سرشناسی برای دستگاه اطلاعاتی در این شهر تبدیل می شود. البته به دلیل سن کم این نوجوان، مقامات ساواک به او به چشم سرنخی برای دستیابی به مخالفان اصلی نگاه می کند و برای همین در بازداشت اول، بعد از مدتی او را آزاد می کنند تا همواره زیر نظر داشته باشند و از طریق فعالیتهای این نوجوان، مخالفان اصلی را شناسایی و دستگیر کنند. شخصیت محوری دیگری که در این رمانف حضور موثری در بسیاری از صحنههای داستان دارد، همایون باصری است که اهداف انقلابی آنچنانی ندارد اما به واسطه دوستی با سید مجتبی حسینی پایش به فعالیتیهای انقلابی باز می شود و در گزارشهای مامور ساواک بارها اسمش می آید و از او هم به عنوان یکی از فعالان حرکتهای انقلابی در شهر شیراز یاد می شود.
بر خلاف شخصیت سید مجتبی حسینی که فردی جدی با تصمیمهای به موقع است و وقت شناسی و موقعیت شناسی مناسبی در برابر اتفاقهای پیرامون خود دارد، همایون باصری، شخصیت نسبتا بازیگوشی دارد که مدام به فکر خورد و خوراک است و اگر به اختیار خود باشد چندان میلی به فعالیتهای انقلابی ندارد، اما به دلیل دوستی با سید مجتبی پایش به فعالیتهای انقلابی باز می شود و هنگامی که در عمل انجام شده قرار می گیرد، رفتارهای به مراتب سنجیده و هوشمندانهای انجام میدهد که پیش از آن، از چنین شخصیتی بعید به نظر می رسید. خلق چنین شخصیتهایی، به داستان کمک می کند ابعاد مختلفی از واقعیتهای دوران مبارزه با حکومت پهلوی در آن دوره را نشان دهد. اینکه همه افرادی که در مبارزات انقلابی شرکت می کردند، ذاتا آدمهای انقلابی نبوده اند، بلکه با جوّ حاکم بر فضای پیرامون خود همسو شده و شرایط زمانه موقعیت آنها را تغییر داده و به افرادی تبدیل شده اند که پیش از آن انتظار نمی رفت.
شخصیتهای دیگری هم در این داستان وجود دارند که حضورشان در ساخت فضای عمومی آن دوران موثر است. از جمله، پری، خواهر سید مجتبی که مانند بسیاری از دختران جوان آن دوران با جمع آوری پوسترهای هنرپیشهها و مدلهای سرشناس آن دوران به رویاهایی فکر میکنند که با واقعیتهای زندگی خودشان فرسنگها فاصله دارد. پری، دختری از یک خانواده مذهبی است اما رویاهایش از جنس دیگری است. این موضوع، از واقعیت دیگری در جامعه آن دوران حکایت دارد که همانا نقش تاثیرگذار رسانهها و ابزارهای فرهنگی در سمت و سو دادن به علایق و رفتارهای گروهی از جوانان در آن دوره تاریخی است. صحنههای پایانی داستان با اوج گرفتن فعالیتهای انقلابی در شهر همزمان میشود و این که حکومت پهلوی به این نتیجه میرسد دیگر جشن هنر شیراز برگزار نشود. البته این اعلام در داستان، با نقل گزارش مامور ساواک است: «... به دنبال مسایل عنوان شده، صبح امروز، ۲۱/۵/۲۵۳۷ صدها نفر از مردم شیراز برای بیان مخالفت خود با جشن هنر شیراز تظاهرات کردند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند. طی این تظاهرات، شیشههای بانکها و مغازهها شکسته شد و سه نوجوان جان خود را از دست دادند. بدین جهت این روز از
سوی علمای شیراز تعطیل و عزای عمومی اعلام شد.
چاپ اول رمان «دلقک و نارنج تلخ» نوشته سیده عذرا موسوی، در ۱۶۸ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۹۰۰۰ تومان از سوی موسسه انتشارت قدیانی در تهران چاپ و منتشر شده است.
دیدگاه تان را بنویسید