با خواندن این متن یک نفر میمیرد!
به احتمال زیاد وقتی قاسم تک دهقان را از نزدیک میدیدیم نه او را باور میکردیم و نه تا این اندازه کاراکتری جذاب برایمان از خود نشان میداد، این هنر فیلمساز و پرداخت خوب آن از این شخصیت است که باعث میشود مخاطب به دلیل 11 سال تلاش تک دهقان برای درست کردن داروی سرطان کلاهش را بر دارد، بایستد و تشویقش کند.
«فصل هرس» فیلم مستندی به کارگردانی لقمان خالدی بود که در نهمین جشنوراه بینالمللی سینما حقیقت حضور داشت و توانست در چندین بخش جوایز مختلفی را کسب کند از جمله این که توانست بهترین فیلم جشنواره سینما حقیقت شود.
مدتی است جامعه ما دچار بیماری ترسناکی شده است که به یکباره عزیزانمان را از پای در میآورد. مرتضی ندایی، مرتضی پاشایی و بسیاری دیگر از هنرمندانمان که بخشی از جامعه هستند به دلیل این بیماری ناعلاج جان خود را از دست دادند. این غول هولناک که مدتی است افراد جامعهمان را از پای در میآورد سرطان است.
مرتضی ندایی مستند ساز و تهیه کننده خوب و خوش نام عرصه مستند بود که بهار امثال را برای آخرین بار تجربه کرد. او پیش از این به لقمان خالدی پیشنهاد ساخت مستندی در ارتباط با سرطان را داده بود و خالدی از ساخت آن سر باز میزد و اعلام کرده بود علاقهای به ساخت این مستند ندارد. تا این که در نهایت که شرایط ندایی را میبیند طبق یک پروسه خاص تصمیم به ساخت مستندی درباره سرطان میگیرد.
او در تحقیقاتش در این زمینه به فردی میرسد به نام دکتر قاسم تک دهقان که 11 سال است به روی دارویی برای درمان سرطان کار میکند و بخش زیادی از زمانش را برای ساخت این دارو گذاشته است.
لقمان خالدی در ساخت این مستند برای ارتباط و ایجاد اعتماد بین خود و کاراکتر فیلمش دو ماه زمان صرف کرده و در مجموع ساخت «فصل هرس» یک سال زمان وی را به خود اختصاص داده است.
او در بخش تدوین توانسته موفق عمل کند قصه او به درستی توانسته نقاط عطف ماجرا را در خود جای دهد و تدوین فیلم آنها را در جای درستی قرار داده است تا مخاطب فیلم را دنبال کند و خسته نشود. در همان ابتدای این مستند کارگردان با وارد کردن یک کاراکتر تعلیق لازم را در فیلمش به وجود میآورد.
لقمان در «فصل هرس» قصه میگوید و ماجرایی را با فاکتورهای لازم یک مستند و آنچه که در فیلمنامه باید وجود داشته باشد رعایت کرده که البته بخش زیادی را مدیون تدوین خوب فیلم است. وجود درام در یک اثر نمایشی اهمیت بسیار بالایی دارد. در فیلم داستانی میتوان درام را با تخیل به وجود آورد اما در مستند و به خصوص مستندی که قصه تعریف میکند درام اهمیت بسیار ویژهای دارد نمیتواند زاییده ذهن نویسنده و یا کارگردان باشد بلکه کارگردان باید درام موجود در اثرش را بیابد و آن را به درستی به تصویر بکشد. لقمان خالدی در نشان دادن درام موفق بوده است.
برخی از مستندها تکیه بر سوژه میزنند و سوژه مستند «فصل هرس» «سرطان» آنقدر ملتهب است که مخاطب را درگیر کند اما کاراکتری که در دل این سوژه «قاسم تک دهقان» قرار دارد نیز در پیش برد آن کمک بسیار زیادی به فیلم و کارگردان کرده است.
البته به احتمال زیاد وقتی قاسم تک دهقان را از نزدیک میدیدیم نه او را باور میکردیم و نه تا این اندازه کاراکتری جذاب برایمان از خود نشان میداد، این هنر فیلمساز و پرداخت خوب آن از این شخصیت است که باعث میشود مخاطب به دلیل 11 سال تلاش تک دهقان برای درست کردن داروی سرطان کلاهش را بر دارد، بایستد و تشویقش کند.
شاید کسی باورش نشود فردی با ویژگیهای قاسم تک دهقان موفق شده دارویی را بسازد که سرطان را تا حدود زیادی درمان میکند. او فردی ساده اهل تهران نیست و برای داروهایی که ساخته و به بیماران داده هزینهای دریافت نکرده است. این در شرایطی است که دکتر تک دهقان زمان زیادی را صرف ساختن دارو در منزلش میکند حتی به دلیل مواد خاصی که برای ساخت این دارو استفاده میکند فرش خانهاش سوخته اما حتی هزینهای برای ساخت دارو دریافت نکرده تا زندگیاش را ترمیم کند. به قول خودش به دنبال کاسبی که نبوده.
دکتر قاسم تک دهقان تنها به دنبال ثبت دارویش است اما مافیا و دستهای پشت پرده که با کشف و ساخت این دارو نونشان آجر میشود قطعاً خوشحال نمیشوند. برای آنها جان مردم در اولویت نیست. تک دهقان تنها به دنبال اعتماد است گویا اعتماد هم همچون معرفت دُر گرانی شده و کمیاب.
زمانی که دارویی با این درجه از اهمیت ساخته شده که میتواند دنیا را تکان دهد چرا باید این فرد دچار بیاعتمادی بشود، تهدید شود و از موضع بالا با وی صحبت شود او میتواند مرد تاریخ ساز نه تنها ایران بلکه جهان شود ایا نباید دولت خود پای کار بیاید و شرایط را برای این کاشف بزرگ فراهم کند.
وزیر بهداشت و یا حداقل معاونانش از این ماجرا خبر دارند بهتر نیست این فرد را با احتیاط و با احترام دعوت کنند و آنگونه که میخواهد شرایط را برای اعتماد وی فراهم کنند.
طبق آمار محققان در هر 70 دقیقه یک نفر در جهان جان خود را به دلیل سرطان از دست میدهد.آقای وزیر بهداشت به مخترع داروی سرطان اعتماد دهید و او به شما داروی درمان سرطان را خواهد داد. از امروز دیگر تک دهقانها قربانیان بیاعتمادی نیستند بلکه بیماران سرطانی از این پس قربانی این بیاعتمادی هستند بیآعتمادی که به قول لقمان خالدی سرطان بزرگتر جامعه ما است از امروز هر سرطان ی یک بیمار قربانی محسوب میشود قربانی تعلل و بیاعتمادی افرادی که در سمتشان کوتاهی کردهاند.
بسیار خب چند ثانیه مانده تا طبق قرامان تا پایان خواندن این یادداشت 70 دقیقه مان به اتمام برسد.
3....2....1 همین الان یک نفر به دلیل سرطان جانش را از دست داد تبریک به کسانی که بیاعتمادی را در دل تک دهقانها اشاعه میدهند. آقای وزیر بهداشت وقت تنگ است «فصل هرس» را ببینید. وضعیت سرطان در کشور ما بحرانی و قرمز است.
دیدگاه تان را بنویسید