بشارت‌هایی که در رؤیا به مادر «مختار» داده شد

کد خبر: 458648

مادر مختار می‌گوید: «پس از تولد مختار، باز خواب دیدم کسی به من می‌گوید: این فرزند تو، پیش از آن که به سن بالا برسد، سرد و گرم زندگی را خواهد چشید و ترس او ریخته خواهد شد و پیروان زیادی پیدا خواهد کرد»

فارس:حجت‌الاسلام والمسلمین ابوفاضل رضوی اردکانی نویسنده کتاب «ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی» با تکیه بر روایات معتبر، اقوال و نظریات علمای بزرگ اسلام و کمک‌گرفتن از علم رجال و تاریخ، با روش نقد و تحلیل و جرح و تعدیل، ابعاد شخصیتی مختار ثقفی را به صورت همه‌جانبه بررسى کرده و ثابت کرده است که او مردى پاک، فداکار، معتقد به امامت ائمه هدى(ع) بوده و قیامش با اذن و اجازه و رضایت کامل امام معصوم و دخالت مستقیم اهل بیت پیامبر(ص) همراه بوده است. در این کتاب ـ که از مطالب مستند و مستدل بهره برده و از پرداختن به مطالب موهون و افسانه‌گونه، مانند بعضى از مقاتل و مختارنامه‌ها پرهیز کرده ـ روشن شده است که مختار نه کیسانى بوده و نه بنیانگذار این مکتب است و نه ادعاى باطل داشته، بلکه کلیه این اتهامات از جانب دشمنان اهل بیت(ع) و راویان و مورخان وابسته به طاغوت مطرح شده است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مرور می‌کنیم. نام مادر مختار «دَوْمَه» و از زنان با شخصیت تاریخ اسلام است و درباره او گفته‌اند: «مِن ربّات الفصاحة والبلاغة و الرّای والعقل.» [۱] وی، از زنان سخنور و با تدبیر و عاقله بود. «ابوعبید»، پدر مختار، قبل از ازدواجش بسیار مشکل‌پسند و در پی همسری ایده‌آل بود، او همسری می‌خواست که از نظر اصالت، نجابت، وجاهت، حسب و نسب، شایسته باشد و هرکسی که به او پیشنهاد می‌شد، نمی‌پذیرفت. شبی در خواب می‌بیند که یک نفر به او می‌گوید: برو «دومه زیبا» را بگیر که پشیمانی ندارد و او همان است که می‌خواهی! دومه، دختر «وهب بن عمر بن معیب» بود و به خاطر وجاهت و دیگر محسّناتش، او را «دومة الحسناء» لقب داده بودند. او خواب خود را برای خانواده‌اش تعریف کرد، آنان گفتند: این خواب اعتباری ندارد ولی یکی از میان آنان گفت، این یک دستور است، تعجیل نما و با دومه ازدواج کن! بدین ترتیب، ابوعبید دل به دریا زد و با این دوشیزه که دلخواهش بود، ازدواج کرد و البته قبلاً نیز زنان خویشاوند او را به ابوعبید پیشنهاد کرده بودند و این خانم از شوهرش باردار شد. دومه می‌گوید: هنگامی که باردار بودم، شبی خواب دیدم که گوینده‌ای در عالم رویا، این سرود را برایم می‌خواند: اَبشِری بالوَلَدِ/ اَشَبَهُ شیءٍ باَلامة اِذ الرِجالُ فی کَبَد/ تقَاولَوا علَی لَبَد کانَ لَهُ حظُّ الأَسَد یعنی: مژده به یک پسر، پسری مثل شیر در گرماگرم نبرد، او بهره کاملی از شجاعت دارد. [2] و پس از چندی خداوند نوزادی پسر، به ابوعبید عطا فرمود و او نامش را «مختار» گذاشت و خداوند، چند فرزند دیگر نیز از همین خانم به ابوعبید داد که عبارتند از: «جبر»، «اباجبر»، «ابوحکم»، «ابوامیّه»، «اسید» و «صفیه» که این دختر بعدها همسر عبدالله بن عمر شد. [3] مادر مختار تا شهادت او زنده و پیرزنی فرتوت بود که در جریان محاصره «دارالاماره» به دست نیروهای «مصعب بن زبیر» نیز حضور داشت و در محاصره بود. «ابوعجین» می‌گوید: آن روز که تعدادی از یاران و نزدیکان مختار، در محاصره قصر کشته شد و مردم هزیمت شدند، من به مادر مختار پیشنهاد کردم که بیا تا تو را به دوش بگیرم و از معرکه نجات دهم، وی با شجاعت تمام این پیشنهاد را رد کرد و گفت: «به خدا قسم اگر دستگیرم کنند و اسیر شوم، بهتر از آن است که مرا به دوش بگیری و نجاتم دهی». [4] *تولد مختار او در سال اول هجرت، متولد شد، (وکان مولده فی عام الهجرة). [5] ابن اثیر می‌گوید:‌ از نخستین نوزادان مسلمانی که در سال اول هجری به دنیا آمدند «مختار» بود. [6] آری، مختار در مدینه متولد شد، زیرا پدر او پس از اسلام آوردن به مدینه هجرت کرد. مادر مختار می‌گوید: «پس از تولد مختار، باز خواب دیدم کسی به من می‌گوید: این فرزند تو، پیش از آن که به سن بالا برسد، سرد و گرم زندگی را خواهد چشید و ترس او ریخته خواهد شد و پیروان زیادی پیدا خواهد کرد». [7] صاحب تاریخ فخری گوید: «مختار، با شرافت نفس و علو همت و بزرگواری پرورش یافت». [8] قبیله ثقیف یکی از قبایل اصیل و معروف عرب و در شجاعت، سلحشوری، سخاوت، جوانمردی و مهمان‌نوازی، ضرب‌المثل بودند، گرچه آنان نیز به سرکشی و خودخواهی شهرت داشتند [9] ولی از این تیره و تبار شجاعان، ادبا، شعراء و علماء بزرگی از صحابه و تابعین و ... برخاسته‌اند. [10] که مشهورترین آنان «ابراهیم ثقفی»، از بنی اعمام «مختار»، نویسنده کتاب معروف «الغارات» و از بزرگان علمای شیعه است. گرچه روایات و مطالبی نیز در مدح و نکوهش طایفه ثقیف رسیده که در کتب اهل سنت موجود است. [11] پاورقی‌ها: ۱- اعلام النساء: عمر رضا کحاله، ج1، ص 421، چ بیروت. ۲ و ۳- بحارالانوار: مجلسی، ج45 ، ص 350، به نقل از رساله ذوب النضار: ابن نما و معارف: ابن قتیبه، ص 138. ۴- اعلام النساء: کحاله، ج1، ص 421، چ بیروت. ۵- انساب الاشراف: بلاذری، ج5، ص 214، چ بغداد و بحرالانوار: ج 45، ص 350 - چ بیروت. ۶- کامل: ابن اثیر، ج2، ص 111، چ بیروت. ۷- بحارالانوار، ج 445 ص 350 و انساب الاشراف: بلاذری، ج 5، ص 214 چ بیروت. ۸- الفخری، ص 89. ۹- الغارات: ابواسحاق ثقفی، ج2، ص 517، چ جدید. ۱۰- به کتاب الانساب سمعانی، ج3، ص4 و 142 مراجعه فرمائید. ۱۱- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج8، ص 30 و ج 20، ص 106.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد