چرا باید آخرین فیلم فرهادی را «با احتیاط» تماشا کرد؟
فرهادی در بیان داستان هایش درباره خانواده دچار تکرار شده است. فیلم جدایی نادر از سیمین داستان دو خانواده و دروغ هایی بود که به یکدیگر گفته بودند. گذشته نیز همین تم دروغ و مخفی کاری بین اعضای یک خانواده را دارد...گره گشایی ها فیلم گذشته تصنعی به نظر می رسد و حتی برخی از گره های داستان هم باز نشده باقی بماند و به همین دلیل گذشته نسخه ای نه چندان جدی از جدایی نادر از سیمین بشود.
تکرارِ تکراری
گذشته داستان «احمد» با بازی علی مصفا است که در فرانسه با «ماری» با بازی برنیس بژو ازدواج کرده و پس از پیدا کردن اختلاف با او، همسرش را رها کرده و به ایران برگشته است. ماری با مردی فرانسوی به اسم «سمیر» با بازی طاهر رحیم آشنا می شود و با هم قرار ازدواج می گذارند. ماری برای ازدواج با سمیر باید از احمد طلاق بگیرد. به همین دلیل از او می خواهد که به فرانسه بیاید تا طلاقشان را رسمی کنند. احمد پس از بازگشت به فرانسه در خانه ماری ساکن می شود و با دو دختر او «لوسی» و «لئا» و پسر سمیر، «فواد» زندگی می کند. در طول اقامت احمد در خانه ماری، او متوجه مشکلاتی از قبیل ناراحتی لوسی از دست مادرش، خودکشی همسر سمیر پس از آگاه شدن از رابطه ماری و سمیر و نقش لوسی در این جریان و... می شود.
پس از نمایش این فیلم در شصت و ششمین جشنواره کن برخی از منتقدان شانس این فیلم را برای دریافت نخل طلای بهترین فیلم این دوره از جشنواره کن زیاد می دانستند اما پس از اعلام نتایج، گذشته تنها موفق شد نخل طلای بهترین بازیگر زن برای بازی بژو را نصیب خود کند.
فرهادی در گذشته نیز مانند فیلم های قبلی خود سراغ موضوع «خانواده» رفته است. او در نشست خبری فیلم در جشنواره کن در پاسخ به اینکه چرا خانواده سوژه اصلی فیلم هایش است، گفت: فکر می کنم خانواده می تواند کمک کند که ارتباط نزدیکی با تماشاگر داشته باشم. به هر حال همه تماشاگران مستقیم یا غیرمستقیم با خانواده زندگی می کنند. این کارگردان ادامه داد: رابطه بین آدم ها و رابطه زن و مرد کهن ترین رابطه بشری است ولی مشکلات همیشه تازه و نو است. معتقدم اگر همه عمرم را با بستر خانواده در فیلم هایم کار کنم باز جا دارد فیلم جدیدتری در این زمینه بسازم.
اما متاسفانه به نظر می رسد فرهادی در بیان داستان هایش درباره خانواده دچار تکرار شده است. فیلم جدایی نادر از سیمین داستان دو خانواده و دروغ هایی بود که به یکدیگر گفته بودند. فاش شدن این دروغ ها یکی پس از دیگری داستان فیلم را جلو می برد و در پایان فیلم مخاطب به این نتیجه می رسید که نمی تواند درباره هیچ کدام از شخصیت ها به صراحت قضاوت کند و همه به شکلی گناهکار هستند. گذشته نیز همین تم دروغ و مخفی کاری بین اعضای یک خانواده را دارد با این تفاوت که در جدایی به خاطر اشراف کارگردان بر فرهنگ ایرانی هم فیلمنامه و هم کارگردانی به بهترین شکل ممکن اتفاق افتاده بود و هر گره های در جای خود در روایت ایجاد می شد و به وقت خود نیز این گره گشوده می شد اما نوشتن فیلمنامه به زبان فرانسوی و همچنین ساخت فیلم در پاریس باعث شده است که گره گشایی ها فیلم گذشته تصنعی به نظر برسد و حتی برخی از گره های داستان هم باز نشده باقی بماند و به همین دلیل گذشته نسخه ای نه چندان جدی از جدایی نادر از سیمین بشود.
برای مثال مخاطب تا آخر فیلم نمی فهمد که مسئولیت کثیف شدن لباس مشتری خشکشویی که یکی از علت های خودکشی همسر سمیر است، برعهده کیست؟ طولانی شدن فیلم هم ضعف هایی از این دست را تشدید کرده است. در این فیلم 130 دقیقه ای گاهی شخصیت های اصلی گم می شوند و شخصیت هایی مورد بررسی قرار می گیرند که شخصیت پردازی آنها هیچ کمکی به کل ساختار فیلم نمی کند. برای مثال فیلم با آشکار شدن رابطه احمد و ماری آغاز می شود و طوری پیش می رود که گویی قرار است گذشته رابطه این دو در طول فیلم بررسی شود اما در یک سوم نهایی فیلم موضوع خودکشی همسر سمیر مطرح می شود و شخصیت احمد به کلی کنار گذاشته می شود و این شخصیت در سکانس های پایانی فیلم دوباره پیدا می شود. یا مثلا فرهادی زمان زیادی را برای شخصیت پردازی فواد پسر سمیر صرف کرده به طوری که مخاطب فکر می کند او کسی است که لباس مشتری خشکشویی را کثیف کرده و منجر به خودکشی مادرش شده است اما این شخصیت پردازی ها ابتر می ماند و به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط فیلم را طولانی تر می کند.
تجربه کار با گروه فرانسوی
با وجود اینکه فرهادی نتوانسته مخاطب ایرانی خود را راضی کند اما تحسین هایی که برخی منتقدان و نشریات سینمایی انگلیسی و فرانسوی زبان از فیلم گذشته کرده اند نشان می دهد گذشته برای مخاطب جهانی فیلم قابل تاملی است. آنچه باید در این زمینه مدنظر قرار داد این است که کار کردن با بازیگرانی که از فرهنگ و زبانی دیگر و همچنین تیم فنی که تنها نیمی از آنها به زبان مادری کارگردان حرف می زنند کار بسیار سختی است و با این وجود فرهادی توانسته فیلمی بسازد که از نظر تماشاگر غیرایرانی فیلم قابل قبولی باشد.
فرهادی با تمام نقدهایی که در نگارش فیلمنامه و تدوین بر او وارد است در هدایت بازیگران خوب عمل کرده و موفقیت برنیس بژو در کسب نخل طلای بهترین بازیگر زن خود نشان این توانایی فرهادی است. به همین دلیل باید با احتیاط به تماشای گذشته نشست و خوبی ها و بدی های آن را یکجا دید.
دیدگاه تان را بنویسید