لباسهایی که رنگ و بوی محرم می گیرند
اما بسیاری هم با این امر مخالف هستند و می گویند مدهای جدید فقط رنگی تجملاتی به این مراسم می بخشد.
مهر: محرم که از راه می رسد همه چیز هم رنگ و بوی این ماه به خود می گیرد، حتی لباسها نیز محرمی می شوند. بعد از پشت ماشین نویسیهایی که در محرم چند سالی باب شده، حالا روی لباسهاست که خطها و نقشها جلوهای از محرم را نشان میدهند. به نظریکی از جوانهای اصفهانی که خودش این تی شرتها را پخش می کند این کار نوعی بداهه است که جوانها دوستش دارند و می گوید: به نظر من با نقاشی می شود حرف زد و می شود بهتر حرفت را بزنی، کاری شبیه به نقالی. با این تفاوت که به جای پرده نقاشی میتوانی با خطوط زیبا موسیقی محرم را بنوازی موسیقی که گوش جان می خواهد، نوایی که روی تی شرتها خوب توانسته جای پایی باز کند، خیلی از جوانها این روش را دوست دارند و با آن ارتباط برقرار کردهاند. از خیلی وقت پیش که بوی محرم در خیابانها پیچید در فضای مجازی هم پر شد از تبلیغاتی که نوع جدیدی از به روز شدن را نشان می دهد حالا می توان با رفتن توی خیابانها و هیئتهای عزاداری تیپهای تازه ای را تجربه کنی و خیلیها را ببینی که شال محرم دارند و لباسهایی پوشیده اند که دوستش دارند. حسین یکی ازآنها است، لباس مشکی اش با خطوط گره خورده نستعلیق سبزآدم را به یاد سید الشهدا (ع)می اندازد و رنگ قرمزی که ردی از خون به ناحق ریخته را نشان می دهد، از خطوط درهم و برهم می فهمی که به قاعده خطاطان "کل ارض کربلا" چاشنی رنگ سیاه لباسش شده. حالا دست می کشد به صورتش تا رد اشکهایش محو شود و می گوید: خیلی سال است با پدرم مراسم برگزار می کنیم، به نظرمن این نوع لباسها با این مراسم خوب همخوانی دارد، به هر حال هر مکانی پوشش خاص خود را میطلبد و این مساله نه بویی از فشن دارد و نه بویی از بی احترامی، ما به نوعی با پوششی که با این مراسم همسو است خودمان را وفق داده ایم. اما بسیاری هم با این امر مخالف هستند و می گویند مدهای جدید فقط رنگی تجملاتی به این مراسم می بخشد. به گفته آنها وقتی فارغ از زمان و مکان، هر روز به یاد حسین(ع) بغضت را جرعه جرعه با آب فرو می دهی دیگر نباید به فکر تجدد گرایی باشی. زینلی این را می گوید، مرد جا افتاده ای که سالهاست زیر بیرق امام حسین(ع) مداحی می کند. به نظر او خیلیها "یا حسین" می گویند و "حسین" را از یاد برده اند: لق لقه زبان را شنیدهای؟ همان است ذکر یا حسینشان، فعلشان با ذکرشان همخوانی ندارد، نمک روی زخم پاشیدن میدانی چیست و ما شده ایم نمک روی زخم های حسین، وای بر ما که رنج ها می کشد حسین از "ان قومی لا یعلمون". اما اینجا چه لباس مخصوص محرم با خطوط آشنای نستعلیق پوشیده باشی و چه نه، همه چشم ها بر حسین(ع) تعظیم می کنند و خیس شده اند. به اعتقاد ابوالفضل 27 ساله که شالش مثل لباسش شعر دارد مگر انسانهای عاشورا وکربلا جز انسان بودند. آری فقط انسان بودند، نه فرشته و مختار بودند، نه مجبور، اشرفی از مخلوقات بودند که به رستگاری رسیدند، به نظر من در دنیای جدید هر کس به یک شکل عزاداری میکند. من یک جوان هستم و دوست دارم طبق اعتقادات خودم که منافاتی هم با دین ندارد، به نوعی به روز باشم. قرار نیست با پوشیدن این نوع لباسها خدای نکرده خدشه ای به دین وارد کنم. امید را در یکی از کافیشاپهای اصفهان می یابی .تی شرت محرم به تن کرده، او حسین(ع) را جایی در دلش حفظ کرده جایی که شاید با ظاهری که دارد خیلی منافات داشته باشد. امید 25 ساله، دانشآموخته رشته معماری است و به گفته خودش عشق به ائمه(ع) با هر ظاهری ممکن است: مهم این است که تو از دل و جان مایه بگذاری. دلمشغولی همیشگیاش نقاشی است، هنری که از کودکی او را شیفته خود کرده و همواره همراهش بوده است. به گفته او دنیای مدرن باعث شده که خیلی از جوانها به جستجوی اندیشه های دروغین کاذب بروند، درحالیکه می شود با به روز کردن تعالیم دینی جوانها را از انحرافات نجات داد . درمسیر پر پیچ و خم زندگی او از نگرش فلسفی تا مسیحیت تا انواع و اقسام گرایشها وجود دارد اما خودش اعتقاد دارد که باید جوانان را از روح آشفته ای که دارند نجات داد و این تنها با گوش دادن به چیزی است که آنها می خواهند . سرش را تکان می دهد و می گوید: اگر پدر و مادرم نبودند هرگز نمی توانستم راه درست را پیدا کنم، به نظر من باید به جوان فرصت داد، جوان دوست دارد به روز شود پس باید اعتقادات دینی را در قالبی زیبا به او نشان داد و من این کار را می پسندم. "یا اباالفضل(ع)"طرحی است که روی تی شرت سجاد جلوه ای خاص ایجاد کرده او این تی شرت را از پدرش هدیه گرفته است. سعید اما توانسته با این کار برای خودش شغل ایجاد کند، سریع قلممو را بر سیاهی پیراهن میچرخاند و با سه چهار حرکت نقشی از اسامی کربلاییان شکل میگیرد. بعد با حرکتهای منحنی ریز و درشت، نقشهای قرمز دور تا دور گردهم میآیند گویی صدای چکاچک شمشیرها به گوش می رسد. تصویر سیاه و سبز وپرچم به خون آغشته معنای تازهای به آن میبخشد و تو می فهمی که زمان این تصویر حال هر بیننده ای را دگرگون می کند. او میگوید: من با نقاشی میتوانم بهتر حرفم را بزنم. نگاه منتقدانهای دارد به جوانان و مردمی که با غرقشدن در روزمرگی، خرافه و اعتیاد نسبت به وقایع مهم بیتفاوت شدهاند می گوید: رشادت امام حسین (ع) چیزی نیست که به قول معروف لب طاقچه عادت از یادمان برود. خیلی از کارشناسان مسائل دینی اعتقاد دارند که ویژگیهای زندگی در زمان عصر جدید با دوران گذشته فرق دارد. جوانها را باید با نگرشی جدید آشنا کرد تا دین زدگی ایجاد نشود. سعید می گوید: وقتی در سطح شهر تردد می کنم افراد زیادی این کلمات و طرحها را روی تی شرتها می خوانند و به یاد فداکاریهای حضرت عباس (ع) می افتند همین برای من کافی است تا من هم در نشر و ترویج فرهنگ دینی نقشم را ایفا کرده باشم. برخی از کارشناسان علوم اجتماعی و محققان مسائل جوانان، ضمن تاکید بر این نکته که گونههای متمایز رفتار مذهبی که هر ساله در ماه محرم نمود بیشتری پیدا میکند، تلاشی در راستای ارتباط و تعامل جوانان با شریعت است.
دیدگاه تان را بنویسید