آمریکا باز هم دبه کرد!
خروج آمریکا از برجام و توافقنامه اقلیمی پاریس، پایبند نبودن ترامپ به تفاهمات صورت گرفته پیشین در ناتو و تحمیل شرایط جدید به آن، جنگ تجاری با متحدان اروپایی و دهنکجی به بسیاری از معاهدات جهانی، همه و همه گویای ذات اصلاحناپذیر، تمامیتخواه، حداکثرطلب و بدعهد کاخ سفید است.
روزنامه حمایت:جواد منصوری نوشت: پرونده کره شمالی بهطور حتم یکی از مهمترین موضوعات پیش روی آمریکا پس از پایان جنگ کره است اما رویکردی که کلیدداران کاخ سفید از ابتدا آن را در پیش گرفتند، هیچکدام کارساز نبوده است. راهبرد تهدید با چاشنی تطمیع، تقریباً از جانب همه رؤسای جمهور آمریکا در قبال پیونگیانگ دیدهشده که نتیجهای جز تقویت نظامی و افزایش برد موشکهای هستهای کره شمالی را به همراه نداشته است.
این کشور از مقطعی توان نظامی فزاینده مبتنی بر سلاحهای هستهای را ارتقاء داد که هر هفته و هر ماه، یک تهدید جدی از جانب مقامات کاخ سفید دریافت میکرد و بهموازات آن، فشار تحریمها نیز بر گردههای این کشور سنگینی مینمود. این فرایند زمانی مضاعف شد که همسایه جنوبی کره شمالی نیز با آمریکا نرد عشق باخت و در زمره متحدین نزدیک واشنگتن در شرق آسیا قرار گرفت. همه این موارد سبب شد که رهبران کره شمالی هر روز به کاخ سفید بیاعتمادتر شوند و فریب وعدههای کذایی آن را نخورند. تا اینکه صندلی اتاق بیضیشکل کاخ سفید به ترامپ رسید و وی هر از گاهی با توئیتها و اظهارات آتشین، چوب در لانه زنبور میکرد. رهبر کره شمالی نیز متقابلاً پاسخ قلدریهای رئیسجمهور تازه به دوران رسیده آمریکا را میداد و به دامنه تنشها روزبهروز افزوده میشد. کار بهجایی رسید که رهبران دو کشور، اندازه دکمه شلیک موشکهای هستهای خود را به رخ یکدیگر کشیدند و پاسخهای تندی نثار هم کردند. ترامپ با اتکا به راهبرد «مرد دیوانه» و افزایش فشارها بهطور توأمان، با اعزام غیررسمی نمایندگانی به کره شمالی، این پیام را به رهبران این کشور ابلاغ کرد که اگر آنها آماده باشند، مقدمات گفتگوی مستقیم دوجانبه را فراهم کنند تا فرایند عادیسازی روابط و رفع «کامل» تحریمها آغاز شود. کره شمالی که از دههها فشار و تحریم خسته بود و از طرفی میخواست تا حسن نیت آمریکا را بیازماید، تن به این گفتگوها داد که دور اول آن در 22 خرداد سال جاری بدون نتیجهای مشخص و با مشتی وعده و وعید از سوی کاخ سفید به پایان رسید و پس از آن، موجی از حملات مقامات آمریکایی و اصرار بر ادامه تحریمها تا خلع سلاح کامل هستهای پیونگیانگ را شاهد بودیم. دور دوم گفتگوها تحت تأثیر توئیتهای فریبکارانه ترامپ در حالی روز چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته کلید خورد که نیمه دوم گفتگوها در روز پنجشنبه نیمهکاره به پایان رسید و طرف آمریکایی حتی برای صرف ناهاری که برنامهریزیشده بود، صبر نکرد و چمدانهای خود را بست و رفت! ترامپ با کلید خوردن مذاکره با کره شمالی، تصور میکرد که به یکی از بزرگترین دستاوردهای بینالمللی خود دستیافته است؛ بهویژه که بازپرس «مولر» با به جریان انداختن چند پرونده سنگین امنیتی، سیاسی و اخلاقی سایه به سایه او حرکت میکرد. اگر سفر ترامپ به ویتنام در صدر اخبار جهان قرار دارد، شهادت بیسابقه «مایکل کوهن»، وکیل سابق ترامپ در آمریکا جنجال بزرگی به پا نموده است. وی از اینکه شرافت و حیثت کاری خود را زیر پا گذاشته و وکیل شخصی مثل رئیسجمهور آمریکا شده، احساس شرم کرده و صحه بر مشکلات اخلاقی ترامپ گذاشته است. مستأجر کاخ سفید امید داشت که با کسب امتیاز ویژه پیروزی در گفتگو با رهبر کره شمالی، شهادت وکیلی شخصیاش را تحتالشعاع قرار دهد اما چوب دو سر نجس شد؛ به این مفهوم که نه مذاکره به سرانجام رسید و نه توانست ضرب شهادت جنجالی کوهن را بگیرد. از طرف دیگر، شکست دور دوم مذاکره آمریکا و کره شمالی نشان داد که شخص ترامپ و هیئت حاکمه این کشور واقعاً به فکر تفاهم و مصالحه نیستند والا در قبال تعطیل شدن بخشی از فعالیتهای هستهای پیونگیانگ و تخریب برخی از مراکز هستهای در حضور خبرنگاران، انعطاف و نرمش نشان میدادند، درحالیکه نهتنها اینگونه نشد، بلکه طبق حکم وزارت خزانهداری آمریکا، سه مقام این کشور در آخرین ماه میلادی سال گذشته در سیاهه تحریمها قرار گرفتند. در مقابل، رهبر کره شمالی نیز در نطق تلویزیونی خود به مناسبت آغاز سال 2019 تأکید کرد که اگر آمریکا به وعدههایی که در برابر جهانیان به کره شمالی داده پایبند نباشد و با ادامه اعمال تحریمها پیونگیانگ را تحتفشار بگذارد، امکان دارد صبر مردم کشورش تمام و ناگزیر شود که راه دیگری را دنبال کند. نکته بسیار مهم و حائز توجه ویژهای که «کیم جونگ اون» در سخنرانی عیدانه خود به آن تصریح کرد، «انجام اقدامات متناظر» از سوی آمریکا بود. یانکیها ظاهراً عادت کردهاند که همه تعهدات طرف مقابل را بهصورت یکجا مطالبه کنند اما کره شمالی زیر بار این خواسته نرفت و دغلکاری واشنگتن را از این طریق ثابت کرد. حرف کره شمالی این است که اگر یک سایت هستهای را تعطیل میکند، آمریکاییها گام بعدی را از طریق لغو تحریمهای متناسب با آن بردارند، درحالیکه واشنگتن اصرار دارد که کره شمالی با خلع سلاح هستهای، دستهای خود را بالا ببرد و سپس با هزار اما و اگر، چنانچه میل همایونیشان کشید، بخشی از تحریمها را به هر میزان که خواستند لغو یا تعلیق کنند! خواستهای که پیونگیانگ تا به حال زیر بار آن نرفته است. لذا روایت واشنگتن از اینکه درخواست پیونگیانگ مبنی بر لغو کامل تحریمها باعث نیمهتمام ماندن گفتگوها شده، کذب است، چراکه واشنگتن بهاحتمالزیاد، یکطرف ماجرا - مطالبه کره شمالی مبنی بر اینکه در ازای خلع سلاح کامل، تمام تحریمها نیز باید لغو شوند - را سانسور کرده است. افزون بر این، باید توجه داشت که برخلاف آمریکا، کره شمالی واقعاً به دنبال رفع موانع دوجانبه و حل مسائل فیما بین بود؛ کما اینکه کیم جونگ اون روز پنجشنبه در مصاحبه با خبرنگاران ضمن اعلام آمادگی برای خلع سلاح اتمی کره شمالی، گفت: «اگر تمایل به خلع سلاح و پیشرفت در مذاکرات نداشتم اکنون در ویتنام نبودم». درحالیکه آمریکا در پی سنگاندازی و وقتکشی است؛ همانگونه که تاکنون چنین روالی را در پیشگرفته است. طرفه آنکه نحوه تعامل واشنگتن با پیونگیانگ، گرچه سیگنال بسیار پرقدرتی از بیاعتمادی و بدعهد بودن آمریکا را نشان میدهد اما شواهد و قرائن دیگری نیز وجود دارند که صحه بر این حقیقت میگذارند. خروج آمریکا از برجام و توافقنامه اقلیمی پاریس، پایبند نبودن ترامپ به تفاهمات صورت گرفته پیشین در ناتو و تحمیل شرایط جدید به آن، جنگ تجاری با متحدان اروپایی و دهنکجی به بسیاری از معاهدات جهانی به بهانه متضاد بودن با منافع کلان آمریکا، همه و همه گویای ذات اصلاحناپذیر، تمامیتخواه، حداکثرطلب و بدعهد کاخ سفید است.
دیدگاه تان را بنویسید