سرویس ترجمه فردا؛طاها ربانی: با تحلیل شاخصهای میدانی، بهراحتی میتوان فهمید که چرا روسیه هم در زمین و هم در هوا نیروی مسلط در شمالغربی سوریه است. تلاشهایی که روسیه همراه با ایران و ترکیه در یک سال و نیم گذشته انجام داده تا در اطراف ادلب منطقهی تنشزدایی برقرار سازد، فارغ از تفاوتهای اندکی که در نظرها وجود دارد، اکنون به موفقیت رسیده است. اما اتفاقی که در ۱۸ ژوئن افتاد، با توجه به تلاشهای تثبیتگر روسیه در شمالغرب سوریه، عقبگرد بهحساب میآید. برای اولین بار، یک یگان نظامی ترکیه، تشکیلشده از دو نفربر زرهی و دو وسیلهی نقلیهی ضدمین و ضدکمین، درحالی که پرچم ترکیه را به اهتزاز درآورده بودند، در کنارهی رود ساجور به گشتزنی پرداختند. این رود، که از فاصلهی ۱۵ مایلی [۲۴ کیلومتری]منبیج میگذرد، مرز عملی میان ارتش آزاد سوریه تحت پشتیبانی نظامی ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت آمریکا است.
هماکنون همزمان دو فعالیت نظامی رقیب در شمالغرب سوریه در جریان است. یکی تلاش برای تنشزدایی از سوی جبههی روسیه-ترکیه-ایران است که در اطراف ادلب شدت دارد، و دیگری رفع اختلافات ترکیه و آمریکا است که در منبیج تمرکز دارد.
مشاهدهی گشتزنی نیروهای ترکیه تحت پوشش بالگردهای آمریکا این سوال را به ذهن متبادر میکند که، با توجه به نبود هیچ سند قابل اتکایی دال بر حضور داعش در منبیج، آن «تهدیدی» که نظامیان ترکیه و آمریکا علیه آن به گشتزنی میپردازند چیست؟ کدام دشمن است که باعث نزدیکشدن آمریکا و ترکیه در منبیج شده است؟
مظنونین همیشگیای که اول از همه به ذهن میرسند روسیه و ایران هستند. بهخصوص آمریکا مدتها است که از فعالیت گروههای مسلح شیعهگرای طرفدار ایران و گسترش نیروهایشان در جنوب حلب و پیادهسازی تجهیزات میانبرد دفاع هوایی (۵ تا ۱۰۰ کیلومتر) احساس نگرانی میکند. پنهان نیست که آمریکا، با حمایت بعضی گروههای مسلح سنی، میخواهد میز مذاکراتی را که روسیه برای غرب فرات چیده واژگون کند. من نیز همچون دیگران منتظرم ببینم نتیجهی آشتی میان آمریکا و ترکیه در منبیج چه خواهد شد: آیا اتحاد آمریکا با یگانهای مدافع خلق کردی (یپگ) در شرق فرات، آنطور که روسیه دوست دارد، ضربه خواهد خورد؟ یا ترکیه را، آنجور که آمریکا امیدوار است، از جبههی روسیه و ایران خارج خواهد کرد؟ در آخر، چه کسی از توافق میان آمریکا و ترکیه در منبیج سود خواهد برد؟ روسیه یا آمریکا؟
بنابراین، اکنون تکه چمنزار کوچکی سی چهل کیلومتری در اطراف منبیج تبدیل شده است به نقطهی کانونی زورآزمایی میان آمریکا و روسیه در شمال سوریه. بهاینترتیب، منبیج حقیقتاً هم برای ترکیه و هم برای آمریکا میدان مینی دیپلماتیک است.
آیا آمریکا میتواند بدون اینکه پایش روی مینی برود از این میدان پرخطر بگذرد، آنکارا را از جبههی ایران و روسیه در غرب فرات خارج کند و حتی ترکیه را تشویق کند تا با آمریکا در شرق فرات دست به همکاری بزند؟
بعد از اولین گشتزنی ترکیه، سخنگوی عملیات عزم راسخ، سرگرد شان رایان، گفت: «من نمیتوانم این را بگویم که آیا سربازان ترکیه به منبیج میروند یا خیر. شورای نظامی منبیج کنترل منطقه را در اختیار دارد، و بنابراین این گشتزنی تنها محدود به کنارهی خط حائل شمالی خواهد بود.» «عزم راسخ» نامی است که پیش از این ارتش آمریکا برای مداخلهی نظامی علیه داعش در عراق و سوریه برگزیده بود.
آنطور که رایان میگوید، گشتزنی تنها دو ساعت ادامه داشته و به اراضی منبیج نکشیده است. بااینحال، ترکیه معتقد است شورای نظامی منبیج پوششی برای نیروهای یپگ است و همچنین باور دارد که یپگ در منبیج همچنان قدرت را در دست دارد. شورای نظامی منبیج تهدید کرده که اگر نیروهای ارتش آزاد سوریه، که تحت حمایت نظامی ترکیه هستند، جرات کنند و وارد شهر شوند در برابر آنها مقاومت خواهد کرد.
اما با توجه به اظهاراتی که تابهحال شده، بهنظر میرسد گشتزنی در کنارهی رود ساجور به شهر منبیج کشیده نخواهد شد. مسالهی حساسی که اکنون باید به آن پرداخت بازسازی شورای نظامی منبیج است. این اتفاق میتواند دوباره تنشها را میان آمریکا و ترکیه بالا ببرد.
ضمناُ، باید اختلاف عقیده میان آنکارا و مرکز فرماندهی ارتش آمریکا (سنتکام) را، که عملیات عزم راسخ را مدیریت میکند، نیز در نظر گرفت. در مذاکرات میان آمریکا و ترکیه، سنتکام حضور نداشت، بلکه فرماندهی اروپایی آمریکا (یوکام) حاضر بود که روابط ملایمتری با ترکیه دارد. جزئیات نهایی برنامهی گشتزنی در پایگاه ستاد فرماندهی یوکام، با مشارکت افسران آمریکایی و ترکیهای، در اشتوتگارت آلمان پرداخته شد.
از تماسهای مکرر میان رئیس ستاد کل ترکیه، ژنرال حلوصی آکار، و ژنرالِ یوکام، کورتیس اسکاپاروتی، میتوان این نکته را متوجه شد که ترکیه یوکام را بهعنوان طرف خود در منبیج درنظر گرفته است.
اگر دخالت یوکام در شمال سوریه افزایش بیابد، احتمالاً آمریکا برای پذیرش دیگاههای ترکیه دربارهی شمال سوریه تمایل بیشتری پیدا خواهد کرد. من فکر میکنم توافق منبیج هویجی است که آمریکا به آنکارا داده تا بتواند درغرب فرات بیشتر حضور داشته باشد و همکاری روسیه-ایران-ترکیه و تلاشهای آنها برای تنشزدایی را زمین بزند. باید در اینجا این نکته را نیز بیفزایم که این اولین باری است که بعد از بیش از یک سال بالگردهای آمریکا را بر فراز منبیج مشاهده میکنم. اکنون، دربارهی امکان عصبانیشدن مسکو و تهران: آیا ما باید بهزودی منتظر دیدن بالگردهای آمریکایی بر فراز مثلت تحت کنترل ترکیه، شامل جرابلوس، الرای، و الباب، نیز باشیم؟ چنین اتفاقی بهمعنای تعمیق روابط ترکیه و آمریکا در شمالغرب سوریه است.
ناظران اکنون باید بیشتر بر نزاع قدرت برای کنترل فضای هوایی تمرکز کنند تا بر نیروهای زمینی. در شمال سوریه، سلاحهای روی زمین دیگر آنقدر اهمیت ندارند، مهم این است که هواپیمای کدام کشور بر کدام منطقه پرواز میکند و کدام نیروی نیابتی توانایی دفاع هوایی پیدا میکند.
مارتین گورکان ستوننویس المانیتور ترکیه است. او از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ بهعنوان مشاور نظامی ترکیه در افغانستان، قزاقستان، قرقیزستان، و عراق خدمت کرده است. بعد از استعفا از ارتش، تبدیل به تحلیلگر مستقل امنیتی در استانبول شد. گورکان دکترای خود را در ۲۰۱۶ و با تزی دربارهی تغییرات در ارتش ترکیه در دههی گذشته گرفت. او عمدتاً در ژورنالهای ترکی و مجلات آکادمیک خارجی مینویسد. کتاب او با نام «اشتباه کار در افغانستان چه بود: فهم ضدشورشها در محیطهای قبیلهای و حاشیهای مسلماننشین» در آگوست ۲۰۱۶ منتشر شد.
دیدگاه تان را بنویسید