سرویس سیاسی فردا: خبر منع حضور احمدی نژاد در انتخابات مهم ترین موضوعی است که همچنان کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به آن واکنش نشان دادند که بخشی از آن را در ادامه می خوانید:
پاسخ به چالشهای یک استمزاج (2)
رضا سراج ، کارشناس مسائل سیاسی نوشت: عدم انعکاس درست نتیجه استمزاج از رهبر انقلاب توسط آقای احمدی نژاد و رفتار مغایر ایشان، لزوم اطلاع رسانی صحیح، برای پیشگیری از آدرس سازی انتخاباتی در جامعه، انتخاباتی نشدن فضای کشور و... را تبدیل به یک ضرورت نمود.
چالش تناقض در مواضع رهبری:
برخی افراد با ساخت یک مغالطه، نسبت نهی رهبری با نقل جمله منتسب به معظم له «نه میگویم بیایید، نه میگویم نیایید و تکلیفی نمیکنم » را به چالش تناقض در مواضع رهبری تعبیر مینمایند. در مقام پاسخ باید گفت؛ اولا) رهبری ابتدای به ساکن برای کسی تعیین نمیکنند که در انتخابات شرکت کنند. ثانیا) افراد برای حضور در انتخابات از رهبر انقلاب استمزاج مینمایند. ثالثا) رهبری در پاسخ استمزاج افراد، نظر خود را بیان مینمایند. رابعا) رهبری در مقام تعیین سیاستهای کلان و مصالح عالیه نظام و انقلاب، میتوانند تدبیر نهی داشته باشند (همانند نهی آقای قالیباف در سال 88) خامسا) به تجربه ثابت شده رفتار بر خلاف استمزاج از رهبری توسط افراد، برای شخص و نظام، خسارت آفرین است (ثبت نام هاشمی در انتخابات 84 و 92 )
نتیجه:
با دقت در این چالش مغالطه آمیز متوجه میشویم؛ نه تنها تناقضی در مواضع رهبری مشاهده نمیشود، بلکه منظور از نهی و اطلاع رسانی درباره آن، ناظر بر بازدارندگی از ایجاد القائات غلط به جامعه و پیشگیری از وارد آمدن خسارت به افراد، نظام و انقلاب است. بنابراین، اشکال به مواضع رهبری برنمیگردد؛ بلکه اشکال دقیقا متوجه شخص احمدی نژاد است که با رفتار مغایر با استمزاج از رهبر انقلاب، حلقه اصلی و حامیان خود را دچار چالش نموده است.
سياست تركيه در قبال سوريه تغيير نكرده است
مسعود صدرمحمدي، کارشناس مسائل ترکیه و قفقاز نوشت: اگرچه برخی دوستان متهم به بدبینی می کنند اما من از روز نخست گفتم و باز میگویم که ترکیه هیچ تغییر سیاستی در قبال موضوع سوریه نداده است بلکه مساله تغییر تاکتیک است.
ترکیه تصمیم به تجزیه سوریه گرفته است و در سر دارد مدل "Yavru vatan" را که در مورد قبرس انجام داد در مورد شمال سوریه انجام دهد. برای تحقق این مساله از شیوه فشار از پایین چانه زنی از بالا استفاده خواهد کرد. خاک و زمان میگیرد و بر سر میز مذاکره می نشیند. مساله ای که وجود دارد این است که این مدل مورد توافق همه اطراف قضیه غیر از ایران و بشار اسد خواهد بود.
اگر این مدل به سرانجام برسد مسیر خط انرژی خاورمیانه تحت استیلای اردوغان خواهد بود، روسیه و آمریکا به نتیجه مطلوب تجزیه سوریه دست خواهند یافت، اروپا از شبح پناهندگان رها خواهد شد و بشار اسد هم چون توانی ندارد بعد از کمی غرزنی عملا ساکت خواهد شد، ایران هم که کاری از دستش بر نمی آید.
مدلی که در سال 1991-92 برای ایجاد اقلیم کردستان عراق انجام شده بود بار دیگر در حال تطبیق است با این تفاوت که اسد توان صدام و شمال سوریه بارزانی و طالبانی شمال عراق را ندارد. پس فعلا 2-0 به نفع اردوغان...
پیشنهاد اردوغان در چین مبنی بر ایجاد منطقه پرواز ممنوع را باید اولین گام رسمی سیاسی برای اجرای این پروژه دانست.
(اگر این فرض صحت داشته باشد، پس نباید منتظر نتیجه یافتن عملیات حلب در روزهای آینده بود.)
احسان تقدسی، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: جناح چپ كشور اساتيد تصميمات اشتباه و پايه گذار سنت هاي غلط هستند. در همين چند سال مي شود به چند نمونه اشاره كرد:
١- آمارهاي رسمي و سازمان هاي دولتي تهيه كننده آمار را به تهيه آمار كذب متهم و با عمليات رسانه اي اصل سازمان را بي اعتبار مي كنند. خود كه به قدرت مي رسند انتظار دارند مردم آمارهاي سازمان فوق در زمان دولت آنها را باور كند. طبيعي است كه اين اتفاق روي نمي دهد.
٢-با عمليات رواني شهرداري تهران را در قضيه املاك متهم و دروغ را راست جلوه دادند. از ثروت نجومي و املاك و خلاف هايشان در شهرسازي كه سوال مي شود همه چيز را از بيخ و بن تكذيب مي كنند. كسي پاكدستي اين طيف را باور مي كند؟
٣-امكان تعامل و همكاري بين جناح هاي مختلف كشور را بعد از به قدرت رسيدن از بين مي روند. اقدام به پاكسازي گسترده ادارات-در حد آبدارچي و كارمند ساده- از نيروهاي دولت يا جناح رقيب مي كنند. طبيعي است جناح رقيب هم بعد از قدرت يافتن همين رفتار را در دولت با آنها داشته باشد. رفتار دولت احمدي نژاد با اصلاح طلبان و عدم استفاده از آنها در مناصب حساس نتيجه رفتار دولت خاتمي با اصولگرايان و خانه نشين كردن آنها بود.
از اين دست اشتباهات استراتژيك اصلاح طلبان در زمان قدرت كم نيست و اگر بنابر نوشتن باشد مي شود رساله اي در حد دكترا براي آن نگاشت. بيشترين گناه سنت هاي غلط متوجه بنيانگذاران آن است. اينكه چپ هاي اول انقلاب- چه نظراتي در سياست خارجي، سياست داخلي و اقتصاد داشتند و حالا چه مي گويند بحث مفصلي است كه در جاي خود بايد به آن پرداخت.
از بين بردن يا خدشه دار كردن اعتماد عمومي به ساختارهاي تشكيل دهنده نظام سياسي، تسويه حساب با سلايق متفاوت بعد از قدرت گرفتن، تلاش براي ناكارامد جلوه دادن و تخريب همه ابعاد رقيب و... تخصص اين طيف است.
سید یاسر جبرائیلی، معاون پژوهش و آموزش خبرگزاری فارس نوشت: یک خبرگزاری نزدیک به دولت حجتالاسلام روحانی، پرفسور مسعود درخشان را سخنران "ناشناخته" همایش خسارت محض خوانده است.
دولتی که بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)، برنده دومین جایزه علوم انسانی اسلامی، استاد مسلم اقتصاد دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران و تربیت مدرس و رئیس مرکز تحقیقات اقتصاد ایران را نشناسد، باید هم قراردادهای خسارتباری چون IPC را تدوین کند. یکی از اساسیترین مشکلات ما با دولت تدبیر همین است که سخنگوی محترمش تفاوت نفت و گاز را نمیداند، بزرگانی چون مسعود درخشان را هم نمیشناسد.
دیدگاه تان را بنویسید