سرویس سیاسی «فردا»: فن توجیهگری و منش توجیهگرایانه امری است که در پارهای از موارد توسط سیاستمداران به کار گرفته میشود. این توجیهات به منظور پافشاری و اصرار بر آنچه مورد نظر است، صورت میگیرد و تمام سعی و تلاش فرد برای اثبات سخن خویش یا رد سخن مخالف به کار گرفته میشود، اما جنس استدلالها از جنس پافشاری است. پافشاریهایی که گاهی انسان را از مسیر حق جدا کرده و یا به ارائه راستنماییها میاندازد. در جلسه روز گذشته مجلس شورای اسلامی از این دست پافشاریها و توجیهات در جهت رفع استیضاح وزیر کار، به میزان قابل توجهی مشاهده نمودیم. مجلسی که جایگاه احقاق حقوق ملت است و بستر خویش را اسلامی میداند نباید رویکردهای این چنینی داشته باشد و برخی نمایندگان تمام هدف و تلاش خویش را صرف چنین رویهای گردانند. در جلسه استیضاح وزیر، یکی از نمایندگان مخالف استیضاح این گونه بیان کرد: «مرتضوی یکی از قضات انقلابی است و طی 8 سال حاکمیت اصلاح طلبان مردانه مقابل توطئه گران و روزنامه های زنجیره ای ایستاد و در فتنه 88 نیز مقتدرانه بدون هیچ محافظه کاری در مقابل اخلال گران و اشرار ایستادگی کرد و درگیر شد اما اینک باید چوب ایستادگی
خود را بخورد همان گونه که سوریه باید تاوان حمایت از مقاومت را بدهد. اتهام مرتضوی این است که در اوج درگیری که یک طرف آن مردم مظلوم، بسیجیان عاشق و جوانان دلداده رهبری بودند و در طرف دیگر آن غرب، منافقین، توده ای ها، بهائی ها، آمریکای ها و دنیا طلبان بودند و در آن میان نیز تعدادی بسیجی عاشق به شهادت رسیدند و چند متهم نیز کشته شدند در کنار آنها ایستاد. البته هیچ شکی نیست که نباید در حکومت اسلامی حتی به یک مجرم نیز سیلی زده شود و به همین جهت رهبری نیز دستور رسیدگی به این موضوع را دادند و البته متهمین نیز محاکمه شدند.» گرچه استیضاح وزیر دیگر تمام شده است و تأثیر سخنان فوق به تغییر رأی اغلب نمایندگان منجر نشد، اما ذکر نکاتی در این باره ضروری است تا مردم با نوع دیدگاهها و سخنان طیف خاصی از نمایندگان مجلس روبرو گردند: یکم. به فرض اینکه آقای مرتضوی در سالهای خدمت خویش در قوه قضاییه انسان بسیار مؤمن و خوب و کارآمدی بوده است. اما این پشتوانه برای تصدی مدیریتی در رأس تأمین اجتماعی چه کارکردی دارد؟ در یک سیستم کارا، پشتوانه، دانش، محیط پیرامونی، جریانات تأثیرگذار و ... همه باید با هم در نظر گرفته شوند تا بتوان
بهترین گزینه را برگزید. اگر فردی در گذشته عملکرد خوبی هم داشته است، این فرضه دلیلی برای نقصان عملکرد امروز او نمی شود. وقتی قرار است پستی را به کسی واگذار کنیم، باید صلاحیت تمام و کمال او احراز گردد، نه اینکه با انبوهی از شبهات و اتهامات مفتوح در دستگاه قضایی واگذاری صورت گیرد. این مسألهای است که باید بدان اهمیت دهیم. دوم. برای برخی افراد در این ممکلت، پیوند دادن فتنه به هر چیزی ابزاری مطلوب شده است! این چه استدلالی است که مرتضوی چون در فتنه خوب ایستادگی کرده، همانند سوریه باید تاوان ایستادگی خود را بدهد؟! مگر کسانی که در فتنه ایستادگی کردهاند، توسط مجلس توبیخ میشوند که حالا با ایشان چنین کنند؟! مگر خود نمایندگان مجلس فتنه گرند که به خاطر ایستادگی در فتنه به مرتضوی فشار بیاورند؟! این ادبیات یعنی یکسان کردن نمایندگان مجلس با دولتهای استعماری غربی در ماجرای سوریه که به آن فشار میآورند. آیا این ادبیات ابزارگرایانه از فتنه 88 ، در شأن نمایندگان مجلس است؟ از سوی دیگر، فرض این جمله مبنی بر خوب عمل کردن مرتضوی در فتنه 88 دارای شبهه است. چراکه، اساس اتهامات آقای مرتضوی از همان ماجراهای به وجود آمده در فتنه
صورت گرفته و تاکنون ادامه یافته است. ماجرای کهریزک در فتنه بود که خود را نشان داد. آیا با این اوصاف عملکرد مرتضوی در فتنه صحیح و دقیق بوده است؟! این مطلبی است که باید با حکم دادگاه آشکار شود نه با نظر شخصی یک نماینده. بر اساس منش حکومت اسلامی و ارزشهای الهی آن، حتی یک خطا و سهلانگاری در امور حکومتداری نیز جای بخشش و تأملی ندارد و باید برخورد شود. این امری است که نباید توسط برخی در مورد خطاهای احتمالی مرتضوی ساده سازی شود.
دیدگاه تان را بنویسید