مسعود رضایی در گفتوگو با «فردانیوز»:
انجمن حجتیه نماد اسلامی آمریکایی است/ شکافی عمیق میان اندیشه امام با حجتیه وجود داشت/ بعد از انقلاب، حجتیه دو بخش شد
یک تاریخپژوه گفت: انجمن حجتیه باور داشت که باید دنیا مسیر خود را برود و آنقدر جهان پر از ظلم، جور، فساد و فحشا بشود تا زمینه ظهور حضرت ولیعصر(عج) فراهم شود.
گروه سیاست سایت فردانیوز: سید حسن افتخارزاده، دومین رهبر انجمن حجتیه به تازگی درگذشت تا بار دیگر نگاهها به این انجمن معطوف شود و پرسشهایی در ذهن شکل بگیرد؛ اینکه اهداف تشکیل حجتیه چه بود؟ چرا آنها با انقلاب اسلامی همراه نشدند؟ چرا امام(ره) به شدت با رویکرد و تفکرات آنها مخالف بود؟ و چگونه نیروهای حجتیه در سالهای بعد از انقلاب سعی میکردند انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند؟ برای پاسخ به همه چنین پرسشهایی ساعتی را با مسعود رضایی، تاریخپژوه و نویسنده، به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
***
هدف از تشکیل انجمن حجتیه در چه بود؟
انجمن حجتیه در دوره بعد از کودتای 28 مرداد سال 32 شکل گرفت؛ با هدف مقابله با بهائیت زیرا به تدریج بهائیت در حال رشد بود و حمایت حکومت پهلوی را هم داشت و حتی بهائیها به دستگاههای دولتی هم راه یافته بودند؛ به نحوی که چند وزیر هم از میان بهائیان انتخاب شده بودند. در مجموع در آن روزگار بهائیت در حال گسترش نفوذ خود در حاکمیت بود و حجتیه برای مقابله با این فرقه تشکیل شد اما آنها همه مخاطره را از جانب بهائیت میدیدند؛ در حالی که حضرت امام(ره) مقابله با بهائیت را جزئی از مسیر مبارزه میدیدند و اصل مسئله را مقابله با وابستگی ایران به آمریکا و اسرائیل و مبارزه علیه رژیم پهلوی میدانستند. ایشان به ریشهها مینگریست و انجمن حجتیه به ساقهها و چند برگ و تفاوت در این بود.
زمینههای فکری این گروه چه بود؟
انجمن حجتیه در حوزه اعتقادی باور داشت که قبل از ظهور امام زمان(عج) هم نمیتوانیم و هم نباید حکومت اسلامی برپا کنیم و چنین حکومتی مورد تأیید نیست و به ضرر اسلام تمام میشود. آنها چنین باور داشتند که باید دنیا مسیر خود را برود و آنقدر جهان پر از ظلم و جور و فساد و فحشا بشود تا زمینه ظهور حضرت ولیعصر(عج) فراهم شود و اگر کسی در مسیر تشکیل حکومت اسلامی قدم بردارد، نه موفق میشود و نه رضایت اسلام و حضرت ولیعصر(عج) را فراهم کرده است. امام(ره) با چنین تفکراتی کاملا مخالف بودند و شکافی عمیق میان نظرات امام(ره) با اینها وجود داشت. امام(ره) باور داشتند که علمای اسلام باید در جهت اصلاح امور قدم بردارند و با ظلم، جور و استبداد مبارزه کنند و بکوشند تا کشور از وابستگی نجات پیدا کند و حکومتی اسلامی زیر نظر ولی فقیه شکل بگیرد. امام(ره) در سال 48 در نجف صریحا نوع نگاه خود نسبت به حکومت اسلامی را مطرح کردند؛ حکومتی مبتنی بر قوانین اسلام، زیر نظر ولی فقیه. حضرت امام(ره) برای برپایی نظام اسلامی و رهایی از ستم و وابستگی، تقیه را هم جایز نمیدانستند و باور داشتند که علما باید موضع بگیرند و موضع خود را فریاد بزنند اما انجمن حجتیه باور داشت که حداکثر کاری که باید کرد، مبارزه با بهائیت است و باید مانع از حضور آنها در حکومت شویم. آنها با اساس رژیم پهلوی مشکلی نداشتند و میگفتند میشود شاه سر جای خودش بماند و سلطنت کند.
بفرمایید که وضعیت دینمداری آنها چگونه بود و هم آنکه موضع آنها نسبت به انقلاب به ویژه در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب چه بود؟
در یک سری رفتارهای کلی اسلامی اشتراکات نظر داشتند. به هر حال اعضای انجمن حجتیه افرادی مسلمان، متشرع و اهل نماز و روزه و حج و دیگر فرایض بودند و تقید به رعایت دستورات اسلامی داشتند اما این تقید در حوزه شخصی بود و فراتر از آن نمیرفت و سعی در مبارزه علیه حکومت پهلوی نداشتند. در مقابل، امام(ره) باور داشتند که باید با رژیم شاه مقابله کرد. این وضعیت ادامه داشت تا رسیدیم به سال 57-56 که نهضت انقلابی مردم بیش از پیش شدت گرفت و تظاهراتهای گسترده علیه سلطنت پهلوی راه میافتاد. در اینجا شکافی عمیق بین اعضای خود انجمن حجتیه شکل گرفت. در واقع اینطور نبود که همه نیروهای حجتیه باور داشته باشند که نباید با رژیم شاه مقابله کرد. بخشی از حجتیه با شرایط جدید همراه شدند و به انقلابیها پیوستند و با آن طیفی که میگفتند نباید حکومت اسلامی برپا شود فاصله گرفتند و به سمت امام(ره) و مردم آمدند. بعد از انقلاب هم نیروهایی از آنها که به انقلاب باور داشتند حتی در ارتش رفتند مانند آقایان سلیمی یا کتیبه. آن دسته از نیروهای انجمن که با امام(ره)، ملت و انقلاب همراه شدند، بعد از انقلاب حتی مسئولیت گرفتند و با جان و دل هم خدمت کردند. با این اوصاف در آستانه پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی، شاهد دو دستگی و شکافهایی میان اعضای حجتیه بودیم.
مواضع انجمن حجتیه بعد از انقلاب و در شرایطی که مردم ایران یکسره پشت امام و انقلاب ایستاده بودند، چگونه شد؟
همین دو دستگی ادامه پیدا کرد؛ به نحوی که همچنان عدهای از حجتیهایها باور داشتند که تشکیل حکومت اسلامی درست نبوده و حتی سعی میکردند از انقلاب برائت بجویند و برخی دیگرشان میگفتند که انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی لازم بوده است. در زمینه مقابله با استکبار هم همین تعارض میان آنها وجود داشت؛ به نحوی که گروه نخست مبارزه با آمریکا را لازم نمیدانست و گروه دیگر همنظر جریان انقلاب اسلامی بود و میگفت که باید با استکبار مبارزه کرد.
بعد از انقلاب امام(ره) رسما جلوی انجمن حجتیه ایستاد. قدری در اینباره توضیح بدهید.
حضرت امام(ره) در اوایل دهه شصت آن جریانی را تخطئه کردند که همچنان باور داشت نباید حکومت اسلامی برپا میشد و صریحا نظارتشان را رد کردند. انجمن حجتیه در همان اوایل انقلاب اعلام کرد که منحل شده است اما واقعیت این است که علیرغم این اعلام ظاهری تفکر آنها ادامه یافت. آنها هم به حکومت اسلامی و هم به ولایت فقیه باور نداشتند که در نیروهایشان حتی بعد از منحلشدن انجمن این تفکر ادامه پیدا کرد و به تدریج به تقابل با نظام اسلامی پرداختند.
بر اساس آنچه گفتید مبنی بر اینکه حجتیه باور داشت که باید برای فراهمکردن زمینه ظهور امام زمان(عج) ظلم و ستم و فحشا در جامعه گسترده شود، آیا خود نیروهای حجتیه هم اقدامی عمل در جهت این تفکر انجام میدادند؟
درست است که آنها میگفتند که باید ظلم و ستم و فساد و فحشا گسترده شود تا زمینه ظهور فراهم شود اما خودشان اهل این مسائل نبودند و عمدتا افرادی مذهبی بودند. برای مثال یک عضو حجتیه به هیچوجه به کاباره نمیرفت یا مرکز فساد و فحشا راه نمیانداخت زیرا خود را مقید به رعایت موازین اسلامی میدانست. آنها میگفتند نباید حکومت اسلامی تشکیل داد تا مسیر طبیعی دنیا به این سمت برود و حضرت ولیعصر(عج) ظهور کنند. البته گرچه آنها مقید به رعایت موازین اسلامی بودند اما اسلام مورد نظرشان کاری به کار حکومت نداشت و اگر با انجمن حجتیه بود تا همین حالا هم رژیم پهلوی ادامه مییافت.
امام(ره) در سال 67 یعنی نزدیک در یک سال مانده به رحلتشان در پیامی معروف به ««منشور روحانیت» فرموده بودند: «دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را بهنفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند! ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند!» این پیام امام(ره) نشان میدهد که ایشان تا پایان عمر خویش نسبت به نیروهای انجمن حجتیه حساسیت داشتند. در شرایطی که انجمن حجتیه منحل شده بود، امام نسبت به چه مخاطرهای هشدار میدادند؟
روی سخن امام(ره) با کسانی از ایشان است که روش منافقانه در پیش گرفته بودند و چهرهای انقلابی از خودشان نشان میدادند اما در عمق تفکراتشان به همان اندیشه اصلی حجتیه باور داشتند و در باطن در مقام نفی نظام اسلامی و نفی راه مبارزه با آمریکا و اسرائیل بودند. آنها با این شیوه در مناصب حکومتی نفوذ میکردند و باعث کندشدن قطار انقلاب اسلامی میشدند یا سعی میکردند انقلاب را به انحراف بکشانند. اینها وابستگی فکری خود به انجمن حجتیه را پنهان میکردند و در بدنه انقلاب نفوذ میکردند. هشدار امام نسبت به چنین افرادی بود زیرا آنها میخواستند روحیه مبارزه با استکبار را از ملت ایران سلب کنند و مردم را نسبت به نظام اسلامی مردد کنند یا اگر میتوانستند نظام را از محتوای اصلیاش خالی کنند.
به عنوان پرسش آخر میپرسم که آیا میشود انجمن حجتیه را نماد اسلام لیبرالی دانست؟
به نظرم بهتر است بگوییم انجمن حجتیه نماد اسلام آمریکایی است زیرا اسلام لیبرالی تعریفی وسیع دارد و باید مشخص کنیم که لیبرالیزه کردن اسلام یعنی چه؟ این عنوان از یک سمت میتواند به معنای آن باشد که نسبت مسلمانان نسبت به تقیدات دینی بیتفاوت شوند و از سوی دیگر میتواند به این معنی باشد که روحیه ضد آمریکایی در میان افراد کمرنگ یا از بین برود. بنابراین نمیشود گفت الزاما کسانی که عضو حجتیه بودند یا باور به عقاید آن گروه داشتند اسلام لیبرالی را دنبال میکردند؛ کمااینکه در نگاه برخی ممکن است لیبرالیسم به معنی باور داشتند به دنیای جدید باشد؛ در حالی که نوع نگاه انجمن حجتیه واپسگرا و منفعل بود. حجتیه نوع اسلامی را دنبال میکرد که آمریکا میخواست؛ یعنی اسلامی که در آن هیچ اثری از فعالیت و مبارزه و حقطلبی مشاهده نمیشود و میخواهد افراد فقط به نماز و روزهشان بپردازند؛ خوانشی از اسلام که اتفاقا آمریکا خیلی از آن خوشش میآید زیرا فردی که چنین رفتار کند کاری به کار آمریکا ندارد؛ مانند کشورهای امروزی حوزه خلیج فارس یا عربستان. بنابراین اگر بگوییم انجمن حجتیه نماد اسلام آمریکایی بود، دقیقتر است.
دیدگاه تان را بنویسید