فرافکنی مقصران برجام

کد خبر: 1262020

محمدجواد ظریف اخیرا به سیاق برخی دیگر از حامیان برجام، عدم احیای توافق را بر گردن مجلس انداخته و از سنگ‌اندازی این نهاد گلایه کرد.

فرافکنی مقصران برجام

محمدجواد ظریف اخیرا به سیاق برخی دیگر از حامیان برجام، عدم احیای توافق را بر گردن مجلس انداخته و از سنگ‌اندازی این نهاد گلایه کرد.

وب‌سایت الف در نقد این فرافکنی مقصران برجام نوشت: وزیر خارجه سابق، پیش از این هم برجام را قابل احیا در اوایل سال 1400 می‌دانست که به‌ گفته او سنگ‌اندازی‌ها در این مسیر خلل ایجاد کرد. حتی در ماه‌های قبل، حسن روحانی هم گریزی به ماجرای برجام زده و صریحاً مجلس یازدهم را مقصر عدم احیای برجام دانسته بود؛ ادعاهایی که جملگی بر مقصر قلمدادکردن دیگران و سرپوش‌گذاشتن بر راهبرد شکست‌خورده روحانی، ظریف و همقطاران‌شان دلالت می‌کند و به همین جهت است که مجلس یازدهم و طرح مصوب آن به نام «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» آماج حملات برجامیون قرار می‌گیرد.

مدافعان این توافق شکست‌خورده، می‌خواهند به سرانجام نرسیدن برجام را پای افراد و جریان‌های سیاسی مخالف خود بنویسند و بدین‌جهت، یک‌روز صحبت از کاسبان تحریم و دلواپسان می‌شود و روز دیگر، مجلس و قانون مصوب آن زیر ضرب می‌رود؛ قانونی که برجامیون، روایت وارونه‌ای از فحوای آن دارند و سعی می‌کنند تصویبش را در جهت سنگ‌اندازی برای احیای توافق هسته‌ای 2015 قلمداد کنند، در صورتی که واقعیت‌، تفاوت بسیاری با روایت مذکور دارد.

قانون مصوب مجلس در سال 99 به ‌نام «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها»، خط‌پایانی بود بر دیپلماسی انفعالی و التماسی دولت قبل و همچنین بازی رذیلانه اروپایی‌ها با ایران. پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت‌ماه 97، اروپایی‌ها از پایبندی به تعهدات خود سخن گفته و با دادن وعده‌های سرخرمنی چون «اس‌پی‌وی» و «اینستکس» و انجام مبادلات تجاری با کشورمان در این کانال‌های مالی، دولتی‌ها را ترغیب به ماندن در برجام و انجام کامل تعهدات خود کردند. هرچند که دولت قبل بدون دریافت این وعده‌ها از سوی اروپا هم تحت هیچ شرایطی حاضر به خروج از برجام نبود، چون شاکله دولت اعتدال بر مبنای توافق با غرب شکل گرفته و پشت‌پا زدن به کلان‌ایده خود می‌توانست به قیمت نابودی دولت وقت تمام شود. اما به هر شکل اروپا توانست بدین‌شکل ایران را منفعل سازد و همچنین به‌راحتی از انجام تعهدات خود سر باز زده و مو‌به‌مو از تحریم‌های ایالات‌متحده علیه کشورمان پیروی کند.

حتی گام‌های برداشته‌شده ایران از اردیبهشت 98 به بعد هم نتوانست ذره‌ای غرب را برای احیای این توافق ترغیب کند اما این قانون «اقدام راهبردی» بود که توانست تا حد قابل‌توجهی، ابتکار عمل را از دست غرب گرفته و ایران را از حالت انفعالی خارج کند. طبق این قانون، غنی‌سازی اورانیوم به سطوح 20 و سپس 60درصدی رسید و همچنین موجب کاهش بازرسی‌های آژانس انرژی اتمی و توقف اجرای تعهدات فراپادمانی ایران شد و همین اقدامات مؤثر بود که موجب شد غرب در مذاکرات حالت جدی‌تری به‌ خود بگیرد. مجلس توانست دست دیپلمات‌های ایرانی را در مذاکرات پُر، و برای کشور تولید قدرت کند اما ظریف و روحانی و مجموعه طیف برجامیون، روایت وارونه‌ای از اقدام مجلس داشته و سعی دارند که آن را به ‌ستیزه‌جویی سیاسی تعبیر کنند.

برای مدافعان برجام، پذیرش و هضم این مسئله سخت است که نه مجلس، نه دلواپسان و نه موشک‌ها عامل نابودی برجام نبودند بلکه این توافق، ذاتاً نوزاد نارسی بود که مدت بسیار کوتاهی بعد از آغاز حیاتش رو به موت رفت و ذات این توافق بود که آن را به مرگ زودرس سوق داد. غرب به‌واسطه برجام توانست با امتیازات بسیار محدود- که پس از مدت کوتاهی این امتیازات را هم از ایران سلب کرد- برنامه و صنعت هسته‌ای کشور را به عقب رانده و متعاقباً به اهداف خود برسد و علاوه‌بر این، تحریم‌های هوشمند‌انه و جامع‌تری برای امتیازگیری از ایران در حوزه‌های دیگر وضع کند./کیهان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها