آلبرت بغزیان: باید از دولت پرسید چرا بازار رها شد؟/ مسئولیت ارز با بانک مرکزی است/ اعتماد مردم از بین رفته است/ انگار که بانک مرکزی وجود ندارد
یک اقتصاددان گفت: باید از دولت پرسید که چرا زودتر از اینها کاری نکرد و بازار را رها کرد و اجازه داد که دلار تا به بیش از 20هزار تومان برسد؟ چرا ارز را به بازار عرضه نکرد که نرخ چنین بالا نرود؟
گروه سیاست فردا: نرخ ارز و طلا شرایط پیچیدهای به خود گرفته است؛ روزی ناگهان بالا میرود و آنقدر بالا میرود که تمام پیشبینیها را جابهجا میکند و روز دیگر ناگهان پایین میآید تا علاوه بر آنکه تورم به شکلی افسارگسیخته در جامعه ایجاد شود، مردمی که برای حفظ سرمایه خود دلار یا سکه خریده بودند، ناگهان سرمایه خود را بربادرفته ببینند. در چندماه اخیر نرخ ارز و طلا به شدت افزایش یافت و در چندروز اخیر این نرخ پایین آمد تا معلوم نباشد که آن بالارفتن قیمت واقعی بوده است یا این پایین آمدن. به هر روی تردیدی در این نیست که دولت وظیفه کنترل بازار ارز را برعهده دارد و نمیتوان مسئولیت وضعیت ایجادشده کنونی را بر دوش دولت ندانست.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان درباره کاهش نرخ ارز و طلا در روزهای اخیر به «فردا» گفت: «باید بررسی کرد که کاهش نرخ ارز و طلا با چه مکانیزمی رخ داده است. اگر دولت هیچ اقدامی در این خصوص نکرده است، تردیدی نیست که نرخ دوباره بالا میرود؛ به بیان دیگر اگر بازار باعث بالارفتن و حالا بازار باعث پایین آمدن نرخ ارز شده باشد، بازهم شاهد بالارفتن قیمت ارز خواهیم بود اما بهنظر میرسد که بانک مرکزی اقدامی انجام داده است و میزانی پول وارد چرخه کرده است. اگر چنین باشد و دولت مبلغی به سیستم نیما تزریق کرده باشد، میتوان فهمید که کنترل بازار ارز نیاز به حجم بالایی پول ندارد و با همین ارقام نسبتا کم میتوان بازار را به ثبات رساند و حتی دلا را به زیر 20هزار تومان رساند. با دانستن این گزاراه باید از دولت پرسید که چرا زودتر از اینها کاری نکرد و بازار را رها کرد و اجازه داد که دلار تا به بیش از 20هزار تومان برسد؟ چرا ارز را به بازار عرضه نکرد که نرخ چنین بالا نرود؟ اگر چنین سیاستهایی در بانک مرکزی پیگیری نمیشود و مسئولان منتظر واکنشهای بازار هستند، باید بگوییم که ما عملا بانک مرکزی نداریم و آن ساختمان عریض و طویل در خیابان میرداماد فایدهای نداشته است».
او ادامه داد: «شاید بانک مرکزی از اساس چنین سخنانی را انکار کند یا توجیه کند که دولت فشار میآوردند یا مشاروان اطلاعات غلط دادند اما هر کدام از اینها گفته شود، مسئولیت شرایط کنونی ارز با بانک مرکزی است».
بغزیان در پاسخ به این پرسش که آیا دولت تصور میکرد که با بالارفتن نرخ ارز منفعتی نصیب دولت یا کشور میشود که اجازه بالارفتن نرخ ارز را داد، تصریح کرد: «هیچ منفعتی در بالارفتن نرخ ارز را نمیتوان متصور بود. این اتفاق باعث بیاعتمادی مردم به بانک مرکزی ایجاد تورم میشود. هر زمان که نرخ ارز بالا رفته است، شرایط مردم وخیم شده است. معلوم نیست که دولت در بالا رفتن نرخ ارز چه هدفی را دنبال میکرد؟ از یک سو صادرات، از سوی دیگر واردات لطمههای جدی دیدند و در نهایت تورم فشار کمسابقهای بر مردم وارد کرد».
این اقتصاددان در پایان درباره اینکه آیا میتوان امید داشت که با پایین آمدن نرخ ارز اولا شاهد ثبات این نرخ باشیم و ثانیا قیمت کالاها هم به تبع آن پایین بیاید، گفت: «یک واقعیتی خصوصا بعد از 1980 در اقتصاد به وجود آمد به نام حالت چسبندگی؛ یعنی قیمت بعضی چیزها با بالا حرکت میکند اما به راحتی پایین نمیآید؛ برای مثال وقتی قیمت دلار از 4هزار تومن به 6 هزار تومان رسید همه دانستند که ارز گران شده است اما تا مقعطعی قیمت لوازم خانگی پایین مانده بود اما وقتی قیمت در 6هزار تومان تثبیت شد، نرخ کالا هم بالا رفت. حالا وقتی نرخ ارز از 6هزارتومان به سمت پایین حرکت کرد، دیگر قیمت کالاها کاهش نیافت زیرا بازار کالا اطمینان نداشت که پایین آمدن قیمت واقعی باشد و میترسید که دوباره بالا برود. به همین دلیل چندان راحت نیست که با پایین آمدن نرخ ارز به سرعت قیمت کالاها کاهش یابد».
دیدگاه تان را بنویسید