۱۸ میلیارد دلار ارز را بردند که بردند شما سرگرم عفو عمومی باشید!
عضو فراکسیون امید میگوید مشخص نیست کسانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی یا سکه خریدند کجا رفتند.
روزنامه کیهان: عضو فراکسیون امید میگوید مشخص نیست کسانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی یا سکه خریدند کجا رفتند.
۱۸ میلیارد دلار ارز را بردند که بردند شما سرگرم عفو عمومی باشید! فاطمه ذوالقدر به ایلنا گفت: فرایند پیشفروش سکه و همینطور ارز در خلأ وجود مدیریت درست، زمینه را برای سوءاستفاده و فساد اقتصادی فراهم میکند. وی خاطرنشان کرد: اگر این فسادها به موقع شناخته میشد قطعا ما شاهد این روزها نبودیم و گسترده هم نمیشد؛ چرا باید زمانی بگذرد و بعد کاری صورت بگیرد؟
وی ادامه داد: قیمت سکه و ارز واقعی نیست. سوءاستفادههایی صورت گرفته است که متاسفانه اینگونه رفتارها ازسوی برخی جاها هم حمایت میشوند.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا علیرغم دستور رئیسجمهور درخصوص انتشار لیست، کسانی که ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی دریافت کردهاند این کار را انجام نمیدهند، گفت: بارها در مجلس ما در نطقها و تذکراتمان گفتیم که اعلام کنند چه کسانی از ارز دولتی استفاده کردهاند؟ چه کسانی ۱۰ الی ۲۰ هزار سکه خریدهاند؟ چه کسانی مسئول این نابسامانی هستند؟ اما متاسفانه اقدامی صورت نمیگیرد.
وی خاطرنشان کرد: درست است که افراد در چارچوب آنچه که اعلام شده است عمل کردهاند و ارز و سکه خریدهاند؛ اما مشخص نیست افرادی که ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی دریافت کردهاند و یا سکه خریدهاند کجا رفته و چه کردهاند؟
اظهارات این نماینده درحالی است که فراکسیون امید به عنوان آلت دست پدرخواندههای افراطیون مدعی اصلاحطلبی و طبق دستور آنها، موضوع سوءمدیریت اقتصادی و تولید رانت برای رانتجویان را به حاشیه انداخته و سرگرمیهایی مانند طرح عفو عمومی، کنسرت، رفع حصر سران فتنه و یا حمله به نظارت استصوابی را دنبال میکنند؛ بنابراین درست این است که این نماینده درباره حال و روز فراکسیون متبوع و امریههای بیرون از مجلس روشنگری کند.
توجیهات محسن هاشمی درباره مواضع ضد روحانی کارگزاران عضو مرکزیت کارگزاران میگوید مسئله اصلی اقتصادی در دولت، ناهماهنگی تیم روحانی است. محسن هاشمی در گفتگو با روزنامه ایران درباره بیانیه چندی پیش این حزب که با واکنش حزب اعتدال و توسعه مواجه شد، اظهار داشت: آنچه اتفاق افتاد، تبادل بیانیه از سوی این دو حزب نبود. بلکه ابتدا حزب کارگزاران بیانیهای صادر کرد که اتفاقاً متن بسیار متینی هم بود، اما برداشتهای غلطی از آن صورت گرفت. از سوی مقابل، نه خود حزب اعتدال و توسعه، بلکه کمیته سیاسی شاخه جوانان این حزب هم پاسخ داد که این طور به نظر رسید خود حزب نخواست به این بیانیه پاسخ دهد.
وی میافزاید: باید به متن بیانیه مراجعه کرد و دید آیا منظور از بیانیه، تضعیف آقای روحانی است یا تقویت آقای روحانی.
آنچه من برداشت کردم، تقویت آقای روحانی در این بیانیه منظور بود. بالاخره اتفاقاتی در کشور افتاده است و مشکلات اقتصادی پیش آمده است که حزب کارگزاران سازندگی هم به نوبه خود سعی کرده است برای عبور از این مشکلات، نظر داده و راهکار ارائه کند؛ بنابراین این مسئله نباید به عنوان درگیری حزبی یا عبور از آقای روحانی تعبیر شود. محسن هاشمی در عین حال گفت: مسئله اصلی در تیم دولت، هماهنگی است. اگر تیم با هم هماهنگ نباشد، دچار مشکل خواهیم شد که اتفاقاً من معتقدم مسئله اصلی دولت آقای روحانی، نبود هماهنگی است. تلاش محسن هاشمی برای تعدیل مواضع کارگزاران علیه دولت در حالی است که اخیراً سعید لیلاز عضو مرکزیت این حزب در مصاحبه با یورو نیوز تصریح کرد: اگر حتی چوب خشک جای روحانی بود، تاکنون با اختیاراتی که دولت از رهبری گرفته، کاری برای اقتصاد کرده بود.
در بیانیه ۱۰ روز پیش کارگزاران نیز تصریح شده بود: «پاسخهای روحانی، نه مجلس را قانع کرد نه ملت را راضی ساخت. دولت فاقد استراتژی اقتصادی روشن است. جز اقتصاددانان آزادیخواه، طرفداران نهادگرایی هم دل خوشی از دولت ندارند. مدافعان اقتصاد اسلامی نیز در زمره منتقدان دولت قرار دارند. دولت روحانی دولتی سرگشته است. اوج این سرگشتگی را میتوان در سیاست ارزی دولت دید. دولت میتوانست به جای سرکوب سیستماتیک نرخ ارز، در یک شیب ملایم رو به بالا، بهای ارز را بدون کمترین تنش اجتماعی و اقتصادی طی بازه زمانی ۴ ساله واقعی کند و مانع از شوک دی ماه ۹۶ شود.
کاربست ساز و کارهای اقتضایی که منجر به تغییرات پیدرپی در سیاستهای ارزی دولت در بهار سال ۹۷ شد، متأسفانه زمینه رانتجویی و بستر ویژهخواری اخلالگران اقتصادی را فراهم ساخت که لاجرم موجب سردرگمی بازار و ابهام و سرگشتگی فعالان اقتصادی کشور شد.
متأسفانه با وجود نقدها بر سازمان برنامه و بودجه، در دولت دوم روحانی اصلاحی صورت نگرفت بلکه روند سازمان تثبیت شد. وزارت اقتصاد نیازمند یک اقتصاددان بود و بانک مرکزی باید فراتر از یک حسابداری یا صرافی بزرگ اداره میشد. فقدان استراتژی، دولت را به مجمعی از بوروکراتهای بیانگیزه بدل ساخته است که دولت را نه به عنوان «مغز متفکر توسعه ملی» که به عنوان یک «اداره کاغذی» تحلیل میکنند و تقلیل میدهند. دولت خون تازه میخواهد. باید به قوای تازه نفس که آماده شرایط جدیدند مجال داد. مردان «بزم» را در شرایط «رزم» نمیتوان به کار گرفت. شمشیرهای مرصع را باید به دیوار آویخت و با سلاح آخته، هوشمندانه به مقابله با شرایط جدید رفت.»
عبدی: دولت با تغییر عملکرد به مردم امید بدهد نه با حرف عباس عبدی معتقد است دولتی که در داخل خود درگیر است نمیتواند به مردم امید بدهد. وی در گفتگو با روزنامه اعتماد درباره سخنان جهانگیری و روحانی در این زمینه تصریح کرد: بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل میشود. این دو رکن اساسی اعتماد است. زمانی که من فرد صادق و کارآمدی را مشاهده کنم، به او اعتماد خواهم کرد. بنابراین اگر دولت میخواهد مردم امیدوار باشند، راهی جز برخورد صادقانه با مردم ندارد. مقصود من از دولت کل ارکان حاکمیت است. درکنار برخورد صادقانه، دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و میتواند از موانع و بحرانهای موجود عبور کند. دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره میشود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی، چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد. بنابراین اینکه مدام گفته شود مردم باید امید داشته باشند، کافی نیست. دولت اگر کار خود را درست انجام دهد، مردم با درک و بینش واقعی خود به ادامه راه امیدوار خواهند شد. وی میافزاید: امیدوار کردن مردم با سخنرانی وظیفه دولت نیست. ممکن است این وظیفه در میان امثال من، شما و سایر رسانهها احساس شود، اما واقعیت آن است که عملکرد و نه سخن دولت ریشه این امیدواری است. متاسفانه ما شاهد اختلافات گسترده در دولت هستیم. در کدام دولت این حجم از اختلافات وجود داشت؟ وزیر بهداشت علیه یک وزیر دیگر صحبت میکند وزیر راه علیه دیگری است. این داستان در اکثر موارد ادامه دارد. آیا این دولت امید دارد که حالا قصد تزریق امید به جامعه را دارد؟ این دولت نیاز به یکسری تغییرات اساسی در درون خود دارد. حداقل انتظار ما از دولت آن است که ابتدا خود را اصلاح کرده و سپس به مردم امید دهد. مولفه بعدی اثبات کارآمدی دولت است. راه اثبات کارآمدی و کارایی نیز روشن است. سیاستهای متناقض، صدور روزانه بخشنامههای مختلف و عدم پایبندی به قول و قرارهای مطرح شده فقدان مدیر برای کارهای مهم با کارایی و کارآمدی در تضاد است. حداقل کاری که دولت در شرایط فعلی باید انجام دهد آن است که اقتصاد را به یک گروه کارشناس و متخصص واگذار کند.
دولت چگونه به خود حق میدهد روزانه درباره مسائل اقتصادی اظهارنظر کرده و تصمیمات پشت پردهای بگیرد که عوارض آن منجر به وضعیت فعلی اقتصادی شود؟ و در عین حال هیچ کارشناسی این رفتارها را تایید نکند؟ لازمه زنده نگه داشتن امید، صداقت، مبارزه با مشکلاتی مانند فساد و ناکارآمدی و تشکیل یک مجموعه مدیران پرتحرک و مسئولیتپذیر است. متاسفانه دولت کنونی توانایی کار کردن ندارد. این مدیران برای شرایط نرمال و عادی شاید دولت مناسبی باشند، اما برای شرایط کنونی مناسب نیستند.
سردرگمی فعالان اقتصادی در قبال بستههای پر از خالی دولت یک روزنامه حامی دولت نوشت، تکلیف صنعت کشور با وجود بستههای فراوان دولت نامعلوم است. آرمان از قول رئیسکمیسیون صنعت اتاق بازرگانی تهران نوشت: اخیرا ارائه بسته برای حمایت از صنایع بسیار رایج شده است. در همین راستا، شاهدیم که از سوی تعداد زیادی از مسئولان بستههای مختلفی پیشنهاد و ابلاغ شده است. خود وزیر صنعت، معدن و تجارت هم پیشنهاداتی را برای حمایت از صنایع کوچک و متوسط ارائه کرده و ظاهرا هفته آینده بسته حمایت از تولید میآید. همچنین پیشنهاد شده است که واحدهای تولیدی شش ماه تا یکسال از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف باشند. این موضوع سبب شده که من به شخصه امیدی به کارآیی این بستهها نداشته باشم.
فروردین امسال بود که به دنبال التهابات ارزی اعلام شد که نرخ ارز تکرقمی است و خرید و فروش ارز به نرخی غیراز رقم ۴۲۰۰ تومان قاچاق محسوب میشود و بعد از آن بود که اتفاقات زیادی را در بازار شاهد بودیم. اما بعد از مدتی تصمیمات تغییر کرد و الان چند نرخ در بازار وجود دارد. در حال حاضر صنعت کشور بسیار گرفتار است و اصلا تکلیف خودش را نمیداند. یعنی فعالان این بخش نه میتوانند مواد اولیه خودشان را تامین کنند و نه اینکه کارشان پیشرفتی داشته است. یعنی فعالیت صنایع ما به اصطلاح قفل شده است. ابلاغیههای متعددی در مورد فعالیت صنایع و تخصیص ارز به آنها صادر شد که کمکی به اوضاع آنها نکرد.
موضوع دیگری که وجود دارد این است که به صادرکنندگان اعلام شده است که میتوانند ارزشان را از سامانه نیما دریافت کنند، این در حالیست که ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، چراکه بانک مربوط نمیتواند پول را حواله کند. یعنی همانطور کهاشاره کردم باید تاکید کنم که همهچیز قفل شده است. متاسفانه ارزهای ارزان قیمت تنها به عده خاصی تعلق میگیرد که همین موضوع انگیزه فعالان اقتصادی کشور را که بطور شفاف فعالیت میکنند، برای ادامه فعالیتشان در کشور کاهش میدهد. آنچه که بدیهی است، این است که تصمیمات غیرعلمی، غیرتخصصی و بیتوجه به تجربیات گذشته روند عادی فعالیت صنایع ما را بااشکال مواجه کرده است. متاسفانه تصمیماتی که یک شبه گرفته میشوند، تنها به نفع عدهای خاص است و آنها نیز از این موقعیتهای ویژه سوءاستفاده میکنند و دود این موضوع تنها به چشم فعالان قدیمی و کارآزموده صنعت کشور میرود. همچنین با اقداماتی که اخیرا در حوزه اقتصاد انجام شده است، میلیاردها سرمایه از کشور خارج شده است و کسی هم نمیداند مقصد نهایی این سرمایهها کجاست و در چه جایی مصرف میشود و در این میان، صنعت کشور مغفول مانده است.
نشریه آمریکایی: متوهم نباشیم ایران، سوریه را ترک نمیکند یک هفتهنامه آمریکایی تصریح کرد در حالی که ایران در روزهای سخت جنگ سوریه حضور داشته، اکنون دلیلی ندارد در روزهای پیروزی سوریه را ترک کند.
نشنال اینترست نوشت: از آغاز جنگ در سوریه، ایران به عنوان حامی دولت بشار اسد ظاهر شده است و اکنون که بالاخره پایان جنگ نزدیک به نظر میرسد، ایالات متحده انتظار دارد که ایران نفوذ خود را در منطقه و به ویژه حضور در سوریه کاهش دهد. اما ایران از کمک به ثبات دولتهای دوست هدفی بزرگتر را دنبال میکند که به سادگی از آن نخواهد گذشت.
درخواست دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا در رابطه با اینکه ایران بایستی نیروهای خود را از سوریه خارج کند، اتفاق جدیدی نیست. ترامپ در سخنرانی خود در هشت ماه مه در رابطه با خروج ایالات متحده از توافق هستهای ایران، مذاکره بر سر توافق جدیدی را خواستار شد که ایران در آن با محدودسازی همیشگی برنامه غنیسازی اورانیوم و متوقف کردن برنامه توسعه موشکی خود موافقت کند. اما به همین مسئله اکتفا نکرد و گفت: ایران بایستی رفتارهای نادرستش در منطقه را نیز کاهش دهد که اشارهای بود به اینکه ایران از سوریه خارج شود و به تلاشها برای افزایش نفوذش در خاورمیانه پایان دهد.
خروج یک جانبه آمریکا از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، تاکنون آن تأثیرگذاریای که ایالات متحده خواستار آن بوده را نداشته، بلکه رهبری ایران احتمال مذاکره مجدد توافق را به کل منتفی دانسته است. نمونه مشهود بیتوجهی ایران به خواستههای رئیسجمهوری آمریکا را میتوان به همین مسئله حضور ایران در سوریه اشاره کرد که همراه با پشتیبانی نظامی روسیه، سبب شده است بشار اسد کنترل بر بیشتر مناطق در سوریه را بازپس بگیرد.
اکنون که دولت بشار اسد مجدداً قدرت خود را به دست آورده، ایران به دنبال دریافت جایزه خود برای کمک به دمشق در بدترین شرایط است. در حقیقت، دولت بشار اسد بسیاری از موفقیتهای خود را به آموزشهای نظامی و مشاورههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و توانایی مبارزه نیروهای حزبالله لبنان مدیون است. ایران نمیخواهد موقعیت استراتژیک خود را در سوریه که تکمیل کننده نفوذ در عراق و حمایت از حزبالله در لبنان است را از دست بدهد.
این یک استراتژی برای ایجاد «هلال شیعه» در قلب جهان عرب نیست. کمکهای تهران به ثبات دولتهای دوست در عراق، سوریه و لبنان از تمایل برای مقابله با اقدامات عربستان سعودی ناشی میشود. از این رو، انتظار اینکه ایران از حضور در سوریه دست بکشد رویایی متوهمانه است. در چنین شرایطی، تلاشهای آمریکا برای متقاعد کردن روسیه به ترغیب ایران به خروج از سوریه بیهوده خواهد بود. روسیه به هیچ وجه نمیتواند ایران را وادار به ترک سوریه کند. این واقعیتی است که آمریکا باید یاد بگیرد با آن کنار بیاید و در تعیین استراتژی خود در نظر بگیرد؛ چرا که تلاش برای دستیابی به یک توهم، سیاست خارجی موفقی نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید