سرویس سیاسی فردا؛ حسین قربانزاده*: نقشه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بیشتر از سال ۹۶ برای اصلاح طلبان دغدغه و مسئله است. قطعا مطلوب اصلاح طلبان در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری، کنار گذاشتن حسن روحانی و حضور نامزد اختصاصی و اصلی آنها ست اما آنها میدانند که اعلام نامزدی یک اصلاح طلب تمام عیار در انتخابات ۹۶ رویایی بیش نیست بنابراین از دوره چهار ساله دوم دولت حسن روحانی به عنوان دوران گذار یاد میکنند و معتقدند این دوره را باید با روحانی سپری کرد و هرگونه رقیب تراشی برای روحانی یک خطای استراتژیک است که از یکسو بدلیل احتمال رد صلاحیت آن رقیب و از سوی دیگر بدلیل رنجاندن روحانی و در واقع راندن روحانی به دامان اصولگرایان یک ریسک بزرگ و پرخطر است لذا آنها علی رغم همه گلایهها از دولت اول روحانی که مهمترین آنها کم توجهی به مطالبه رفع حصر، عدم برکناری مدیران اصولگرا و میدان ندادن به عناصر اصلاح طلب واقعی در استانداریها و از سوی دیگر ضعف مفرط دولت روحانی در حوزه اقتصاد و اوضاع معیشتی مردم... است، در راهبرد اصلی خود در انتخابات آتی به این تقسیم کار رسیدهاند که در انتخابات ریاست جمهوری باید از روحانی حمایت
کنند اما در انتخابات شوراها بویژه شورای شهر تهران با توجه به اینکه بررسی صلاحیتها از سوی مجلس صورت میگیرد، فهرست مستقل و اختصاصی خود را داشته باشند.
هرچند تجربه طبل توخالی فهرست سی نفره لیست امید در انتخابات هفتم اسفند ۹۴ (مجلس دهم) این تجربه را برای آنها باقی گذاشته است که مشارکت دادن حامیان دولت در فرآیند تعیین فهرست نهایی با هدف حمایت مشترک دولت و اصلاح طلبان از فهرست واحد نتیجهای جز انتخابات مجلس در پی ندارد چنانکه علی رغم اعلام پیروزی اصلاح طلبان بویژه پیروزی مطلق در تهران به قول آن مثل معروف بیرون این نتایج مردم را کشته بود و درونش اصلاح طلبان را! نتیجه انتخابات هیات رییسه و روسای کمیسیونها نشان داد که هیچ انسجامی در منتخبان فهرست امید وجود ندارد انتقادات و عصبانیت عارف از ترکیب اصلاح طلبان بدلی در فهرست نهایی بیشتر متوجه فرآیندی بود که در کنار اصلاح طلبان، حامیان دولت هم در آن نقش داشتند. به همین دلیل این تقسیم کار و تصمیم استراتژیک در جلسات سیاسی برای آنها قطعی شده است، یعنی حمایت اصلاح طلبان از روحانی در ازاء حمایت روحانی و دولتیها از فهرست اصلاح طلبان برای شورای شهر. این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که حمایت اصلاح طلبان از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده صرفا در حدی ست که پیروزی او را تضمین کنند. یعنی اصلاح طلبان بر خلاف
خود روحانی به دنبال یک رای بیست و چند میلیونی نیستند چرا که اقتدار روحانی با رای بالا مخاطرات دیگری برای اصلاح طلبان در دولت دوم روحانی خواهد داشت که حداقل این مخاطرات تشدید همان انتقادات اصلاح طلبان در دولت اول اوست و بنابراین آنها معتقدند معامله پایاپای با روحانی بیست و چند میلیونی به سختی امکان پذیر است و با این اقبال عمومی دیگر نمیتوان او را از برج عاج پایین کشید.
اما روحانی با رای متزلزل همچنان در طول دوره دوم هم به حمایت اصلاح طلبان نیاز دارد. البته آنها به خوبی میدانند که نباید این عامل باعث شود که در حمایت از روحانی کم فروشی کنند تا مبادا در رقابت با یک نامزد اصولگرا، روحانی پیروز نباشد. این ریسک قطعا نقشه آنها برای انتخابات ۱۴۰۰ را هم نقش بر آب میکند و در صورتی که روحانی برنده انتخابات ۹۶ نباشد، بعید است که تا سال ۱۴۰۴ هم آنها کرسی ریاست جمهوری را بدست بیاورند و این یعنی حداقل ۲۰ سال دوری از پاستور (۸۴ تا ۱۴۰۴). لذا آنها تلاش میکنند هر طور شده در این دوره گذار روحانی مجددا در قامت ریاست جمهور باقی بماند و باتوجه به اتفاقات دیگری که آنها پیش بینی میکنند محتمل است در این سالها بوقوع بپیوندد، همه چیز را مهیا میکنند تا مقدمات یک حضور تمام عیار و همه جانبه در سال ۱۴۰۰ فراهم شود که حتما مقدمه آن پیروزی روحانی در انتخابات ۹۶ است. اگرچه برخی سیاسیون اصلاح طلب مانند عباس عبدی، شکوری راد، حجاریان، لیلاز و... در گفتگوها و یادداشتهای خود در هفتههای گذشته بصورت تلویحی به ضعف مفرط دولت روحانی در حوزه اقتصاد اشاره داشتند اما با همان هدف ابزاری ضرورت حفظ
روحانی در پاستور برای رسیدن به هدف غایی ۱۴۰۰ تا حدی تلاش کردند این ضعف را توجیه کنند و بعضا به دولت دوم او حواله دهند تا این امید را در دل افکار عمومی باقی نگه دارند که استمرار دولت روحانی نابسامانی اقتصادی را سامان خواهد داد.
*مدیرمسوول و سردبیر روزنامه همشهری
دیدگاه تان را بنویسید