روایت روزنامه اصلاحطلب از اعتماد عارف به بندبازان سیاسی!
پیش از نامنویسی عارف برای ریاست، از سوی شخصیتهایی که میدانستند در این عرصه منافع ملی در اولویت قرار گیرد، به او توصیه شده بود که شرایط کنونی طالب تداوم لاریجانی است و او نباید خود را کاندیدا کند.
در ادامه این یادداشت آمده است: باید در نظر داشت قهر در ادبیات سیاسی کشور نقشی ندارد و آنچه برای مردان این عرصه از اهمیت برخوردار است قدرت پذیرش اشتباه و گام نهادن در مسیر جبران آن است. همگان آگاه هستند که عارف در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 پس از درخواست بزرگان اصلاحطلب و میانه رو، از عرصه رقابت کنار رفت و روحانی با حمایت این دو طیف برکرسی ریاست جمهوری نشست. در انتخابات مجلس دهم با تصمیم بزرگان اصلاحطلب و میانه رو، عارف در سر لیست امید قرار گرفت تا به عنوان منتخب اول تهران به بهارستان برود که این موضوع پاسخی به انصراف او در سال 92 بود اما در موضوع رای نیاوردن عارف برای ریاست مجلس نباید گروهی را مقصر دانست چرا که پیش از نامنویسی عارف برای ریاست از سوی شخصیتهایی که میدانستند در این عرصه منافع ملی و نه تمایلات سیاسی باید در اولویت قرار گیرد، به او توصیه شده بود که شرایط کنونی طالب تداوم لاریجانی است و او نباید خود را کاندیدا کند اما برخی القائات سیاسی به او مبنی بر داشتن آرای فراوان سبب کاندیداتوری و ناکامی او شد.
روزنامه «آرمان» اصلیترین عامل ناکامی عارف را بندبازانی سیاسی دانست که منافع شخصی را در اولویت قرار دادند و نوشت: آنها امروز هم برای مقصر جلوه ندادن خود هجمه به دلسوزانی را در دستور کار قرار دادهاند که بارها به عارف توصیه کرده بودند برای ریاست مجلس به تامل بیشتری نیاز است.
این روزنامه در ادامه با طرح این سوال که «چه کسی پیروزی را به عارف القا کرد؟» نوشت: تبلیغ به رای ندادن به لاریجانی نوعی خودزنی سیاسی بود که در نهایت نتیجه یا عایدی برای این بند بازان سیاسی نداشت. آن زمان که از آنان علت مخالفت شان با لاریجانی سوال میشد اینگونه پاسخ میدادند که ریاست مجلس دهم باید به یک اصلاحطلب برسد! اما به این سوال پاسخ ندادند مگر تعهد ندارند که منافع ملی را بر منافع حزبی و جناحی ارجح بدانند؟ پس اینک چه شده که اقلیتی اصلاحطلبنما در پی فضاسازی هستند و بهانه به دست دلواپسان دادند که اختلاف در اردوگاه اصلاحطلبی را جار بزنند؟ یا درباره مسعود پزشکیان که نایبرئیس اول مجلس شد برخی از مدعیان اصلاحطلبی با دلواپسان همنوا شدند و عنوان داشتند که رای بالای پزشکیان حاصل آرای اصلاحطلبان مجلس نیست بلکه او از آرای قومیتی و چند اصلاحطلب برای حضور بر کرسی ریاست بهره برده و یک روزنامه مدعی اصلاحطلبی هم نوشته بود که «50 رای مسعود پزشکیان که منجر به آن شده او به هیات رئیسه برسد دلایل غیرسیاسی دارد و بیشتر بازمیگردد به اعتقادات قومی» که ادعای مضحکی بود و نشانه محبوبیت پزشکیان و محبوبیت او در میان تمام اقشار سیاسی مجلس در روز دوشنبه نمایان شد که پزشکیان در غیبت لاریجانی بر کرسی ریاست نشست و از هر طیفی به او تبریک گفتند.
شاید اصلاحطلب نماها هنوز آن گفته پزشکیان را در خاطر دارند که در سال 92 گفته بود: «من به گرایشهای سیاسی افراد کاری ندارم و در زمان اصلاحات هم که وزیر بودم کاری به گروههای سیاسی و اصلاحطلبی نداشتم.» به هر حال نمیتوان منکر آن شد که رای مردم در سال 94 رای به گروههای سیاسی نبود و عقلای اصلاحطلب و میانه روها این موضوع را پیش بینی کرده بودند که لیست ائتلافی به نام امید ارائه کردند و پیروز شدند، اما کاش برخی فرصت طلبان با تخریب آنهایی که اهل باج دادن نبودند، در مسیر پیروزی به تلاش بیحاصل برای اختلاف افکنی نمیپرداختند. امروز نتیجه اعتماد به بندبازان سیاسی با دلخوری عارف نمایان شد و لاریجانی که خود را وارد گود فرصت طلبان نکرد تا پیروز شود به دیدار او رفته تا وعده مجلسی بدون حاشیه را محقق کند.
دیدگاه تان را بنویسید