سرویس سیاسی «فردا»؛ 9 نماینده مجلس شورای اسلامی در تذکری کتبی به وزیر دادگستری، خواستار ممنوعیت تصویری و ممنوعیت بیانی (سخنرانی) سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات شدند. جواد کریمی قدوسی، نصراله پژمان فر، علی کائیدی، سید مرتضی حسینی، سید محمد مهدی موسوی نژاد، رضا آشتیانی عراقی، اسماعیل کوثری، فاطمه آلیا، روح الله حسینیان در تذکر مشترک خود خطاب به مصطفی پور محمدی وزیر دادگستری بر لزوم«اهتمام جدی در اجرای حکم ممنوع التصویر، ممنوع الخروج و ممنوع البیان بودن سید محمد خاتمی توسط قوه قضاییه» تاکید کردند. در این زمینه گفته می شود که مهرداد بذرپاش پای نامه قدوسی را امضاء نکرده است اما در اخبار اولیه به امضاء 10 نماینده زیر نامه اشاره شده بود.
درست بلافاصله بعد از این موضوع رسانههای اصلاح طلب به صورت هماهنگ روی این مساله مانور دادند و برخی از رسانه های لیبرال به بهانه بررسی ممنوع التصویری و ممنوع الخروج بودن خاتمی نسبت به صحت این مساله و قانونی بودن حکم آن تشکیک ایجاد کردند و برخی دیگر نیز به بهانه واکاوی این مساله جریان سیاسی اصلاحات را یک گفتمان دانستند که به همین راحتی نمی توان آن را حذف کرد. بدون اشاره به این مطلب که آبشخور این جریان سیاسی تفکرات لیبرال است و مبانی که این جریان از آن تبعیت می کند و تعاریفی که به عنوان مثال از آزادی و دمکراسی ارائه می دهد که شعار اصلی این جریان سیاسی است، منشاء لیبرالی دارد. جالب اینجاست که این رسانهها در این زمینه مدعی شدهاند که خاتمی دارای شخصیتی کاریزماست؟! البته این نوع ادعاها از سوی رسانههای لیبرال در جهت شخصیتسازی برای خاتمی و القاء دروغ واهمه اصولگرایان از وی مطرح می شود که چندان جای تعجب نیز ندارد.
به هر جهت به مدد این نامه بود که رسانههای لیبرال بیش از گذشته پروژه مطرح کرده دوباره سید محمد خاتمی را کلید زدند. گویی مترصد موقعیتی بودند که به طور مبسوط نسبت به این قضیه مانور دهند. در این زمینه بیان می شود که تذکر نمایندگان مردم در مجلس هم به سخنرانیها و رفت و آمدهای متعدد خاتمی در محافل سیاسی و غیر سیاسی و بازتاب آن در رسانههای اصلاحطلب است. رئیس بنیاد باران خودش مدعی شده که هدفش از این تکاپوی سیاسی بازگشت به قدرت نیست اما منتقدان نظر متفاوتی دارند. ولی به نظر میرسد که سخنرانیهای بدون بازخورد خاتمی در حاشیه چندان که این نمایندگان وی را دوباره مطرح کردهاند برای او مفید فایده نبوده است.
اما همین رفتارها و خطاهای گروههای سیاسی در قالب جریان اصولگرا سبب می شود که خاتمی از حاشیه به متن بیاید. موضوع اصلی در این زمینه نوع رفتار این نمایندگان در قالب گروه سیاسی پایداری است. گروهی که همواره به نام اصولگرایی فعالیتهایی انجام دادهاند که سبب ایجاد مشکل برای این جریان سیاسی شده و درواقع اصوگرایی پاسوز این گروه سیاسی است. در این زمینه با توجه به مساله شعار اعتدال گرایی و بازخورد آن در جامعه اینگونه رفتارها سبب شده است که جریان لیبرال اصولگرایان در قامت جریانی تندرو به جامعه معرفی کندد. اما با این حال پایداریها سعی دارند مانند گذشته از ماجرای فتنه بدون محاسبه دقیق و درست فضای سیاسی استفاده کنند. این درحالی است که این گروه سیاسی با نظریه اشتباه «رقابت درونگروهی» و «رفراندوم هستهای» در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم سبب شدند اصولگرایان در این انتخابات موفق نشوند. به هر جهت اینگونه که مشخص است اعضای این گروه برای مطرح کردن خود سعی دارند به حرکات غیر عقلایی دست بزنند. البته تعداد امضاءهایی که پای این نامه نمایان است نشان می دهد که دیگر نمایندگان اصولگرای مجلس نسبت به اینگونه رفتارهای سیاسی
با این جریان خاص چندان همراه نیستند و از سوی دیگر این مساله نشان دهنده آن است که چنین تفکراتی در میان این نمایندگان خریداری ندارد و این موضوع به مراتب هشداری نسبت به این نوع عملکرد است که حرکتی مثبت در این جریان سیاسی محسوب می شود و این پیام را می دهد که اصوگرایان اعم از پایداریها و غیره بایستی به عقل جمعی در این جریان پایبند باشند و نسبت به اعمال خودسرانه اجتناب ورزند. مساله حائز اهمیت در این زمینه این است که اگر این موضوع ادامه یابد سرآغاز حرکت به سوی وحدت ضمنی و امیدواری برای وحدت عینی در این جریان خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید