چرا آمریکایی‌ها دوباره به اوباما رای دادند؟

فارس: «فیصل عبدالساتر» کارشناس لبنانی مسائل راهبردی با اشاره به بی توجهی مردم آمریکا به مسائل خارجی، گفت: آنچه که هر ناظری باید مد نظر قرار بگیرد دیدگاه رای دهنده آمریکایی است؛ رای دهنده آمریکایی آنچه برایش مهم است بهبود اوضاع معیشتی پس از رکود اقتصادی بزرگ است که آمریکا شاهد آن بود و باعث افزایش میزان بیکاری شد. عبدالساتر افزود: برای آمریکایی ها سیاست داخلی نامزدها مهمتر از سیاست خارجی شان بود. اما برای ما و کشورهای منطقه آنچه مهم است سیاست خارجی دولت آمریکاست که اتخاذ می کند.برای ما تفاوتی نمی کند که «میت رامنی»برنده می‌شد یا «باراک اوباما»،اما آنچه مهم است سیاست خارجی آمریکا است که آنها در پیش می گیرند اگر چه همه چیز پیش از برگزاری انتخابات حکایت از آن داشت که اوباما پیروز این انتخابات است. وی با ارجحیت اوباما بر رامنی برای منطقه ابراز عقیده کرد، دولت جدید آمریکا به ریاست اوباما تا حدود زیادی برای منطقه بهتر است زیرا این دولت از چهار سال پیش تاکنون نسبت به بحران ها و مشکلات منطقه آگاهی و درک بیشتری پیدا کرده و با آنها همزیستی کرده است.اما اگر رامنی پیروز می شد همه چیز برعکس می شد زیرا رامنی به لحاظ شخصیتی فردی خبره در مسائل سیاسی نیست و مسائل را به سمت اوضاع بدتر پیش می برد. رویکرد جدید اوباما و لزوم توجه به کشورهای تاثیرگذار نویسنده لبنانی پیرامون رویکرد جدید اوباما در دوم ریاست جمهوری اش گفت: بسیار دشوار است که در مورد رویکرد جدید اوبامای دوم در منطقه و سیاست خارجی اش سخن گفت زیرا سیاست خارجی آمریکا بسته به افراد نیست حتی اگر آن فرد رئیس جمهور باشد، اگر چه رئیس جمهور اختیاراتی در اتخاذ تصمیم ها دارد،اما در جهانی مملو از بحران ها همانند بحران سوریه و بحران در دیگر کشورهای عربی، بحران افغانستان، مساله هسته ای ایران، موضوع فلسطین و لبنان. من بر این باورم که این همه بحران ها نیاز به اقدامات و تلاش های سیاسی و پویایی سیاسی زیادی است که اوباما در دور دوم ریاست جمهوری اش با این چالش رو به رو ست. وی با اشاره به لزوم توجه اوباما به کشورهای تاثیر گذار نظیر روسیه ،چین و ایران برای حل بحران های منطقه ای و جهان تصریح کرد: آمریکا به تنهایی نمی تواند بدون در نظر گرفتن محور روسیه، چین ، کشورهای بریکس(برزیل، روسیه، هند،چین و آفریقای جنوبی) و کشورهای قوی دیگر نظیر ایران که در منطقه تشکیل شده حل کند. عبدالساتر تاکید کرد: من معتقدم که این محور نقش زیادی در حل بحران های منطقه و جهان دارد و دیگر آمریکا نیست که سرنوشت بحران و مشکلات منطقه یا جهان را تعیین می کند. بحران سوریه و ناکامی مخالفان سوری عبدالساتر با اشاره به حل بحران سوریه به شکل مسالمت آمیز عنوان کرد: به نظر من بحران سوریه که برای منطقه بسیار سرنوشت ساز است طی هفته های آینده تکلیفش مشخص می شود.به احتمال زیاد راه حل جدیدی جدای از راه حل های گذشته مطرح می شود زیرا این کشور دیگر نمی تواند خونریزی بیشتر را تحمل کند،بویژه آنکه مخالفان مسلح هیچ کاری تاکنون از پیش نبرده اند جز کارهایی که اکنون انجام می دهند و آن هم عملیات های انفجاری ،انتحاری و ترورهاست. نویسنده لبنانی پیرامون ناکامی مخالفان سوری در همه عرصه‌ها نیز گفت: مخالفان مسلح سوری نتوانسته‌اند در عرصه نظامی موفقیتی کسب کنند،این جدای از آن است که در عرصه سیاسی نیز ناتوان هستند. بنابراین اکنون این نیاز وجود دارد که کشورهای حامی مخالفان تحت فشار بیشتری قرار بگیرند تا دادن اسلحه به مخالفان را متوقف کنند زیرا راه به جایی نمی برد. باید به همه طرف های درگیر فشار آورده شود تا به پای میز مذاکراه بنشینند و راه حلی برای خروج از بحران پیدا کنند،این راه حل نیز نباید با پیش شرط باشد همانطور که مخالفان قبلا اعلام کرده بودند.همچنین مخالفان شرط خود برای کناره گیری«بشار اسد»رئیس جمهوری قانونی سوریه را باید کنار بگذارند،این شرط نه فقط توسط بخش بزرگی از ملت سوریه قابل قبول نیست بلکه طرف های بین المللی و منطقه ای نظیر روسیه و چین نیز آن را قبول ندارند. موضوع هسته‌ای ایران عبدالساتر در ادامه به کنار رفتن گزینه نظامی علیه ایران اشاره کرد و گفت:بیشتر آمریکایی ها خواستار ایجاد راه حل مسالمت آمیز و تفاهم میان ایران و غرب برای مساله هسته ای مسالمت آمیز ایران هستند. این امر نیازمند آن است که موانع زیادی از میان برداشته شود؛ موانعی که توسط آمریکا یا همپیمانانش در گروه 1+5 وضع شده است. این خود بدان معناست که آمریکا با هر گونه حمله نظامی به ایران چه توسط رژیم اشغالگر قدس به تنهایی یا با مشارکت آمریکا ،مخالف است. وی افزود: هر ناظری به مسائل آمریکا به خوبی می داند که آمریکا با این گونه اقدامات مخالف است.سیاست های آمریکا در دوره سابق ریاست جمهوری اوباما بر این اساس قرار گرفته بود که با رویکرد رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران مخالفت خود را نشان داده است و این رژیم را نیز به علت چنین رویکردی و تلاشش برای گرفتار کردن آمریکا در اقدام نظامی علیه ایران سرزنش کرده و به آن هشدار داده است. نویسنده لبنانی به اصرار ایران بر حق مسلم خود اشاره و تصریح کرد: ایران از مساله زمان در مذاکرات خود با غرب پیرامون مساله هسته ای‌ خود استفاده کرده است. خود ایران نیز خود به دنبال راه حلی برای این مساله است؛ راه حلی که حقش را برای در اختیار داشتن انرژی هسته ای برای مقاصد مسالمت آمیز علمی و تکنولوژیک که نیازهای ملت ایران در عرصه های مختلف را برآورده کند،حفظ کند. این خود یکی از پیروزی های بزرگ ایران طی مسیر طولانی اصرارش بر خواسته های خود و رد نکردن گفت‌وگو به شمار می رود. ایران بر خواسته های ملی و تکنولوژیک خود اصرار دارد و هیچ گاه نیز درها را به روی راه حل عاقلانه و مورد قبول نبسته است. وی افزود: به مصلحت آمریکاست که راه حل معقولی وجود داشته باشد.با وجود این من بر این باورم که گزینه نظامی برای مساله هسته ای ایران وجود ندارد. خروج نیروهای آمریکایی از منطقه نویسنده لبنانی با اشاره به اینکه آمریکا با وجود خروج از عراق، از منطقه به طور کامل از آن خارج نمی شود، گفت: سیاست و رویکرد آمریکا بر این اساس است که خود را از باتلاق هایی که «جورج دبلیو بوش»در دوران ریاستش این کشور را گرفتار آن کرد، بیرون بیاید.آمریکا بر اساس توافقنامه امنیتی که با عراق امضا کرد نیروهای خود را از این کشور بیرون برد و نیروهای خود را از افغانستان نیز بیرون خواهد برد اما آیا این بدان معناست که آمریکایی ها قصد دارند تمام نیروهای خود را از منطقه و بویژه حوزه خلیج فارس بیرون ببرند،خیر. بعید است زیرا حضور آمریکا در منطقه و بویژه خلیج فارس با دست گذاشتن آمریکا بر ثروت های منطقه مرتبط است. وی تاکید کرد: آمریکا به شکل های مختلف می خواهد به نظام های حاکم بر کشورهای حوزه خلیج فارس بگوید که ایران دشمن آنهاست و به علت خطر ایران که آنها را تهدید می کند در منطقه حضور دارد و این حضور برای تامین امنیت آنهاست اما آنها می دانند که این دروغی است که افکار عمومی کشورهای عربی و کشورهای حوزه خلیج فارس به خوبی از آن آگاه است.زیرا چنین دروغی دوام زیادی نمی آورد و همه از علت حضور آمریکا در منطقه و غارت ثروت های منطقه خبر دارند. وی در پایان در خصوص شرایط خروج آمریکا از منطقه گفت: آمریکا هرگز از این منطقه خارج نمی شود مگر آنکه کشورهایی پیدا شوند که درک کنند که منافعشان در ارتباط با آمریکا تامین نمی‌شود بلکه در ارتباط با کشورهای دارای نفوذ در خود این منطقه که دارای روابطی بر اساس حسن همجواری طی دهه‌های طولانی هستند، تامین می شود، به نظرم این سخن در مورد ایران صدق می کند زیرا ایران کشوری قوی در منطقه است و هیچ گونه دشمنی با کشورهای منطقه ندارد.