سرویس سبک زندگی فردا: انسان موجودی دو بُعدی است. نیمی از وجودش جسم او و مادی است و نیمة دیگرش روح و آن غیر مادی است. هر یك از آنها حركت و فعل و انفعالاتی دارند و برای بقا و حیات خویش نیازمند غذای ود هستند. حیات روح به زدودن غبار و زنارهایی است كه از گناه و معصیت بر آیینة وجودش می نشیند و تكامل او در تزكیه و گرایش به معنویت و ارتباط با خدا است. اوج كمالش در وصال به ربوبیت و ربّی و ربّانی شدن آن است. چنان كه آلوده گشتن روح به گناه و معصیت، آن را به سوی فنا و نیستی سوق میدهد. در ادامه این مطلب را به نقل از پایگاه عرفان بخوانید.
روح سرچشمه افعال انجام هر فعلی، مبادی و مقدماتی دارد. سرچمشة تمامی آنها روح انسان است. تصور، شناخت و تصدیق، پیدایش شوق تا به قصد و عزم و اراده منتهی شود، از روح نشأت می گیرد. سپس به وسیلة جسم به مرحلة فعلیت و عمل میرسد. تحقق هر مرحله، نورانیت یا ظلمتی قوی یا ضعیف و متناسب با اهیمت فعل مورد نظر و پیشرفت به سوی انجام آن، در روح ایجاد میكند. آن نورانیت و ظلمت، پاداش و كیفر تكوینی فعلی است كه قصد انجام آن را دارد یا انجام داده است. از سوی دیگر می دانیم كه احكم تشریعی مثل واجب و حرام و ثواب و معصیت هماهنگ و منطبق با احكام تكوینی و فطرت است، اگر چه ممكن است برخی از مراحل پایین، به دلیل غیر اختیاری بودن گناه نباشد یا خداوند آن را مورد عفو و بخشش قرار دهد اما با ظلمت و سیاهی خانة دل كه بر اثر قصد گناه به وجود آمده است، چه باید كرد؟ به بیان دیگر: قصد گناه و انجام ندادن آن مثل این است كه از هیزمی در خانه ای فقط دود متصاعد گردد و آتش نگیرد. درست است تا زمانی كه آتش شعله ور نشود، آن خانه و اتاق نمی سوزد، اما دودش خانه را سیاه و تیره می سازد، و هنگامی كه قصد به فعل منتهی میشود، دل و صاحب دل، هر دو در
آتشی كه از فعل گناه، مشتعل شده می سوزد. دو عقوبت برای انجام یك گناه اگر قصد و عزم بر گناهی شود، همین عزم، گناه قلبی است و مستحق عقوبتِ سركشی از فرمان خدا است، حتی اگر موانعی باعث شود كه عازم بر گناه نتواند گناه را انجام دهد. اگر از مرحلة قصد و نیت به عمل منتهی شود، فاعل آن سزاوار دو عقوبت است:یكی عقوبت تجرّی و قصد گناه،دوم عقوبت فعل آن. علی(ع) فرمود: هر كه راضی شود به فعل و كار گروهی، مانند این است كه با آنها شریك بوده است و بر آن كسی كه گناه را انجام داده، دو گناه است: یكی گناه انجام دادن آن، و دیگری گناه رضایت به گناه، ولی بر كسی كه تنها راضی به تحقق آن گناه بوده، همان گناه رضایت مندی است. تحلیل پرسش
منظورتان از فكر گناه چیست؟ فكر گناه چند حالت دارد. كدامیك منظورتان است؟ ۱ـ اگر منظورتان از فكر گناه، صرف تصور گناه و پیدایش خطورات ذهنی است، یا به حسب طبیعت لذت جو و منفعت طلب نفس، علاقه و رغبت به گناه در فرد وجود دارد. اما معرفت به حق تعالی، و تقوای درونی یا ترس از عذاب الهی، مانع از گرایش به گناه و عزم و ارادة بر انجام آن است. چنین حالتی نه تنها گناه نیست بلكه به دلیل خودداری و كنترل نفس و نگهبانی از آن به خاطر خدا، ثواب هم برای او نوشته میشود، بلكه فضل و رحمت الهی در قیامت آن چنان نصیب او میشود تا راضی و خشنود گردد. ۲ـ اگر منظور این است كه قصد گناه میكند و تصمیم بر انجامش می گیرد، لیكن دیر یا زود پیش از انجام آن، توبه میكند و از ارتكاب به گناه منصرف می شود، در این صورت اگر چه قصد گناه گناه است، ولی توبه از آن، كفاره اش میشود و اثر گناه را محو می سازد.
۳ـ اگر منظور این است كه قصد وعزم بر فعل معصیت دارد، اما به عللی - غیر از تقوا و ترس از عقوبت الهی - نتوانست آن گناه را انجام دهد و اگر شرایط و مقدمات لازم آن آماده شود، به انجام آن مبادرت می ورزد، قطعاً چنین قصدی گناه است و استمرار و تداوم آن قصد، گناه كبیره به حساب می آید. چنان كه آیات و روایات معصومان(ع) و فتاوای فقهای سنی و شیعه بر حرمت عزم بر گناه دلالت دارد و توبه از آن را امری واجب و لازم می دانند. بررسی آیات و روایات در مورد قصد گناه
الف) آیات: آیاتی كه بر گناهان قلبی و حرمت عزم و اراده بر گناه دلالت دارد، و علما و مفسران، به آن آیات استناد كرده اند، فراوان است، از جمله: ان السمع و البصر و الفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسئولا.
به دلالت این آیه، در قیامت از گوش و چشم و دل سوال میشود كه چرا گوش دادی به حرف ها، سخنرانی ها و آوازهایی كه شنیدن آن جایز نبود؟ چرا به جایی نگریستی كه خداوند نگاهش را بر تو حرام كرده بود؟ چرا اراده كردی عملی را كه قصد آن برای تو جایز نبود؟
شهید سید عبدالحسین دستغیب (ره) میگوید: بیضاوی و دیگران از علمای عامه (سنی) گفتهاند: این آیه دلالت دارد بر این كه بنده به خاطر عزم به گناه، مؤاخذه خواهد شد. و انتبدوا ما فی أنفسكم أو تحفوه یحاسبك به الله فیغفر لمن یشاء یعذّب من یشاء؛ اگر چه آن را در دل دارید، آشكار سازید یا پنهان كنید، خداوند شما را طبق آن محاسبه میكند، سپس هر كه را بخواهد (و شایستگی داشته باشد) می بخشد، و هر كس را بخواهد، مجازات میكند.
آیه شامل تمامی عقاید و نیت های خوب و بد و خیر و شرّ میشود؛ یعنی هر عقیده و قصد و نیتی كه در دل جای گرفت و مستقر گردید، همة آنها مورد محاسبه قرار می گیرد. البته صرف تصور گناه و خطورات ذهنی پرسش هایی كه گاهی شیطان با وسوسه هایش در دل ایجاد میكند و یا تردید های لحظه ای و كوتاه مدتی كه به وجود می آورد، مشمول این آیه و سایر آیات و روایات نیست و گناه به حساب نمی آید، چون اموری غیر اختیاری میباشند. انّ الّذین یحبّون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا، لهم عذاب الیم فی الدّنیا و الاخره؛ كسانی كه دوست دارند زشتیها و كارهای بد میان مردم با ایمان رواج پیدا كند، عذاب دردناكی برای آنان در دنیا و آخرت است. در این آیه بر صرف گناه خواهی - نه انجام آن - وعدة عذاب و مجازات داده شده است. فلم قتلتموهم إن كنتم صادقین؛ چرا پیامبران را كشتید، اگر راست گویان هستید! با آن كه كشندگان انبیای الهی، گذشتگان بودند، قرآن یهودی های زمان پیامبر را مخاطب ق رار داده و میگوید: چرا پیامبران را كشتید. علتش این است كه آنان به كارهای گذشتكان راضی و مایل بودند. اگر چه دست به قتل آنان هم نزده باشند، شریك در جرم آنان میباشند. بنابراین وقتی راضی شدن
به وقوع گناهی از دیگران، جرم باشد، قصد و ارادة گناه و راضی نمودن نفس خوش به وقوع آن گناه و جرم است، اگر چه تحقق نیابد.
تذكر:
مفسر كبیر، مرحوم طبرسی میگوید: در عزم به گناه، كیفر عزم بر گناه داده میشود، نه كیفر و عذاب انجام گناه، مثلاً اگر كسی قصد قتل كسی نماید، ولی موفق به انجام قصدش نشود، اگر توبه نكرده باشد، كیفر قصد قتل مؤمن را خواهد دید، نه عذاب قتل نفس را، ولی در عزم به طاعت خدا، از باب تفضّل جزای طاعت خدا به او داده میشود. ب) روایات: ۱. حشر انسان در قیامت بر پایة قصد و نیت:
انّما یحشر الناس علی نیاتهم؛ در قیامت مردم بر پایه نیت هایشان محشور میشوند. نیز فرمود: برخی از دوزخیان پیوسته در آن باقی می مانند (با آن كه مدت محدودی مثلاً پنجاه سال در دنیا گناه كرده اند) چون قصدشان این بود كه اگر در دنیا بمانند - همیشه گناه كنند، و بهشتیان از آن جهت جاویدند كه نیت شان این بود كه همیشه در طاعت خدا باشند. پس جهنمیان و بهشتیان به خاطر قصدشان پیوسته در جهنم یا بهشت می مانند. سپس امام ایة قل كل یعمل علی شاكلته را تلاوت كرد و فرمود: یعنی هر كسی بر اساس قصد و نیت خویش عمل میكند. ۲ـ رضایت به حیات و زندگی ظالم و فاسق یا ناراحت نبودن از وجود گناه و فساد در جامعه باعث میشود كه انسان شریك جرم در آن گناهان گردد. بر این مطلب روایات زیادی دلالت دارد. وقتی ناراحت نشدن از وجود گناه در جامعه كه به دست دیگران انجام می گیرد، انسان را شریك در گناه و معصیت می كند، پس قصد گناه - كه پس از تحقق مراحل و مبادی آن به وجود می آید - توسط خود انسان گناه است. در ذیل به دو نمونه از روایات اشاره میشود: الف) امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ای مردم، بدانید كه رضایت و خشنودی به وقوع كارهای حرام و منكرات، و ناراحتی از رواج كارهای
خوب و معروف، موجب نزول عذاب الهی می گردد. سپس فرمود: ناقبة حضرت صالح(ع) را فقط یك نفر پی كرده و كشته است، لیكن عذاب الهی، دامنگیر همة آن قوم شد و همه را نابود و هلاك كرد، چون همة آنان به كار آن مرد رضایت قلبی داشتند. ب) از پیامبر(ص) روایت شده كه: هرگاه دو نفر مسلمان دعوا كنند و به روی یكدیگر اسلحه بكشند و هر یك قصد كشتن دیگری را داشته باشد و سرانجام یكی كشته شود، كشنده و كشته شده، هر دو اهل دوزخ هستند. سؤال شد: رفتن قاتل به جهنم، سزای عمل او است، ولی چرا مقتول؟ فرمود: چون او نیز قصد كشتن برادر مسلمان خود را داشته است، اگر چه موفق به آن نشده باشد. دیدگاه فقها در مورد قصد گناه ۱. شیخ بهایی میفرماید: حرام بودن قصد معصیت نزد فقهای شیعه، هم چنین نزد علمای اهل سنت امری قطعی است، بلكه این مطلب از ضروریات دین است.
۲. انكار قلبی هر گناهی و عدم راضیت و ناخشنودی از وقوع هر معصیتی بر هر مكلفی واجب است. فقیه فرزانه محمد حسن نجفی در كتاب ارزشمند جواهر می نویسد: رضایت قلبی به فعل حرام و وقوع آن، حرام است و بغض و ناخشنودی قلبی از وقوع آن واجب است.
۳. صاحب مدارك میگوید: در این كه قصد و اراده فعل حرام، گناه و حرام است، خلافی میان علمای شیعه نیست. پرسش: حداقل چهار روایت از ائمه معصوم(ع) به این مضمون دراصول كافی وارد شده كه اگر مؤمنی قصد كار خیر كند، اگر چه انجام ندهد، خداوند ثواب عمل را به او عنایت می كند، ولی اگر قصد كار گناهی كند، تا زمانی كه گناه را انجام نداده، برای او گناهی نوشته نمی شود، مثل این حدیث كه امام صادق(ع) فرمود: همانا مؤمنی قصد كار خیری كند و به آن عمل نمی كند، اما برایش یك حسنه نوشته میشود و اگر آن را انجام دهد، ده حسنه ثبت می گردد، و اگر قصد گناهی كند و آن را انجام ندهد، بر او چیزی نوشته نمی شود. پس چگونه می گویی كه قصد گناه، گناه است؟ پاسخ: شاید انگیزه ای كه باعث شده بپرسید كه آیا فكر گناه، گناه است؟ شنیدن یا خواندن این دسته از روایات باشد. در مقدمة پاسخ شبهه می گوییم:
اولاً؛ وقتی آیات و روایات زیادی دلالت كند كه قصد گناه، گناه است اگر یك یا چند روایت مجمل بر خلاف آن وارد شده باشد، باید با بیان وجوهی این گونه احادیث را از اجمال بیرون آورد.
ثانیاً؛ اگر دقت لازم در این دسته روایات شود، معلوم می گردد كه در این روایات نیز قصد گناه، معصیت شمرده شده است اما مورد عفو قرار گرفته و ثبت نمی شود، مثل دو حدیث زیر: ۱ـ اگر انسان به دل بگذراند كه گناهی كند، اما وقتی كه به جا نیاورده، قصد گناه را می آمرزیم.
۲ـ عبدالله بن موسی بن جعفر (ع) از پدر بزرگوارش پرسید: آیا دو فرشته ای كه خداوند بر هر انسانی گماشته، هنگامی كه فردی اراده گناه یا عمل صالحی می كند، آنها از اراده و قصد انسان با خبر می گردند؟ امام فرمود: آیا بوی مدفوع با بوع عطر یكی است؟ گفتم نه: فرمود: به رساتی وقتی بنده ای قصد كار خوب میكند، نفس او خوشبو میشود و نفسش معطر بیرون آید. زمانی كه قصد گناه كند نفسش بدبود و گند در آید. ... و چون آن كار را بكند زبانش قلم آن فرشته (دست چپ) میشود و با آب دهان آن گناه كار، آن را برای او ثبت میكند.
از این روایت نیز فهمیده میشود كه به صرف اراده و قصد گناه، بوی گندی از وجود آن شخص برخاسته میشود.
دیدگاه تان را بنویسید