سرویس سیاسی فردا؛ مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 در وین ادامه دارد و این سئوال در حال حاضر مهمترین مساله است که آیا این مذاکرات به توافق می انجامد یا خیر؟ با توجه به پیچیدگیهای مذاکرات و منافع متناقض هر یک از طرفهای درگیر در این مذاکرات پاسخ به این سئوال نیز بسیار سخت و پیچیده است. اما در این شرایط میتوان با آنالیز منافع و جهتگیریهای هر یک از طرفهای درگیر تا حدودی زیادی به نتیجه احتمالی مذاکرات نزدیک شد. البته اتفاقات مختلف نیز می تواند معادلات و زمین بازی را تا حدود زیادی بر هم بزند. در ادامه به منافع و جهت گیریهای برخی از طرفین مذاکرات می پردازیم.
چین: کشور چین به عنوان یک قدرت جهانی به سرعت در حال پیشی گرفتن از رقبای خود است. این کشور به عنوان یک اقتصاد نوظهور و قدرتمند باعث نگرانی قدرتهای دیگر از جمله اتحادیه اروپا و آمریکا شده است. این کشور از لحاظ ابرقدرت شدن چیزی کم ندارد، اقتصاد پویا، نیروی کار فعال، وسعت سرزمینی، توان دستیابی به تکنولوژی نوظهور. از این رو قدرتهای مختلف جهان به دنبال کنترل چین هستند. نتایج مذاکرات هستهای با ایران دارای یکسری معانی برای معیارهای بینالمللی است که برنامههای هستهای در دیگر دولتهایی که فاقد سلاح هستهای هستند را اداره میکنند. و بسیاری از تلاشهای دیگر، مانند برنامهی هستهای ایران، پیامدهای امنیتی مهمی برای چین دارد - یا خواهد داشت. هنگامی که تحریم های اروپا و ایالات متحده سخت تر شد، ایران به سمت آسیا چرخش نشان داد. با وجود تلاش هایی که برای دور کردن پکن از تهران صورت گرفت، واشینگتن مجبور شد تا چین را از تحریم ها معاف کند تا این کشور بتواند به واردات نفتش از ایران ادامه دهد. با این شرایط چین به عنوان قدرت مهارناشدنی مطرح شده است. ایران قلب تعدادی از منافع استراتژیک کلیدی چین شامل گسترده شدن و متنوع شدن
منابع انرژی، ساخت راه ابریشم که خاورمیانه را به چین و آسیای مرکزی متصل می سازد و افزایش نفوذ چین در منطقه است. البته این نظریه وجود دارد که تجار چینی از ورود کشورهای دیگر در بازار رقابت ایران می ترسند و برخی از تحلیلگران چین را به عنوان یکی از طرفهای خنثی که در ارتباط با مساله هستهای ایران کمال دقت و مراقبت را انجام می دهد می شناسند. چراکه عدم توافق و یا توافق برای این کشور شرایطی را در قبال ایران بوجود میآورد که با توجه به حساسیت ایران برای چشم بادامیها این احتیاط شرط عقل چینیهاست. با این حال چین همان سیاست خارجی خود را در پیش گرفته است و به طور آرام و هدفمندی سعی دارد نقش یک میانجی آرام را در مذاکرات هستهای را بازی کند.
آمریکا: آمریکاییها در جهان شاهد شرایط جدیدی هستند. البته در مذاکرات هستهای منافع بسیاری را در خطر میبینند. اما قدرت گرفتن چین و اقتصادهای نوظهور دیگر مانند هند و برزیل سبب شده که آمریکاییها به شدت احساس خطر کنند. قدرتی که نتواند در نظام چند قطبی اقتصاد پویایی داشته باشد، نمیتواند رهبری خود در جهان را حفظ کنند. به نظر می رسد که آمریکاییها به این موضوع واقف هستند. البته مسائل داخلی آمریکا بویژه کنگره این کشور و تلاش لابی یهودی در کنگره نیز تا حدود زیادی سبب سنگ اندازی در مذاکرات هستهای شده است. آمریکاییها در این روند یک سیاست چندسویه را دنبال می کنند. از یک سو می خواهند با سیاست فشار و مذاکره نهایت امتیاز را از مذاکرات کسب کنند و از سوی دیگر به این نتیجه رسیدهاند که مسائل مهمتر جهانی وجود دارد که بایستی بدانها نیز بپردازند. از این رو سیاست متناقضی در مذاکرات در پیش گرفتهاند. آمریکاییها به خوبی می دانند که موضع ارعاب و تهدید علیه ایران کارساز نیست اما دراین زمینه بلوف زدن در مذاکرات هستهای برای گرفتن امتیاز بیشتر را ترک نکردهاند.
فرانسه: فرانسویها تحت تاثیر دو لابی اعراب و یهودیها قرار دارند. از این روست که مواضع سفت و سختی در مذاکرات اتخاذ می کنند تا شرکای خارجی خود را راضی نگاه دارند. اما این همه ماجرا نیست. فرانسویها در قبال توافق با ایران نیز نگرانی زیادی دارند. قبل از ایجاد تحریمهای سنگین علیه ایران شرکتهای خودروسازی این کشور همکاری زیادی با شرکتهای خودروسازی ایرانی داشتند و ایران به عنوان یک بازار پرسود و منفعت برای فرانسویها شناخته میشد و از این رو اگر توافق صورت گیرد و فرانسویها در موج احتمالی توافق همچنان خود را به عنوان یک بازیگر بدخواه نشان دهند، قطعا بازار ایران را از دست خواهند داد و این موضوع به نفع فرانسویها نخواهد بود. بویژه اینکه اتحادیه اروپا به دنبال ایجاد رابطه دوسویه با ایران است و شرکتهای اروپایی به دنبال ورود به بازار ایران هستند. از این رو ممکن است در رقابتی که ایجاد میشود شرکتهای فرانسوی جا بمانند و این برای اقتصاد فرانسه بسیار موضوع نگران کنندهای است.
آلمان: آلمانیها یکی از طرفهای درگیر در مذاکراتند که خواهان ورود به بازار ایران هستند. این موضوع حتی رژیم صهیونیستی را نیز که خواهان عدم توافق است، نگران کرده است. در همین رابطه، روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» مبنای عملکرد آلمان در مذاکرات هسته ای ایران و غرب را لغو تحریم ها برای ورود به بازار ایران دانسته و تاکید کرده است موضع «ضعیف» برلین از فشارهای وارده بر جمهوری اسلامی می کاهد و احتمال شکل گیری یک توافق «بد» را افزایش میدهد. در زمینه های مختلف فن آوری، برلین واقعا می تواند از بازگشایی بازار ایران بهره مند شود. بنگاه های تجاری آلمانی با ارسال نمایندگانی برای ارزیابی احتمالات و امکانات در ایران، اشتیاق خود را برای ورود مجدد به بازار ایران نشان داده اند.
انگلیس: انگلیس وابستگی زیادی به آمریکا در مذاکرات هستهای دارد و تصمیم گرفته اجازه دهد آمریکا تصمیم گیرنده باشد و از همان ابتدا رهبری آمریکا را پذیرفته است. لندن در بررسی بازار ایران به اندازه برلین فعال نبوده است. اختلافات شکل گرفته ایران و انگلیس نیز به این فضا دامن زده است. انگلیسی ها به دنبال کنترل سیاست هسته ای ایران هستند. منافع اقتصادی آنها ایجاب می کند که با ایران رابطه خوبی داشته باشند؛ چرا که با وجود اختلاف نظر های سیاسی اساسی با یکدیگر، از نظر همکاری اقتصادی منافع مشترکی وجود دارد اما سیاست انگلیسیها تا به اینجا بر اساس وریه تاریخی که داشته اند بیشتر نقش کارشکنانه بوده تا نقش کمک به حل مشکل هستهای ایران.
روسیه: نگاه دوگانهای در مورد مواضع روسیه در مذاکرات هستهای ایران وجوددارد. یک نگاه منفی که می گوید که روسها منافع خود را در برقرار ماندن تحریمها علیه ایران می بینند و از سوی دیگردیدگاهی وجود دارد که اگر مذاکرات به نتیجه رسد فرصتهای زیادی برای روسیه در رابطه با ایران بدون مانع آمریکا و تحریمها وجود دارد. با این حال روسها در مذاکرات سعی کردند نقش یک میانجی و بازیگر خوب را ایفا کند. در این جهت آنچه از ظواهر امر پیداست روسها سعی کردند خود را در کنار ایران نگاه دارند. با وجود تحریمهایی که غرب علیه روسیه اعمال کرده است به نظر کارشناسان این روابط نزدیکتر شده است. روسها در زمینه همکاریهای نظامی و اتمی با ایران رابطه و منافع مشترک دارد. در زمینه بازگشت تحریمها روسیه سعی میکند حق وتو خود را در کنار چین حفظ کند و از این رو همواره نسبت به مکانیزم ماشه که به بازگشت تحریمها اشاره دارد انتقادهایی داشته است که البته به منافع این کشور نیز باز می گردد.
به هر حال هریک از طرفهای درگیر در مذاکرات هستهای منافع خاص خود را دارند و موضوع اجماع کلی و همین مساله سبب شده تا مذاکرات با پیچیدگیهای خاص خود روبروشود. البته اتفاقات و شرایط مختلف جهانی نیز میتواند تاثیر خود را بر روند مذاکرات بگذارد. طرفین تا روز سه شنبه در حال رایزنی هستند و باید در آن روز منتظر ماند و دید چه اتفاقاتی در مذاکرات وین رقم میخورد.
دیدگاه تان را بنویسید