گروه سیاسی فردا: خاطرات سیاسیون مطرح کشور در تاریخ شفاهی ایران نقش مهم و به سزایی دارد. به همین دلیل است که بسیاری از سیاسیون به نقل خاطرات خود میپردازند و یا انها را به صورت کتاب در اختیار مردم قرار میدهند. با این حال نکته اینجاست که از آنجایی که ذهن انسانها گنجایش به خاطر سپاری جز به جز کلماتو خاطرات دور را ندارد، در نقل این خاطرات باید دقت بسیاری صورت گیرد چرا که بعضا اتقاق میافتند با تغییرو جابه جایی یک کلمه مفهوم کلی جملات و گاهی کل خاطره تغییر میکند. به همین دلیل است که در نقل خاطرات باید به سندیت داشتن آنها و روایت درست آنها به خصوص در موارد نقل قول دار از شخصیتهای مهم و تاثیر گذار، دقت زیادی شود. این روزها اما همه جا صحبت از خاطرات جنجالی آیت الله هاشمی رفسنجانی است و واکنشها نسبت به آن متفاوت بوده است. خاطراتی که از دوران حیات امام (ره) نقل میشوند و برای مردم انقلابی ایران اهمیت میابند و بنابرین سندیت آن بسیار اهمیت دارد. به تازگی نیز محمد هاشمی، بردار آیت الله از چاپ خاطرات جدید آیت الله خبر داده تا در روزهایی که نقل یک خاطره جنجالی شده است، همه توجهات به سوی خاطرات جدیدی که
قرار است منتشر شود، جلب شود. محمد هاشمی در این خصوص گفته: تاکنون بسیاری از خاطرات ایشان بهصورت سال به سال چاپ شده است و انتشار یافته است. هماکنون درحال تدوین بخشهای دیگری از خاطرات خود هستند و با اتمام تدوین آنها به چاپ میرسد؛ این موضوع اکنون در دست انجام است. در هر حال ایجاد تنش در جامعه به وسیله خاطراتی که اثبات آنها کمی مشکل است و نیاز به تاییدیه گرفتن دارد، فضا را کمی برای نقل خاطرات حساس میکند. ماجرای خاطره جنجالی آیت الله چه بود؟ آخرین خاطره رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اختتامیه «همایش بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی، خانم خدیجه ثقفی» واکنشهای مثبت و منفی به همراه داشت. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این خاطره با یادآوری مزاحمتهایی که در قم برای امام ایجاد شده بود، گفت: متأسفانه افرادی در اطراف آیتالله بروجردی بودند که افکار امام را نمیپسندیدند و ایجاد مزاحمت میکردند. همین باعث دلخوری امام میشد. ایشان افزود: البته حرکت انسان به سوی خدا همیشه با رنج همراه است که در زندگی امام واضح بود، چون تشکیلاتی را که خودشان به وجود آوردند و همه مرهون ایشان بودند، کم کم امام را برنتابیدند. رییس مجمع
تشخیص مصلحت نظام با یادآوری خاطراتی از همراهی امام از منزل تا درس و سؤالاتی که درباره موضوعات متعدد مخصوصاً فلسفه از ایشان میپرسیدند، گفت: یک بار از کسی در یک موضوع فلسفی نقل قول کردم و امام گفت که اینها فلسفه را نفهمیدند. آیتالله هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف از سطحی نگری بعضیها و مخالفت آنان با روحیات علمی و درسهای فلسفی امام، گفت: همین خشک مقدسها بودند که امام بعدها گفتند: نمیدانید پدر پیر شما چه رنجهای از خشکه مقدسها کشیده است!؟ ایشان افزود: خیلی سخت است برای کسی که حوزه را ساخته، توسعه داده و این همه شاگردان اخلاقی تربیت کرده، ببیند فرزندش حاج آقا مصطفی در لیوانی آب میخورد و کسانی با بهانهٔ تحصیل فلسفه آن لیوان را میشویند. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر این نکته که حتی در درسهای امام نیز کسانی پیدا میشدند که به فلسفه میتاختند، به عبارت «ما ادراک ملاصدرا» از امام اشاره کرد و گفت: امام ناراحت بود که عدهای در مرکزیت حوزه به بهانه بیت آیتالله بروجردی درسها را به انحراف میبردند. آیتالله هاشمی رفسنجانی با ترسیم فضای کلاسهای درس در آن روزها گفت: حتی آیتالله بروجردی میگفتند با
چه آرزوهای از بروجرد آمدم و الان فقط پول جمع و پخش میکنم. در بخش دیگری از این خاطرات، هاشمی رفسنجانی اتفاقات سال ۸۴ و انتخابات ریاست جمهوری را یکی دیگر از مصادیق آیندهنگری همسر امام خواند و با اشاره به ملاقات خود با ایشان گفت: واقعاً یک موی بدنم راضی نبود که وارد انتخابات شوم و همه میدانستند نمیآیم. یکبار همسر امام مرا خواستند و گفتند که امام این انقلاب را به دست شما داد و شما میخواهید به دست چه کسانی بدهید و اصلاً میدانید اینها کی هستند. آیتالله هاشمی رفسنجانی با این جمله که پس از اظهارات همسر امام تکان خوردم و قبول کردم، گفت: پس از آن بود که برای حضور در انتخابات ثبتنام کردم. بیان این نقل قولها از امام و آیت الله بروجردی اما بدون آنکه سندی تاریخی موجود باشد، با توجه به شرایط و اوضاع سیاسی امروز، مخالفتها و موافقتهایی به همراه داشت. مخالفان چه میگویند؟ در این میان واکنشها به این اظهارات متفاوت بود و بازار تایید و تکذیب این خاطرات خیلی زود داغ شد. آیتالله رجبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با اشاره به سخنان هاشمی در همایش بانوی انقلاب گفت: «تربیتشدگان مکتب امامخمینی (ره) که امام راحل
تا آخرین لحظه عمر شریفشان از آنها دفاع کردند و برایشان هزینه دادند، امروز دلواپس هستند چون نمیتوانند نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی بیتفاوت باشند.» روحالله حسینیان، نماینده مجلس هم گفت: «ممکن است برخی در زمان حیات امام (ره) به ایشان نزدیک هم بوده باشند، اما این دلیل نمیشود هر روز بخواهند از امامراحل نقل قول کنند، چراکه خود امام (ره) به مردم فرمودند، جز آنچه به نقل از ایشان ضبط و مستند شده، حجیت ندارد.» سیدمرتضی حسینی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، هم در واکنش به سخنان هاشمی در همایش بانوی انقلاب گفت: «من در مورد صحت خاطره هاشمی از همسر امام (ره) شک هم نداشته باشم، به بخشی از نقل قول بسنده میکنم که جای تأسف است. امام راحل به همسر خود فرمودند انقلاب را به دست «شماها» سپردهام نه «شما».» حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخپژوهی ایران معاصر، هم در همین رابطه گفت: «چرا آقای هاشمی خاطرات را از زبان کسانی نقل میکند که در قید حیات نبوده و رحلت کردهاند؟ در اظهاراتی که وی اخیرا گفته است این نکته وجود دارد که اگر همسر حضرت امام (ره) چنین سخنی را از امام خمینی (ره) نقل کردهاند چرا در زمان خود حیات بانو
ثقفی بازگو نشد، چرا گذاشتند بعد از فوت همسر امام (ره) این خاطره را نقل کنند؟» در این میان حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشت خود که در انتقاد به بیان خاطرات به نقل از امام (ره): «چرا جناب هاشمیرفسنجانی در نقل خاطرات و مسائل گذشته به درگذشتگان استناد میکنند که پیبردن به صحت و سقم آن نیازمند دسترسی به آنان است و این دسترسی امکانپذیر نیست؟» کیهان در ادامه به هاشمی توصیه میکند که دیگر به نقل قول از امام (ره) مبادرت نکند، ادامه داد: «آقای هاشمی بر این توهمات و فضاسازیهای کاذب، تأکید میورزد و البته حتی یک نمونه نیز برای ادعاهای خود ارائه نمیکند.» حجتالاسلام مهدی طائب نیز شخصیت دیگری بود که به اظهارات هاشمی رفسنجانی اعتراض کرد. رئیس قرارگاه عمار گفت: به این مشکوکم که آقای هاشمیرفسنجانی در حال حاضر بابت فرزندش دلواپس دستگاه قضایی است. رئیس قرارگاه عمار در واکنش به سخنان امروز هاشمیرفسنجانی، گفت: واقعا در این ایام که آقای هاشمیرفسنجانی اعلام میکند «دلواپسان امام را هم اذیت میکردند» باید ببینیم که آقای هاشمیرفسنجانی دلواپس چیست؟ آیا آقای هاشمی دلواپس انقلاب اسلامی است؟ وی با اشاره
به اینکه آقای هاشمیرفسنجانی میخواهد همه دستگاهها باب میل وی عمل کنند، گفت: کسانی را که آقای هاشمیرفسنجانی دلواپس میخواند افرادی هستند که به برخی از موضوعات سیاسی کشور نقد دارند. مگر اینها آمدهاند و خیابان را به هم ریختهاند یا قصد دارند انقلاب را به آتش بکشند؟ خطیب نماز جمعه قزوین نیز با بیان اینکه برخی مسؤولان گفتههای همسر امام را مطرح کرده و شیطنت میکنند ابراز داشت: باید گفت چرا به خود امام تاسی نمیکنید و بدانید اگر بخواهید دوباره منشأ تفرقه و دو دستگی شوید و رخنه میان صفوف مردم ایجاد کنید با خشم مردم روبرو خواهید شد. خاطره گویی پروین احمدینژاد از همسر امام (ره) در این میان اما، نکته جالب خاطره گویی پروین احمدینژاد، خواهر محمود احمدینژاد از همسر امام (ره) بود و در واقع وی نیز در جواب خاطره گویی آیت الله، خاطره رو کرد! پروین احمدینژاد در خاطره خود چنین نوشت: «خرداد سال ٨۵ در سالروز وفات حضرت امام خمینی (ره)، دکتر احمدینژاد به اتفاق چند نفر دیگر از جمله اینجانب، بهمنظور دیدار با همسر مکرمه حضرت امام در جماران حضور یافتند. خانم در مقابل خدمه و برخی از اعضای خانواده، خوشحالی خود را از
انتخاب دکتر اینگونه ابراز کردند که در زمان انتخابات گفته بودند اگر دکتر رأی بیاورد، شیرینی انتخاب، مهمان من باشید و هرچه میخواهید غذا از بیرون تهیه کنید. ایشان میگفتند به خادمه منزل گفتهام تلویزیون را برای من فقط در صورت سخنرانی دکتر و یا مقاممعظمرهبری روشن کنید.» تابیان خاطرات بیشتر رنگ وبوی سیاسی و حزبی به خود بگیرد. واکنشها به خاطره گویی خواهر رئیس دولت دهم بلافاصله اما لیلی بروجردی، نوه دختری امام (ره) اما درباره این خاطره گفت: «پس از اینکه محمود احمدینژاد رئیسجمهور شد، با همسرش غروب به ملاقات خانم آمد. خانم خیلی صریح به ایشان گفت من به شما رأی ندادم، البته من به آقای هاشمی رأی دادهام و شما را نمیشناختم. شما هم جوان هستید و انشاءلله بتوانید به کشور خدمت کنید. این همه ماجرای دیدار ایشان با خانم بود.» در این میان به تازگی، غلامعلی رجایی نیز در یادداشت دیگری به نقل از دختر و نوه امام (ره)، خاطره پروین احمدینژاد را رد کرد. او مینویسد: از سرکار خانم فاطمه هاشمی شماره تلفن خانم لیلی بروجردی- نوه گرامی امام- را پیدا کردم که شنیدم هم در آن جلسه و هم در ملاقات احمدینژاد و همسرش با خانم حضور
داشته است. ساعت ٩: ۴۵ دقیقه شب به نوه گرامی امام خانم لیلی بروجردی تلفن زدم و گفتم هرچند آقای هاشمی گفتهاند نیازی به پاسخ به این اهانتها و تهمتها نیست ولی برای درج در تاریخ و افشای تهمت تخریبگرانی که منتظرند ایشان چیزی بگوید تا همه با هم به نفی آن بپردازند، قصد دارم دراینباره از زبان شما حقیقت امر را بیان کنم. گفت: اتفاقا همسرم دکتر طباطبایی- برادر کوچک مرحوم دکتر صادق طباطبایی- هم الان میگفت آقای هاشمی اینقدر بزرگ است که نیازی به دفاع از خود ندارد. گفتم نظر و شهادت شما بهعنوان شاهد این قضیه مهم است. گفت: حاضر هستم مصاحبه کنم. پرسیدم: شما هم در این ملاقات بودید؟ جزئیات این ملاقات چیست؟ نوه گرامی امام ضمن تأیید گفتههای آقای هاشمی گفت: آن شب من و دختر خردسالم و مادرم در خدمت خانم امام بودیم. خانم، میهمان داشتند. غروب که میهمانان رفتند و هوا تاریک شد جناب آقای هاشمی و خانمشان به منزل امام آمدند. وقتی آقای هاشمی و خانواده تشریف آوردند، پس از احوالپرسی متعارف، خانم به ایشان گفت شما نمیخواهید برای ریاستجمهوری اسمنویسی کنید؟ آقای هاشمی گفتند: نه، من چنین قصدی ندارم. افرادی هستند و من هم کمکشان
میکنم. خانم خیلی محکم به آقای هاشمی گفتند: آقا- امام- به امید شماها بودند. شما میخواهید این مملکت و این انقلاب را به دست کیها بسپارید؟ شما اینها را میشناسید؟ بعد از این جملات آقای هاشمی گویی یکهای خوردند و برای لحظاتی سکوت سنگینی بر اتاق و جمع حاکم شد. چون اساسا خانم کم حرف میزد. (البته آیت الله هاشمی در سخنان خود از لفظ شما استفاده کرد) خانم بروجردی درباره ملاقات احمدینژاد با همسر امام در سال ٨۴ هم گفت: پس از اینکه او رئیسجمهور شد با همسرش غروب به ملاقات خانم آمد. خانم خیلی صریح به ایشان گفت من به شما رای ندادم؛ البته من به آقای هاشمی رأی دادهام و شما را نمیشناختم. شما هم جوان هستید و انشاءالله بتوانید به کشور خدمت کنید. این هم ماجرای دیدار ایشان با خانم بود. از خانم بروجردی تلفن مادرشان خانم زهرا مصطفوی را گرفتم. چون دیروقت بود صبح پنجشنبه ساعت ١٠صبح به دختر گرامی امام تلفن زدم و ماجرا را پرسیدم. گفتند: بله، من در آن ملاقات حاضر بودم. دخترم لیلی هم بود. من در آن جلسه این جمله را از خانم شنیدم که به آقای هاشمی گفتند: آقا این انقلاب را به شما سپرده است. چرا شما میخواهید کنار بکشید. این،
همه ماجرا بود. نیازی به راستآزمایی گفتههای هاشمی نبود اما بهتر بود حقیقت آشکار شود. نقل خاطرات و چند نکته در هر حال آنچه مسلم است، دقت در نقل خاطرات و نقل آنها بدون خطای انسانی از قیبیل فراموشی تقریبا غیر ممکن است تا جایی که اضافه کردن یک «ها» ی نشان جمع کل یک خاطره و مفهوم آن را تغییر میدهد و میتوان از آن استفاده سیاسی کرد. از سوی دیگر در روزهایی که شعار همدلی و همکاری دولت و مردم است، هر گونه تفرقه افکنی و ایجاد دو دستگی به بهانه طرفداری از جناح سیاسی خاص و استفاده از نام رهبر کبیر انقلاب برای سندیت دادن به آن نه به نفع مردم به نظر میرسد و نه به نفع انقلاب و شخص همسر امام (ره) نیز تا زمانی که زنده بودند، چنین خاطراتی را نقل نکردند تا مبادا سوء استفاده کنندگان همیشه در صحنه بر طبل تفرقه بکوبند و کشور و مردم را دچار مشکل کنند. سخنان امام به طور مستند در صحیفه امام (ره) جمع آوری شده و سلوک و رویه امام خمینی (ره) در کتابهای مستند وی موجود است و شاید بهتر باشد خاطراتی نقل شوند که از سندیت کافی برخوردار باشند تا جامعه دچار تنش نشود.
دیدگاه تان را بنویسید