مرز بی‌انتهای بداخلاقی

کد خبر: 248598
مرز بی‌انتهای بداخلاقی
مرتضی طلایی: موج دوم بی اخلاقی‌های رسانه دولت یک گام فراتر رفته و این بار شورای شهر را کانون چالش‌های دور از منطق مسئولان دولتی کرده است. نکته قابل تامل در این بی اخلاقی‌ها به زیر سوال بردن عملکرد نظارتی شورای شهر به عنوان یک نهاد فرادستی بر عملکرد شهرداری تهران است. رویکردی که در بعد کلان آن در نگاه قوه مجریه نسبت به مجلس وجود دارد. تحلیلگران عملکرد دولت بر این باورند که آنچه در طول 8 سال اخیر در میان مسئولان دولتی از بدنه دولت گرفته تا راس آن به زیر سوال بردن نهادهای تصمیم‌گیری مانند شورای شهر و مجلس عاملی برای عدم اجرای تعهداتی است که قانون برعهده دولت گذاشته است. اما نکته قابل تاملی که در انتشار اخبار رسانه دولتی دیده می‌شود، توجه نکردن به اخلاق رسانه‌ای در انتشار صحیح اخبار و گفت‌و‌گوهایی است که رسانه دولت برای نیل به اهداف خود منتشر می‌کند. به رغم آنکه در طول سال‌های اخیر انتشار مطالبی نسبت به مدیران شهری و اعضای شورای شهر بارها در نهادهای قانونی مورد پیگیری قرار گرفته و در نهایت این رسانه دولت بود که در خصوص انتشار اخبار کذب محکوم شد، اما باز هم این رویه در این رسانه وجود دارد. معتقدم از برجسته ترین شاخصه‌های ولایت‌ناپذیری و نقطه مقابل نظر ولایت عمل کردن و بی توجهی به تدابیر و فرمایشات ولایت همین رویکردی است که مشاهده می‌شود. به اعتقاد من، ما باید ابتدا اعمال و رفتار خود را با شاخصه‌هایی که رهبری تبیین فرمودند محک بزنیم. رهبری بارها تاکید فرمودند که کشور نیاز به آرامش دارد و هر کس که به هر شکل ممکن آرامش کشور را برهم بزند، خیانت کرده است. از جمله مصادیق برهم زدن آرامش جامعه همین رفتاری است که مشاهده می‌کنیم. یعنی یکی از مصادیق مغایرت با فرمایشات رهبری و بر هم زدن آرامش جامعه رویکردی است که از سوی برخی مشاهده می‌شود. این مسئله می‌تواند شاخصی برای ولایتمداری افراد و به خصوص کسانی که ادعای ولایتمداری دارند و معتقدند ذوب در ولایت بوده و آنچه انجام می‌دهند برخاسته از منویات رهبری است، باشد. از این مسئله که بگذریم این رویکرد نشان‌دهنده بی‌تقوایی‌های سیاسی و بی اخلاقی و بداخلاقی‌های رایج در فضای سیاسی کشور می‌باشد و مصداق این گزاره است که هرکس با ما نباشد بر ماست و بنابراین می‌توان به هر شکلی با او رفتار کرد. نتیجه این نگاه سلب اعتماد مردم و ایجاد ناامیدی در افکار عمومی جامعه خواهد بود. فرقی نمی کند این رفتار از سوی چه رسانه‌ای اعمال شود. هر رسانه‌ای که این رفتار را در پیش بگیرد اشتباه است. علت رفتار کسانی که به چنین اقداماتی دست می‌زنند از نگاه روان‌شناسی مصداق همان ضرب‌المثل است که سارقی پس از دزدی کردن، در حالی که در حال فرار بود فریاد می‌زد: دزد را بگیرید. این نوع رفتارها از سوی کسانی سر می‌زند که مجموعه‌ای از تخلفات گوناگون را در کارنامه خود دارند و قصد دارند با این شیوه‌ها بر تخلفات خود سرپوش بگذارند. این فرافکنی‌ها در عرصه سیاسی کشور نوعی فرار رو به جلو می‌باشد؛ چون به هر حال افکار عمومی در کشور ما نسبت به تخلفات مالی حساسیت دارد و به هر جریان یا هر کسی که بتوان به نوعی برچسب فساد مالی زد به خودی خود بزرگترین اقدام تخریبی در قبال آن جریان یا فرد صورت گرفته است. متاسفانه افکار عمومی شاید کمتر نگاه عمیقی به این مسائل داشته باشد و به صورت سطحی با توجه به شنید‌ها و دیده‌هایی که از طریق جراید دارد تحت تاثیر قرار می‌گیرد. بنابراین یک دلیل این رفتار فرار رو به جلو برای سرپوش گذاشتن بر تخلفات خود می‌باشد. دلیل دیگر این است که رقبای خود را تخریب کنند؛ چرا که احتمال می‌دهند اگر فرصت پیدا کنند با عملکرد خود گذشته آنها را زیر سوال می‌برند. به اعتقاد من دود این بداخلاقی‌ها به چشم مردمی می‌رود که همه چیز خود را برای این انقلاب و نظام گذاشته اند. لذا این رفتار نشان می‌دهد کسانی که به چنین اقداماتی دست می‌زنند به نام مردم و علیه مردم حرکت می‌کنند. یعنی اگرچه حرکت آنها به اسم مردم است؛ اما خروجی آن علیه مردم می‌باشد؛ چرا که مردم قبل از هر چیز به امید نیاز دارند تا بتوانند برای انقلاب و نظام ایستادگی و فداکاری کنند. وقتی ما ذهن مردم را هر روز با چنین مسائلی درگیر کنیم طبیعی است که آنها از انقلاب ناامید خواهند شد. اگر بخواهیم با نگاهی روان‌شناسی به این مسئله نگاه کنیم علت این امر ناشی از حسادت است. از نگاه من اقدامی که صورت گرفته توهین به مدیریت شهری نبوده؛ بلکه توهین به تمامی اعضای شورای شهر بوده است. در این رفتار انواع و اقسام حب و بغض‌ها نهفته است و می‌توان رقابت‌های سیاسی، کینه‌های شخصی و حسادت را در آن مشاهده کرد . اگر ما بتوانیم همه اینها را تحمل کنیم، اما آنچه که حائز اهمیت است این است که رهبری یک خط کشی خیلی روشن و یک خط قرمزی را مشخص کردند که همانا حفظ آرامش در کشور می‌باشد و عبور از این خط قرمز بر خلاف منافع نظام خواهد بود. لذا باید دید رهبری چه فرمودند و افراد و جریان‌ها چگونه عمل می‌کنند. نگاه من یک نگاه کلی است و به یک جریان خاص نگاه نمی کنم. باید رفتار و گفتار همه را با فرمایشات رهبری تطبیق داد. اگر رفتار ما با فرمایشات ایشان سازگاری دارد راه درستی را طی می‌کنیم وگرنه در اشتباه هستیم.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت