محاکمه زن شیشهای به اتهام ربودن یوسف +عکس
«به خاطر توهم شیشه فکر کردم یوسف، خواهرزاده من است برای همین او را از خیابان به خانهام آوردم و چند روز، پیش خودم نگه داشتم؛ فکرش را هم نمیکردم این کارم آدم ربایی باشد.» این خلاصه اعترافات زنی است که صبح دیروز به اتهام ربودن یوسف سه ساله پای میز محاکمه ایستاد.
جام جم: «به خاطر توهم شیشه فکر کردم یوسف، خواهرزاده من است برای همین او را از خیابان به خانهام آوردم و چند روز، پیش خودم نگه داشتم؛ فکرش را هم نمیکردم این کارم آدم ربایی باشد.» این خلاصه اعترافات زنی است که صبح دیروز به اتهام ربودن یوسف سه ساله پای میز محاکمه ایستاد.
ساعت 19 و 30 دقیقه 27 تیر امسال، یوسف سه ساله به شکل ناگهانی در شرق تهران ناپدید شد.
پدر او با مراجعه به پلیس گفت: «امروز یوسف همراه مادرش به خانه یکی از بستگانمان رفته بود. او مشغول بازی در پارکینگ بود اما در یک لحظه از باز بودن در استفاده کرد و وارد کوچه شد. همه فکر میکردیم او در راهپله مشغول بازی است اما 20 دقیقه بعد، از ناپدید شدنش باخبر شدیم. با کمک همسایهها همه جا را جستوجو کردیم اما پیدایش نکردیم. »
با ثبت این شکایت، کارآگاهان بسرعت دوربینهای مداربسته خیابان را بررسی و زنی را که عینک آفتابی به چشم داشت به عنوان عامل ربودن یوسف شناسایی کردند. شش روز بعد، در حالی که تحقیقات پلیس برای شناسایی آدمربا ادامه داشت، زن جوان با خانواده یوسف تماس گرفت و برای تحویل دادن پسربچه قرار گذاشت.
پدر یوسف نیز بسرعت خود را به محل رساند و فرزندش را در سلامت کامل تحویل گرفت. متهم پس از دستگیری گفت: «آن روز برای مصاحبه به پاسداران رفته بودم و در مسیر بازگشت با یوسف روبهرو شدم. سرگردان بود و ترسیدم زیر ماشین برود برای همین او را با خودم به خانه آوردم.»
والدین یوسف که فرزندشان را در سلامت کامل دیدند در همان دادسرا رضایت دادند با این حال متهم به جرم آدمربایی به زندان افتاد. او که به دلیل ناتوانی در تامین قرار وثیقه همچنان در زندان بهسر میبرد،
صبح دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی بابایی محاکمه شد و گفت: «من ده سال پیش ازدواج کردم اما دو سال بعد به خاطر اختلافات شخصی طلاق گرفتم. فرزندی ندارم و در تمام این سالها با خیاطی اموراتم را میگذراندم. به خاطر سختی این کار به شیشه اعتیاد پیدا کردم. روز حادثه، یوسف را در خیابان دیدم. به خاطر مصرف شیشه دچار توهم شده بودم و فکر کردم یوسف، بچه خواهرم است برای همین دستش را گرفتم و با خودم به خانهام بردم.»
متهم 40 ساله درباره شش روزی که یوسف را در خانهاش نگهداری کرده بود هم گفت: «در این مدت یوسف را به سینما و پارک بردم و برایش لباسهای تازه خریدم. هیچ آزاری به کودک نرساندم و او مرا دوست داشت. پس از شش روز، یکی از دوستانم پیام داد و گفت خانواده این بچه دنبالش هستند. از طریق تلگرام، آگهی مفقودی یوسف را پیدا کردم و با شماره داییاش تماس گرفتم و برای تحویل بچه با او قرار گذاشتم. فکر نمیکردم این کارم آدمربایی باشد و تقاضای بخشش دارم.» در پایان دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید