دومین ازدواج زن جوان هم یک هفته دوام آورد
زن جوان چند روز پس از دومین ازدواجش راهی دادگاه خانواده شد و مهریهاش را بهاجرا گذاشت.
روزنامه همشهری:زن جوان چند روز پس از دومین ازدواجش راهی دادگاه خانواده شد و مهریهاش را بهاجرا گذاشت. او در ازدواج قبلياش هم كه چند روز بيشتر دوام نداشت، مهريه سنگيني دريافت كرده بود. چند روز پيش مردي با پليس تماس گرفت و مدعي شد كه عروسش پس از سرقت 200ميليوني از خانهاش فرار كرده است. اين مرد در جريان تحقيقات گفت: چند وقت پيش از پسرم شنيدم كه با دخترجواني به نام بهاره آشنا شده و قصد ازدواج با او را دارد. پسرم ميگفت از طريق يكي از دوستانش با بهاره آشنا شده و همين شد كه همراه خانواده به خواستگاري او رفتيم. چون من و پسرم برجساز هستيم و وضع مالي خوبي داريم، خيلي زود مراسم عقد و عروسي را برگزار كرديم تا پسرم زندگي جديدش را شروع كند اما خبر نداشتم كه زندگيشان حتي يك هفته هم دوام نميآورد. وي ادامه داد: پس از مراسم عروسي مجللي كه براي پسر و عروسم گرفتم آنها راهيماه عسل شدند. پس از 5روز از دوبي برگشتند و پس از آن شنيدم كه عروسم به بهانه رفتن به خانه مادرش با پسرم درگير شده و از خانه قهر كرده است. ميخواستم وساطت كنم و آشتيشان بدهم اما فرداي آن روز شنيدم كه عروسم به دادگاه خانواده رفته و مهريه 500سكهاياش را به اجرا گذاشته است. اصلا باورم نميشد كه بهخاطر يك دعواي ساده حاضر شده از زندگياش بگذرد. با اين حال حاضر بودم 500سكه را پرداخت كنم اما عروسم به خانه برگردد و با پسرم زندگي كند تا اينكه ساعتي قبلتر بهاره به همراه يكي از بستگانش به خانه من رفت و تمام طلا و جواهرات همسرم را سرقت كرد. وي ادامه داد: من و پسرم در يك ساختمان زندگي ميكنيم و زماني كه اين اتفاق رخ داد، همسرم در خانه تنها بود. او به اين بهانه كه قصد جمع كردن وسايلش را دارد به اتاق خواب ما رفته و همه كادوها به همراه تمامي طلا و جواهرات همسرم و دلار و يوروهايي كه متعلق به من بود را داخل چمدان گذاشته و با خودش برده است. نقرهداغ كردن 2داماد با اين شكايت، پرونده پيش روي قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس دادسراي ناحيه 5 تهران قرار گرفت و با دستور وي عروس خانم به دادسرا احضار شد. اين زن 30ساله مدعي شد كه شوهرش دست بزن دارد براي همين ديگر حاضر به ادامه زندگي در كنار او نيست. وي گفت: در سفري كه به دوبي داشتيم بارها با هم درگير شديم كه او چندين بار مرا به باد كتك گرفت. از سوي ديگر روز حادثه به خانه مادرشوهرم رفتم و تمامي طلاهايي كه آنجا بود را برداشتم، چون همه آنها را سر عقد به من هديه داده بودند. من مهريهام را به اجرا گذاشتم تا شوهرم و خانوادهاش را تهديد كنم. درحاليكه بررسيها در اين خصوص ادامه داشت، اين بار تازه داماد راهي دادسرا شد و عنوان كرد به تازگي پي به حقايقي برده است. او گفت: همسرم علاقه زيادي به بازيگري دارد و حتي كلاسهاي بازيگري هم ميرفت و در چند تئاتر هم بازي كرده بود. او آرتيست خيلي خوبي است چون به راحتي مرا فريب داد. همه اينها نقشهاش بوده تا پول به جيب بزند و مهريهاش را بگيرد. او پيش از من با پسرديگري ازدواج كرده بود و در دوران عقد با همين شگرد دعوا راه انداخته و مهريه 500سكه اياش را به اجرا گذاشته بود. از آنجا كه آن مرد هم شرايطي مثل من داشت مجبور شده بود تا آخرين سكه از مهريه اين خانم را پرداخت كند تا هرچه زودتر اين زن از زندگياش بيرون برود.به گزارش همشهري، با مشخص شدن اين موضوع هماكنون تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد تا زواياي پنهان ماجرا آشكار شود.
دیدگاه تان را بنویسید