ماجرای طی‌الارض عجیب شاگرد با امام باقر(ع)

کد خبر: 508714

جابر بن یزید جعفی از امام باقر(ع) پرسید: مراد از ملکوت آسمان و زمین که به حضرت ابراهیم(ع) ارائه کردند، چیست؟ آنگاه دید که حضرت دست مبارکشان را به جانب آسمان برداشتند و فرمود: نگاه کن تا چه می‌بینی!

خبرگزاری فارس: باقر ال محمد(ص) در اول رجب سال 57 هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در سال 114 هجری بعد از 18 سال امامت به شهادت رسید، ایشان در عمر پر برکت خویش علاوه بر احیای دین جدشان پیامبر ا کرم(ص)، پرده از بسیاری علوم برداشت و در ایجاد دانشگاه بزرگ اسلامی نقش مهمی را ایفا کردند که پس از آن فضا برای فرزند برومندشان امام جعفرصادق(ع) مهیا شد، به مناسبت میلاد سراسر نور و فرخنده امام محمد باقر(ع) به برخی کرامات ایشان به نقل از کتاب‌های معتبر شیعه اشاره می‌شود:

*طی‌الارض عجیب شاگرد با امام باقر(ع)

جابر بن یزید جعفی می‌گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم: مراد از ملکوت آسمان و زمین که به حضرت ابراهیم(ع) ارائه کردند، چیست؟ همان واقعه ای که خداوند متعال در قرآن شریف آن را یادآور شده و می فرماید: «و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات والارض»؛ و این چنین ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم، پس دیدم که دست مبارک خود را به جانب آسمان برداشت و به من فرمود: نگاه کن تا چه می‌بینی؟

من نوری دیدم که از دست آن حضرت(ع) به آسمان متصل شده بود، چنان که چشم‌ها خیره می‌شد، آنگاه به من فرمود: ابراهیم(ع) ملکوت آسمان و زمین را چنین دید، امام باقر(ع) در این لحظه دست مرا گرفت و به درون خانه برد، لباس خود را عوض کرد و فرمود: چشم برهم بگذار! بعد از لحظاتی گفت: می‌دانی در کجا هستیم؟ گفتم: خیر. فرمود: در آن ظلماتی هستیم که ذوالقرنین به آن جا گذر کرده بود، گفتم: اجازه می‌دهید که چشم‌هایم را باز کنم. فرمود: باز کن اما هیچ نخواهی دید. چون چشم گشودم در چنان تاریکی بودم که زیر پایم را نمی‌دیدم!

اندکی رفتیم باز هم فرمود: جابر! می‌دانی در کجایی؟ گفتم: خیر، امام(ع) فرمود: بر سر چشمه‌ای که خضر از آن آب حیات خورده بود، قرار داری.

آن حضرت همچنان مرا از عالمی به عالم دیگر برد تا به پنج عالم رسیدیم، فرمود: ابراهیم(ع) ملکوت آسمان‌ها را این چنین که تو ملکوت زمین را دیدی مشاهده کرد، او ملکوت آسمان‌ها را دید که 12 عالم است و هر امامی که از ما از دنیا برود، در یکی از این عالم‌ها ساکن می‌شود تا آنکه وقت ظهور قائم آل محمد(ص) فرا رسد، امام باقر(ع) دوباره فرمود: چشم بر هم بگذار و بعد از لحظه‌ای فرمود: چشم بگشا! چون چشم گشودم، خود را در خانه آن حضرت دیدم، آن بزرگوار لباس قبلی خود را پوشید و به مجلس قبلی برگشتیم، من عرض کردم: فدایت شوم چه قدر از روز گذشته؟ فرمود: سه ساعت.

*حضور جنیان در خانه باقر آل محمد(ص)

سعد اسکاف می‌گوید: روزی با حضرت باقر(ع) کار ضروری داشتم، به صحن منزل آن حضرت وارد شده و خواستم به داخل اتاق بروم، امام فرمود: عجله نکن!، من در حیاط منزل امام(ع) مدتی جلو آفتاب ماندم تا اینکه بعد از مدتی با کمال شگفتی دیدم که اشخاصی از اتاق خارج شده و به سوی من آمدند، آنان از کثرت عبادت لاغر شده بودند. به خدا سوگند! سیمای زیبا و معنوی آنان مرا آن چنان شیفته کرد که ناراحتی خود در هوای گرم را فراموش کردم، وقتی به محضر حضرت(ع) مشرف شدم به من فرمود: گویا تو را ناراحت کردم، عرض کردم: آری! به خدا قسم من وضع خود را فراموش کردم، اشخاصی از نزد من گذشتند که همه یکنواخت بودند و من مردمی خوش قیافه‌تر از این‌ها ندیده بودم!

فرمود: ای سعد! آن‌ها را دیدی؟ گفتم: آری! فرمود: ایشان برادران تو از طایفه جن هستند، عرض کردم: خدمت شما می‌آیند؟ فرمود: آری می‌آیند و مسائل دینی و حلال و حرام خود را از ما می‌پرسند.

*امام باقر(ع) و ضمانت بهشت برای یک نابینا

ابوبصیر از شاگردان برجسته امام باقر(ع) بود، او از بینایی محروم بود و از این جهت شدیداً رنج می‌برد. روزی به حضور امام باقر(ع) آمد و از آن حضرت پرسید: آیا شما وارث پیامبر(ص) هستید؟ امام فرمود: آری، باز پرسید‌: آیا رسول خدا(ص) وارث تمام پیامبران و وارث علوم و دانش‌های آنان بود؟ امام پاسخ دادند: بله، ابوبصیر پرسید: شما می‌توانید مرده را زنده و کور مادرزاد را معالجه کنید و از آنچه که مردم در خانه‌هایشان می خورند، خبر دهید؟ امام فرمود: آری! ما همه این‌ها را به اذن خداوند انجام می‌دهیم.

ابوبصیر می‌گوید: در این هنگام امام باقر(ع) فرمود: ای ابابصیر! نزدیک بیا، من نزدیک حضرت(ع) رفتم، آن حضرت با دست مبارک خود روی چشمان مرا مسح کرد، در این حال من خورشید و آسمان و زمین و خانه‌‌ها و هر چه در شهر بود همه را دیدم، آنگاه به من فرمود: آیا می‌خواهی که این چنین باشی و در روز قیامت حساب تو مانند بقیه مردم باشد و خداوند هر چه را اراده فرمود، همان شود یا می‌خواهی به حال اول برگردی و بدون حساب به بهشت بروی؟! ابوبصیر گفت: می‌خواهم به حال اول برگردم، در این هنگام امام باقر(ع) دست بر چشمان ابوبصیر کشید و چشمان او به حال اول برگشت.

* صلوت خاصه‌ یک معصوم برای امام باقر(ع)

صلوات خاصه امام محمدباقر(ع) از امام حسن عسکری(ع) منقول است که به این شرح است:

«ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﺎﻗﺮﺍﻟﻌﻠﻢ ﻭ إﻣﺎﻡ ﺍﻟﻬﺪﯼ ﻭ ﻗﺎﺋﺪ أﻫﻞ ﺍﻟﺘﻘﻮﯼ ﻭ ﺍﻟﻤُﻨﺘﺠﺐ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﮎ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭ ﮐَﻤﺎ ﺟﻌﻠﺘﻪ ﻋﻠﻤﺎً ﻟﻌﺒﺎﺩﮎ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﺍً ﻟﺒﻼﺩﮎ ﻭ ﻣﺴﺘﻮﺩﻋﺎً ﻟﺤﮑﻤﺘﮏ ﻭ ﻣﺘﺮﺟﻤﺎً ﻟﻮﺣﯿﮏ ﻭ أﻣﺮﺕ ﺑﻄﺎﻋﺘﻪ ﻭ ﺣﺬّﺭﺕ ﻣﻦ ﻣﻌﺼﯿﺘﻪ ﻓﺼﻞّ ﻋﻠﯿﻪ ﯾﺎ ﺭﺏ أﻓﻀﻞ ﻣﺎ ﺻﻠّﯿﺖ ﻋﻠﯽ أﺣﺪ ﻣﻦ ﺫﺭیة أﻧﺒﯿﺎﺋﮏ ﻭ أﺻﻔﯿﺎﺋﮏ ﻭ ﺭُﺳﻠﮏ ﻭ أﻣﻨﺎﺋﮏ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ».

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد