مشرق: با ورود بشر به خصوص انسان غربی به زندگی مدرن در سایه مکتب لیبرالیسم، آثار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منتج شده از مکتب لیبرالیسم در زندگی بشر عصر مدرن بسیار ملموس و قابل تأمل جلوه میکند. با توجه به تعریف اجمالی از مکتب لیبرالیسم، تکیه این مکتب بر آزادی یعنی آزادی فرد در جامعه تا جایی که به آزادی دیگران لطمهای وارد نشود، به گونهای رقم خورده است که دولت بنابر توجیه آزادی، به مسائلی از قبیل خانواده توجه نکرده و این موضوعات را در دایره مسائل شخصی تفسیر میکند؛ از سوی دیگر، به دنبال تکیه مکتب لیبرالیسم بر آزادی، روی کار آمدن نفکر فمينيسم با ادعای احیای حقوق زنان، نه تنها حمایتی از زنان نداشته بلکه بر مشکلات زنان افزوده است.[1] به عنوان مثال بر اساس آمار منتشر شده درباره آمار طلاق در ایالات متحده آمریکا، آمار طلاق در میان قشر جوان آمریکا به طور متوسط 50 درصد و نصفی از ازدواجهای رسمی در این کشور به صورت طلاق پایان میپذیرد.
آمار طلاق در ایالات متحده امریکا[2] با توجه به آمار فوق، میزان سن طلاق میان قشر جوان ایالات متحده
آمریکا در مقایسه با سنین بالا از رشد بالایی برخوردار است. دکتر "جنیفر بیکر" عضو ارشد و رئیس بخش برنامه خانواده درمانی در مؤسسه روانشناسی فارست درباره میزان آمار طلاق در آمریکا میگوید: با توجه به تغییر فرهنگ مردم در آمریکا، آمار بسیار وحشتناکی از طلاق و ازدواجهای غیر رسمی به چشم میخورد، هیچ اطمینانی وجود ندارد که بگوییم 50 درصد ازدواجهای انجام گرفته، به صورت طبیعی ادامه پیدا کند و اغلب به طلاق میانجامد.
جنیفر بیکر با توجه به آمار مجله enrichment، آمار طلاق در کشور آمریکا در ازدواج اول، دوم و سوم به طور متوسط بالای 40 درصد است.
آمار کلی طلاق در آمریکا[3] این آمار تنها گوشهای از مشکلات فرهنگی و اجتماعی در کشور توسعه یافتهای همچون آمریکاست که برای تحقیقات بیشتر درباره دلایل طلاق و رشد بیش از حد آمار طلاق نیاز به تحقیقات مبسوط تری است، لکن در این نوشتار به دنبال نشان دادن قسمتی از مشکلات فرهنگی غرب زیر نظر مکتب لیبرالیسم هستیم. در کنار مشکلاتی همچون طلاق و ازدواجهای
غیر رسمی در آمریکا، رشد بیش از حد سقط جنین در آمریکا یکی دیگر از مشکلات فرهنگی آمریکا است که در این نوشتار به دنبال بررسی علل و عوامل آن هستیم. وضعیت بارداری در ایالات متحده امریکا وضعیت بارداری در ایالات متحده آمریکا نیز با توجه به آمار مراکز علمی و تحقیقاتی همچون موسسه گاتمچر، واقعیتهای جالب و درخور توجهی را به مخاطب عرضه میکند؛ بنابر آمار گاتمچر، نزدیک به نیمی از حاملگی زنان آمریکایی ناخواسته بوده و دلایل متنوعی همچون عدم استفاده از وسایل پیشگیری، اعمال غیر اخلاقی، تجاوز و ... وجود دارد.
آمار حاملگی در آمریکا بر اساس شرایط افراد[4] بنابر آمار این مؤسسه با توجه به امار فوق، نزدیک به نیمی از زنان در آمریکا بصورت ناخواسته باردار شده و به دنبال راهی برای خارج شدن از این شرایط هسند. از سوی دیگر، با توجه به قانونی شدن سقط جنین در آمریکا و ایجاد مؤسسههای خصوصی برای انجام عمل سقط جنین و حتی خریداری جنین از زنان و خانوادهها، بازار سقط جنین در آمریکا بسیار پر رونق است. آمار سقط جنین در آمریکا توسط موسسه گاتمچر وضعيت سقط جنين در ايالات
متحده آمريكا سقط جنين قانوني سابقه طولاني در دنيا ندارد. در ايالات متحده آمريكا قانوني شدن سقط جنين هر چند فراز و نشيبهاي فراواني را طي كرده است و مخالفان و موافقان فراواني داشته است، اما از دهة 1970 تا كنون اصل سقط جنين در اين كشور قانوني شده است، البته بايد به اين نكته توجه داشت كه به علت وجود نظام فدرالي در اين كشور هر يك از ايالتهاي آمريكا قانون خاصي در اين زمينه دارند كه در محدوده اين امر سعه و ضيق ايجاد مينمايد. اما در هر صورت آمارهاي رسمي سقط جنين در آمريكا به شدت تعجبآور و تأسفانگيز است. برخي از اين آمارها عبارتند از: چهل درصد از حاملگيهاي زنان سفيد پوست، 69 درصد از حاملگيهاي سياهپوستان و 54 درصد از حاملگيهاي آمريكاييهاي لاتينتبار ناخواسته صورت ميگيرد (در مجموع قريب به 50 درصد كل حاملگيها در ايالات متحده) و از ميان كل حاملگيها در ايالات متحده آمريكا 22 درصد آنها به سقط جنين ختم ميگردد. (يعني بيش از يكي از هر پنج مورد). از سال 1973 (آغاز سقط جنين قانوني در ايالات متحده آمريكا) تا سال 2005 بالغ بر 45 ميليون سقط جنين قانوني در اين كشور صورت گرفته است. (موارد سقط جنين غيرقانوني و نيز
افزايش شديد به كارگيري روشهاي ضد بارداري را بايد جداگانه در نظر گرفت.)
در سال 1973 دادگاه عالي ايالات متحده در پرونده «رو دربرابر ويد» (Roe v. Wade) چنين حكم كرد كه زنان پس از مشورت با پزشك خود اين حق را دارند كه اقدام به سقط جنين نمايند و دولت حق مداخله در اين زمينه را ندارد.[5] البته بايد اين آمار وحشتناك را اضافه كرد كه در هر سال در سراسر جهان بين 42 ميليون تا 70 ميليون سقط جنين صورت ميگيرد، اين بدان معني است كه توجيه نظري سقط جنين عاملي براي تداوم يك نسل كشي وحشتناك در سراسر جهان است. از اين ميان شايان ذكر است كه فقط يك درصد از كل سقط جنينهاي صورت گرفته به اين علت صورت ميگيرد كه جنين حاصل تجاوز جنسي و يا زناي با محارم بوده است و كمتر از 5 درصد ديگر به علت خطرات حاملگي براي سلامت مادر يا جنين انجام ميشود. اين در حالي است كه 93 درصد از سقط جنينهاي صورت گرفته به خواست والدين(در اينجا خصوصاً مادر) و بدون هيچ مشكل پزشكي صورت ميگيرد.[6] تعریف اجمالی از لیبرالیسم گرایش غالب امروز حاكم بر جهان غرب این است كه مردم جامعه باید در انجام
خواستههای فردی خود، هرچه بیشتر آزاد باشند و هیچ مسئولیتی در برابر اداره جامعه برعهده افراد نیست، و تنها گروه خاصی را همین مردم انتخاب و تعیین میكنند تا حد لازم و ضروری مدیریت جامعه را عهده دار شوند و در اجرای مقرراتی كه خود مردم وضع میكنند، سهیم باشند. بنابراین دولت باید كمترین تصرف را در زندگی مردم داشته باشد، و هر یك از افراد باید از بیشترین آزادی در رفتار خود برخوردار باشند. این آزادی شامل فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میشود و دولت تنها حق دارد آن اندازهای كه برای حفظ نظم جامعه ضروری است در امور مردم دخالت كند؛ نه بیش از آن. این گرایش را، به طور عام، لیبرالیسم مینامند. براین اساس، حداكثر آزادی برای افراد ثابت میشود، اما آنان در برابر مشكلات اجتماعی مسئولیتی ندارند.[7] نگاهی گذرا بر دو ویزگی لیبرالیسم با توجه به مکتب لیبرالیسم، به نظر میرسد دو ویژگی این مکتب بیش از دیگر ویژگیهای لیبرالیسم، به اقدام و ترویج سقط جنین در آمریکا کمک میکنند. اولویت حق بر سعادت و عدم دخالت دولت در موضوعات شخصی و حتی دفاع از حیطه شخصی فرد، از ویژگیهایی است که سبب میشود حامیان سقط جنین برای توجیه اقدام
خود از آن بهره ببرند، این مسئله نه تنها در بحث سقط جنین بلکه در دیگر اقدامات فرد لیبرال همچون همجنس گرایی، ازدواج، طلاق و ... ظهور پیدا میکند. تقدم حق بر سعادت یکی از ویژگیهای لیبرالیسم، اولویت حق بر سعادت است، بدان معنا که اگر شخص اقدامی میکند نه بدان جهت است که این فعل او بر مبنای سعادت انجام گرفته بلکه بر این اساس است که این شخص بنابر حقی که دارد تشخیص میدهد که این اقدام در جهت منافع او است و احتمال دارد هیچ خیری پشت این اقدام قرار نگذفته باشد؛ به عنوان مثال حامیان همجنس گرایی این اقدام خود را تنها معطوف به حیطه شخصی و حقی که در قانون برای آنها مشخص شده است، توجیه میکنند.[8] ورود اين طرز تفکر به عرصه سياست نيز همانند رويکرد قبلي تبعات و آثار خاص خود را به نمايش خواهد گذاشت. بنابراين اگر در عمل قائل به اولويت حق بر سعادت شويم، شاهد جامعهاي خواهيم بود که در آن، شيوهاي که مردم به آن ميزيند و حق زيستن مطابق آن را دارند، الزاماً مطابق با شيوه صحيح و درست زندگي نيست و به عبارت بهتر مردم هيچ نيازي به اين که مطابق شيوه صحيح زندگي، زندگي کنند نميبينند، بلکه آنها در چارچوب حقوقي که برايشان در نظر
گرفته شده است زندگي ميکنند، بدون اين که در انتخاب اين نوع و يا هر نوع از زندگي که حقوق آنها به آنان اجازه آن را ميدهد، نيازمند به رعايت سعادت و خيرها و يا توجه به آنها (زندگي معطوف به خير) باشند.[9] بيطرفي دولت لیبرال در حقوق افراد مایکل سندل یکی از متفکرین در عرصه لیبرالیسم میگوید: فلسفه سياستي که ما با آن زندگي ميکنيم (ليبرال دموكراسي) نوع خاصي از نظريه سياسي ليبرال است که انديشه اصلي آن اين است که دولت بايد نسبت به رويکردهاي مذهبي و اخلاقياي که شهروندان آن اتخاذ ميکنند بيطرف باشد و از آنجا که مردم بر سر بهترين راه زندگي اختلاف نظر دارند، دولت نبايد در قانون، هيچ رويکرد خاصي به حيات سعادتمند را مورد تأييد قرار دهد. بدين ترتيب سندل بيطرفي دولت را انديشه اصلي ليبرال دموكراسي ميداند، انديشهاي که به همراه دیگر عوامل، فلسفه اجتماعي اين مكتب را تشکيل ميدهند. بيطرفي دولت و خنثي بودن آن در مورد زندگي سعادتمند، از شاخصههاي انديشههاي سياسي مدرن محسوب ميشود.[10] [11]
مایکل سندل در این رویکرد، دولت نسبت به انجام اموری که فرد راغب
به آن است هیچ دخالتی نداشته و حتی برای راحتی فرد قوانینی وضع میکند تا آزادی وی تأمین شود، به عنوان مثال قانون آزادی همجنس گرایی در آمریکا و عدم مخالف سران آمریکایی با این مسئله حاکی از نگاه لیبرالیسم به عدم دخالت دولت در منع آزادیهای فردی است. رابطه ميان خصوصيات ليبراليسم و ترويج سقط جنين چنان كه پيش از اين ذكر شد، سقط جنين در ايالات متحده به راستي موضوعي مناقشه برانگيز بوده و هست. آنچه در اين بخش از نوشتار در پي آن هستيم اين است كه نشان دهيم رابطهاي وثيق ميان وضعيت كنوني سقط جنين و خصوصيات اصلي انديشه ليبرالي وجود دارد و وضعيت كنوني، حاصل انديشههاي ليبرالي و به كارگيري آنها در عرصه عمل است. به عبارت بهتر در اين بخش در پي آن هستيم كه نشان دهيم ترويج سقط جنين و آزاد دانستن مادران در پايان دادن به حيات جنين، برخاسته از نگاه ليبرالي است و وضعيت كنوني ايالات متحده آمريكا كه در آن 93 درصد از سقط جنينهايي كه صورت ميگيرد بدون هرگونه اضطرار و نياز پزشكي و صرفاً به خواست والدين ميباشد، محصول عملي شدن نگاه ليبرالي در زندگي جمعي انسانها در ايالات متحده آمريكا است. براي نشان دادن چنين امري لازم است كه
اولاً نگاهي به استدلالهاي حاميان سقط جنين داشته باشيم. شايان ذكر است كه حاميان سقط جنين ميتوانند در سراسر دنيا استدلالهاي مختلفي داشته باشند. آنچه ما در اين جا در پي نشان دادن آن هستيم اين است كه حاميان سقط جنين، ليبراليسم را مكتبي مناسب براي دفاع از خواست خود يافتهاند و از اين رو استدلالهايي كه در حمايت از سقط جنين مطرح ميكنند با مباني ليبراليستي سازگار ميباشد. علاوه بر اين در گامي ديگر روندي كه سقط جنين در جامعه آمريكا طي كرده است، منطبق بر عملي شدن معيارها و شاخصههاي ليبراليستي در اين جامعه بوده است. دو سوي مناقشه كنوني در مورد سقط جنين در ايالات متحده آمريكا را ميتوان به تقريب زير تقرير کرد: الف) طرفداران آزادي سقط جنين: اين عده به دلايل مختلفي از جمله آزادي و اختيار زن (در اين که باردار باشد يا خير) و آزادي زن و مرد در انتخاب آينده زندگيشان، استدلال ميکنند که مطابق اين دلايل زن بايد نسبت به حفظ و سقط جنين خود آزاد باشد. به اين ترتيب از نظر اينان درست اين است که زن را مجبور به حفظ جنين و بارداري نکنند و خلاف اين امر ظالمانه و اجبارآميز است. اين نگاه كاملاً همخوان با نگاه ليبراليستي است.
چنانكه متفکرین لیبرالیسم نيز در بيان استدلالهاي مختلف حاميان سقط جنين به نگاه ليبراليستي و تقدم قائل شدن بر حق در برابر سعادت اشاره ميكنند و از قول اين گروه مينويسند:[12] از آن جهت نبايد عليه سقط جنين قانونگذاري نمود كه سقط جنين يك حق است.
ب) مخالفان آزادي سقط جنين: اين گروه نيز به دلاليل مختلف از جمله دستورات مذهبي، متمسک ميشوند و مدعي آن هستند که جنين در حقيقت يک موجود زنده و انسان صاحب حق است و هيچ کس حتي مادر وي حق ندارد او را از حق حيات محروم کند. به اين ترتيب به نظر اينان درست اين است که حق انسان ناتواني که امکان دفاع از خود را ندارد تضييع نشود و يک انسان از حق حيات محروم نگردد. اعتراض مخالفین سقط جنین در آمریکا حمایت از سقط جنین برای تجارت لوازم آرایشی و محصولات خوراکی در کنار حمایت مکتب لیبرالیسم از آزادی سقط جنین در آمریکا، تجارت دیگری بواسطه رشد صنعت سقط جنین رونق گرفته است، تجارت لوازم آرایشی که برای تولید جنس مرغوب نیاز به روغن تولید شده از جنین است. در کنار این تجارت پر سود، اظهارات سناتور آمریکایی رالف شورتی "Ralph
Shortey" در ایالت اوکلاهاما فاش کرد که شرکتهای پپسی، کرافت و نستله از سلولهای کبد جنینهای سقط شده به عنوان طعمدهنده نوشیدنیهای خود استفاده میکنند و روزانه میلیونها نفر در سراسر جهان، از این نوشیدنیها استفاده میکنند.
بنابر این افشاگری مشخص شد شرکتهای یاد شده با همکاری و حمایت از مؤسسات خصوصی سقط جنین، کبدهای جنین سقط شده را برای مصارف خوراکی از جمله طم دهندهها مورد استفاده قرار میدهند.[13]
صنعت سقط جنین و تجارت لوازم آرایش "ویکی ایوان" محقق کلیسای سان فرانسیسکو در تحقیقات خود درباره سقط جنین در آمریکا نشان میدهد بر اساس قوانین و سیاستهای پشت پرده، رشد سقط جنین نسبت به 30 سال گذشته بیش از 30 درصد افزایش داشته است. بنابر تحقیقات وی، 1.787 مرکز حمایت از سقط جنین در آمریکا وجود دارد و با توجه به سیاستهای حمایتی دولتها از سال 1997 تا سال 2008؛ 25 درصد افزایش پیدا کرده است. اظهارات یک دکتر آمریکایی درباره سقط جنین در آمریکا بنابر تحقیقات ایوان، تبلیغات
دولتها و مؤسسات خصوصی برای زیبایی اندام زنان و همچنین جلوگیری از چروک شدن پوست، بستههای تشویقی برای سقط جنین ایجاد کرده و این مسائل در کنار حق قانونی برای هر فرد درباره حاملگی سبب رونق داروسازی و تجارت لوازم آرایشی شده است. ایوان میگوید: با توجه به فعالیتهای گسترده و آزادانه مؤسسات خصوصی در آمریکا، به نظر میرسد سیاستهای دولتمردان برای سهولت این مسئله بسیار پررنگ است تا جایی که بنابر اسناد منتشر شده، مؤسسات خصوصی سقط جنین در انتخابات ریاست جمهوری کمکهای بسیاری به نامزدها و احزاب سیاسی کردهاند.[14] وی همچنین در ادامه تحقیقات خود میگوید: بدون استفاده از اندام جنینهای سقط شده، عملا تجارت لوازم آرایشی سود زیادی ندارد، بسیاری از لوازم آرایشی تولید شده برای افراد سالخورده و برای جلوگیری بشتر از چروک شدن و پیری پوست به کار میرود که در این لوازم آرایشی به صورت مستقیم از جنین انسان استفاده میشود.
منابع و مآخذ: [1] - http://www.enotes.com/william-shakespeare-william-shakespeare-5-criticism/feminist-criticism [2] -
http://www.divorcerate.org/ [3] - http://www.time.com/time/magazine/article/0,9171,1989124,00.html [4] - http://www.guttmacher.org/pubs/FB-Unintended-Pregnancy-US.html [5] - Cohen, Susan A., (2006) Roe or No Roe, Right to Abortion Seen Eroding under Newly Constituted Supreme Court, Guttmacher Policy Review, winter, Volume 9, Number 1. [6] - Guttmacher Institute, (July/2008) Facts on Induced Abortion in the United States, www.guttmacher.org. [7] - http://plato.stanford.edu/entries/liberalism/ [8] - http://pewresearch.org/pubs/1994/poll-support-for-acceptance-of-homosexuality-gay-parenting-marriage [9] - عزیزی سید مجتبی، ليبراليسم؛ فلسفة اجتماعي سقط جنين، درآمدي بر علوم انساني اسلام / دکتر علياصغر خندان و همکاران، تهران، دانشگاه امام صادق (عليه السلام) [10] - Sandel, Michael J., (1996) Democracy's discontent, America in search of a public philosophy, Cambridge, mass: the bekknap press of Harvard university press. [11] - عزیزی سید مجتبی، لیبرالیسم؛ فلسفة اجتماعي سقط جنين، درآمدي بر علوم انساني اسلام/ پیشین
[12] - http://wewantthedebate.ca/for-immediate-release-abortion-there-is-everything-to-debate%E2%80%A6/ [13] - http://www.naturalnews.com/034777_Pepsi_aborted_fetus_cells_soda_flavoring.html [14] - http://www.lifenews.com/2010/05/20/state-5108/
دیدگاه تان را بنویسید