«خاورمیانه جدید» را نتانیاهو نمی‌سازد

کد خبر: 1339564

این پیروزی تنها پیروزی حماس نبود، بلکه پیروزی ایران، لبنان، یمن و عراق هم به شمار می‌آید که 15 ماه پا به پای مقاومت فلسطینی در نوار غزه در برابر چشم‌داشت‌های نتانیاهو ایستادند.

«خاورمیانه جدید» را نتانیاهو نمی‌سازد

پیش از آنکه آتش‌بس روز گذشته وارد مرحله اجرایی شود، همه در اسرائیل شمشیرها را به روی نتانیاهو کشیده بودند. آنها توافق نتانیاهو با حماس را تأییدی رسمی بر شکست اسرائیل در نوار غزه و ناتوانی از تحقق حتی یک هدف از اهداف اعلام و تأیید پیروزی مقاومت می‌دیدند.

نتانیاهو که در طول 15 ماه گذشته همواره بر ادامه جنگ تا تحقق خواسته‌هایش تأکید داشت و همه فرصت‌های آتش‌بس را از بین برده بود، حالا وادار به پذیرش آتش‌بسی شده بود که آمریکا آن را بر وی تحمیل کرده بود.

رئیس جمهور جدید آمریکا دیگر تحمل جنگ‌های نتانیاهو را نداشت. او بر این باور است، این جنگ باید پیش از اینها پایان می‌یافت، حداقل بعد از آغاز جنگ در جبهه لبنان و تغییر و تحولاتی که منطقه، به ویژه سقوط دمشق شاهد آن بود.

به اعتقاد ترامپ آن لحظه بهترین زمان برای برداشت دستاوردها بود که اگر محقق می‌شد، آمریکا می‌توانست، سر و سامانی به اوضاع منطقه‌ می‌داد و دستاوردهای نظامی اسرائیل را تثیبت می‌کرد، از جمله اینکه می‌توانست با گسترش نفوذ منطقه‌ای ایران مقابله کند، اگرچه برای تحقق این هدف، باید ساختار قدرت در کشورهای لبنان، سوریه و عراق مورد بازنگری قرار می‌داد.

از دید ترامپ در برابر این هدف با این حجم از اهمیت – صرف نظر از امکان تحقق یا عدم تحقق آن و یا واکنش ایران و هم‌پیمانان منطقه‌ایش به آن – نتانیاهو و راست‌های افراطی کابینه‌اش نباید فرصت آتش‌بس و مبادله اسرا را از دست می‌دادند.

اگرچه ترامپ نشان داده که صهیونیست‌تر از هر رئیس جمهور دیگر آمریکاست، اما نگرشی و دیدگاهی همچون سلفش بایدن ندارد. برای او اصلا مهم نیست که نتانیاهو و شرکایش را به خاطر این جنگ از دست بدهد. او معتتقد است، مسئولیت این شکست صد در صد متوجه نتانیاهو و متحدینش است که سقف اهداف خود را آن قدر بالا برده بودند که امکان تحقق نداشته باشند.

 

در یک کلام نتانیاهو و شرکایش در فصل برداشت دستاوردها از جمله توسعه دایره عادی‌سازی تا علاوه بر عربستان شامل دیگر کشورهای عربی نیز شود، به درد آمریکا نمی‌خورند.

در عین حال که وجود افرادی چون «ایتمار بن‌گویر»، «بزلل اسموتریچ» و «آمیهای الیاهو» در کابینه اسرائیل، سعودی‌های تحت فشار افکار عمومی بابت عادی‌سازی را بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد داد.

حالا حتی لحن سعودی‌ها نیز که در تمام طول ماه‌های جنگ در قبال نسل‌کشی فلسطینی‌ها سکوت کرده بودند و با گشودن راهی زمینی از امارات تا اردن تلاش داشتند، محاصره دریایی یمنی‌ها را دور بزنند و نیازهای اسرائیل را تأمین کنند، با نتانیاهو تندتر و جدی‌تر شده است.

این تغییر لحن بیش از آنکه بیانگر تغییر مبدأیی در موضع سعودی‌ها باشد، بیانگر آمادگی آنها برای ایفای نقش مورد نظر ترامپ در منطقه است، به ویژه کسی دوباره پای به کاخ سفید می‌گذارد، همان کسی است که راه به قدرت رسیدن «محمد بن سلمان» به قدرت در سال 2017 و انتصاب وی به ولی‌عهدی عربستان را هموار کرده بود.

با توجه به این داده‌ها، به نظر نمی‌رسد، دیگر فرصتی برای نتانیاهو باقی مانده باشد که علاوه بر پرونده‌های فساد، حالا پرونده شکست در عملیات «طوفان الاقصی» را هم به دوش می‌کشد.

با این همه این به معنای سقوط حتمی شخصی چون نتانیاهو نیست که قدرت فوق العاده‌ای در فرار از سقوط و نجات خود دارد، دور از انتظار نیست که بخشی از بار مسئولیت شکست‌هایش را متوجه بن گویر کند و برای نجات کابینه‌اش با دادن امتیاز به چپ‌ها با آنها ائتلاف کند.

وضعیت نتانیاهو هرچه باشد، نتیجه جنگ تاکنون پیروزی را برای «حماس» و مقاومت فلسطینی رقم زده است، اگرچه برای تحقق این پیروزی مردم غزه 15 ماه درد و رنج و عذاب‌هایی ما فوق تصور تحمل کردند.

روز بعد از جنگ برای نوار غزه هرچه که باشد، حتی اگر حماس حاکم بر نوار غزه نباشد یا حتی نتواند، توانمندی‌های نظامی خود را بازسازی کند، دو دستاورد مهم داشت.

اول آنکه گزینه‌ مقاومت به عنوان کارآمدترین گزینه بار دیگر مورد تأکید قرار گرفت.

دوم اینکه این پیروزی تنها پیروزی حماس نبود، بلکه پیروزی ایران، لبنان، یمن و عراق نیز بود./فارس

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت