روزنامه جوان؛ مهران ابراهیمیان: ۱- تقریباً از همین ایام سال قبل بود که برخی کارشناسان در رسانهای خاص بر طبل گرانی ارز کوبیدند و معتقد بودند باید ارز گران شود، چرا؟ برای اینکه تولید و صادرات رونق بگیرد! و برنامه هم این بود که بر اساس نرخ تورم جهانی و تورم داخلی، نرخ ارز بالا برود، اما از ابتدای امسال تاکنون نرخ ارز تقریباً دو برابر تورم داخلی و خارجی و معادل ۲۴ درصد افزایش یافت. (گفته میشود متوسط تورم کشورهایی که ما با آنها در ارتباط هستیم و تجارت عمده داریم حدود ۴ درصد است و تورم کشور نیز بر اساس آمار اعلامی ۹ درصد). اگر چه این استدلال دم دستی برای توجیه سیاستهای پولی اتخاذ شده در چهار سال گذشته قابل فهم است و در آن سودهای نهفتهای همچون رکورد زدن واردات برخی کالاها وجود داشته و در کنار این موضوع درآمدجالب توجهی برای دولت تحمیل میکند، اما واقعیت را میتوان در اتخاذ سیاستهای مالی و پولی یافت که به افزایش حدود ۵/۲ برابری نقدینگی آن هم از طریق شبه پول ارزیابی کرد. ۲- نگاهی به آخرین دادههای سایت گمرک نشان میدهد که آمار واردات و صادرات در ۹ ماهه اول برخلاف تصور بیش از آنکه در واکنش به افزایش دلار
یا انتظار افزایش قیمت ارزهای خارجی اثر مثبت بر صادرات داشته باشد بر واردات اثر گذاشته است، به نحوی که آمار واردات بیش از ۱۸/۳۱ درصد افزایش داشته و از رقم ۳۱ میلیارد و ۷۵۵ میلیون دلار به رقم ۳۷ میلیارد و ۵۷۰ میلیون دلار رسیده ودر مقابل صادرات به لحاظ وزنی با منفی ۶/۸۸ درصد و به لحاظ ارزش دلاری با منفی ۲/۴ درصد مواجه بوده و به رقم ۳۱ میلیارد و ۶۴۰ میلیون دلار رسیده است. نقطه قابل تأمل دیگر آنکه در اقلام صادراتی بیش از ۱۴ میلیارد دلار مربوط به میعانات گازی ریال پتروشیمی و به طور کلی فرآوردههای نفتی است که لابد سهم دولت در آن بسیار پررنگ بوده است. ۳- بیشترین ارقام واردات مربوط به واردات خودرو و تجهیزات خودرو، ذرت دامی و برنج بوده و در عین حال رکورد واردات خودرو و برنج نیز امسال شکسته شده است. باید توجه کرد که در واردات این کالاها نیز سهم دولت در این بازارها به شدت مشهود است. ۴- برخی خودروهای لوکس در جریان واردات و بازی ممنوعیت ثبت سفارش و آزادسازی آن از ۷۰۰ میلیون تومان به ۱/۹ میلیارد تومان افزایش یافته است! ۵- تنها از چند روز پیش قیمت هر کیلو تیرآهن ۱۰۰ تومان وکود اوره کشاورزی یک روزه از قیمت ۶ هزارو
۱۲۵ ریال به ۱۰ هزارو ۲۱۹ ریال توسط پتروشیمیها افزایش داده شده است. نرخ سوخت تحویلی به شناورها دیروز (هر لیتر گازوئیل) ۲ هزارو ۲۰۰ تومان بود که میتوان از این دست مثالها را بسیار زد و اثر سریع گرانی با گرانی ارز را در آنها دید. بدیهی است این افزایش قیمتها با اندکی تأخیر به تمام کالاها قابل تسری است. اکنون بنا به این استنادات پنجگانه بالا که به طرز واضح و روشنی نشان میدهد تبعات افزایش نرخ ارز چه آثار موقتی در امسال داشته از حامیان بیاعتبار کردن پول ملی و افزایش قیمت دلار میپرسیم: آیا با گران شدن نرخ ارز تولید رونق گرفت؟ اشتغال ایجاد شد و آیا با این وضعیت تولید و صادرات بیشتر خواهد شد؟ حواسمان باشد که با برجام یا حتی دلار ۸ هزار تومانی هم اگر فضای کسب و کار بهبود نیابد، تنها اثر افزایش نرخ ارز تراز کردن بخش درآمدی دولت و هزینههایش خواهد بود و تورمی که به مردم فشار خواهد آورد.
دیدگاه تان را بنویسید