روزنامه خراسان: 1- درگیر شدن با اهداف، مولفه ها و مشکلات کشورداری همواره با آسیب «خُرد دیدن» مسائل همراه است. به دلیل همین نگاه خُرد به مسائل است که گاهی چالش های کشور به مشکلات و اختلافات حزبی، سیاسی و سلیقه ای تقلیل داده می شود و ممکن است مسئولان اهمیت ابعاد وظایف و مسئولیت هایی که دارند را در یک چارچوب و پازل بزرگتر تشخیص نداده و عملا عدم توجه به معضلی که به ظاهر داخلی یا خُرد به نظر می رسد، آسیب های کلان به همراه داشته باشد. به همین دلیل همواره تاکید این است که هم مردم و هم مسئولان در نوع مواجهه با مسائل مختلف به جای «تحلیل خرد»، «تحلیل کلان» داشته باشند. در این میان البته این تاکید برای مسئولان مهم تر و خطیرتر است.
2- نگاه کلان یعنی فاصله گرفتن از روابط و خطوط سیاسی و سلایق داخلی و حتی منطقه ای و هزینه فایده های ظاهری و به جای آن توجه به مسائل از فاصله ای دورتر. از چنین فاصله ای وقتی به ایران نگاه می کنیم، مردم ایران در مواجهه با یک جبهه فراگیر تصویر می شوند که هم در داخل کشور، هم در منطقه و هم در عرصه های بین المللی درحال مبارزه هستند و اختلافات داخلی آن ها ناچیز است و دیده نمی شود و اگر هم کسی در این جبهه بخواهد اختلافات را فریاد بزند و به چالش اصلی تبدیل کند، آن جبهه متحد را مخدوش می کند و اذهان را از مسیر اصلی منحرف.
3- از این منظردر شرایطی که نظام بین الملل با بحران مشروعیت روبه رو است، جمهوری اسلامی ایران با وجود همه مشکلات و نارسایی ها، قدرتی نوظهور است که می تواند با تکیه بر قدرت کنونی خود جایگاه باثبات و تاثیرگذارش را در تحولات و معادلات تثبیت کند. به همین منظور از شرایط کنونی به عنوان یک «پیچ تاریخی» یاد می شود که عبور از آن به معنای عبور از بحران های سخت است. عبوری که البته راحت نیست اما مردم مقاوم ایران در حال عبور از آن هستند و لازم است که مسئولان در این برهه حساس پشتیبان مردم باشند.
4- یکی از الزامات عبور از این پیچ تاریخی، تحکیم مبانی قدرت جمهوری اسلامی است. جایی که ما در عرصه های قدرت نرم و سخت طی 38 سال اخیر رشد های شگرفی داشتیم که ایران را به جایگاه برتر بسیاری از حوزه های علم و تکنولوژی های مختلف رسانده است، با این حال همچنان مردم با معضلات و مشکلات جدی مواجه هستند. در برشمردن اهداف انقلاب اسلامی در کنار «استقلال خواهی»، «حاکمیت اسلام بر جامعه» و «حاکمیت مردم در تعیین سرنوشت کشور»، «برقراری عدالت و رفع تبعیض ها» «پیشرفت مادی و گسترش رفاه» در جامعه نیز جزو اهداف اصلی انقلاب اسلامی بوده و هست. لذا از این منظر حتی موضوعاتی مانند فساد اقتصادی، مشکلات بانکی و مشکلات معیشتی مردم و ساختار های نارسای اقتصادی کشور را نیز باید در همین پازل کلان گنجاند، دید و رفع کرد. به عنوان نمونه اگر نگاه کلان باشد، عمیقا به این درک می رسیم که تاوقتی نظام بانکی سالم و قدرتمند نباشد، تولید ثروت با قدرت شکل نمی گیرد تا بتوانیم از مولفه ها و عوامل قدرت افزای خود در منطقه و جهان دست کم حمایت مالی کنیم. در این نگاه بدون شک برنامه های اقتصادی ما و مشکلات معیشتی مردم جزئی از مولفه های قدرت جمهوری اسلامی است؛
چه بسا حتی در شرایط کنونی یکی از اصلی ترین مولفه ها است.
کشوری که سرمایه های هنگفت معدنی و طبیعی و زیرساخت های کلان تولید و رونق را دارد و بسیاری از کارگاه های تولیدی آن صرفا به دلیل عدم مدیریت منابع مالی در بانک ها یا سیاست گذاری های ضعیف اقتصادی تعطیل شده یا با کاهش تولید مواجه است، نیاز به سیاست های حمایتی جدی و عملی دارد تا بتواند به چرخه تولید بازگردد. مردمی که سال ها پای آرمان های خود مقاومت کرده اند و می کنند، برای رونق تولید، زندگی و بهبود معیشت شان نیاز به سیاست هایی دارند که پاسخ آن در توجه و تمرکز بر توان داخلی و اعتماد به سرمایه های ایرانی نهفته است. کسی که سیاست گذاری اقتصادی می کند باید با گوشت و پوست و استخوان خود باور کند که ایران مقتدر امروز در بسیاری از عرصه ها و ازجمله عرصه نظامی، همان کشوری است که یک متر سیم خاردار نمی توانست بدون واسطه خریداری کند؛ همان کشوری است که مردمش زیر موشک های صدام قطعه قطعه شدند اما هرگز از مقاومت دست برنداشتند. این مردم به عنوان اصلی ترین مولفه قدرت نظام باید در سیاست های اقتصادی دیده شوند. تقویت این عامل و سایر عوامل قدرت و پاسخ به نیاز های مردم صبور ایران که سال ها با سختی ها و محدودیت ها و تهدید های مختلف دست
و پنجه نرم کرده و می کنند، بدون شک در این پیچ تاریخی می تواند به قدرت انقلاب اسلامی بیفزاید.
دیدگاه تان را بنویسید