سرویس اقتصادی فردا: جوان که باشی، بیکار که باشی و امید به آینده هم نداشته باشی، رويای تحصيل در دانشگاهای بزرگ، داشتن شغل مناسب و آينده ای درخشان، پيشرفت كاری و زندگی مرفه و...در سرت زیاد چرخ می خورد. آنقدر که ملکه ذهنت میشود، خروج از ایران و تحصیل در خارج از کشور تنها راه رسیدن به قله های پیشرفت و خوشبختی است. آوای دلنواز نواز غربت هم كه از دور شنیده شود، تمایل برای ترک وطن روز به روز قویتر می شود. به این ترتیب است که سقف خواسته هايت می شود خروج از ايران و ثبت نام در دانشگاهی كه اعتبار علمی اش حتی به اندازه دانشگاههای متوسط كشورت هم نيست. غم دوری از خانواده و غربت هم هر طور هست فراموش میشود و تلاش می کنی طوری وانمود كنی كه انگار هيچ وابستگی نداری و انگار نه انگار که از همه چیز دوری. فكر كردن به مشكلات مالي و نداشتن شغل را هم می گذاری برای بعد از خروج از ايران! به همین سادگی اسیر غربتی می شوی که سرابی بیش نیست. البته هستند افردای که با خروج از ایران موفق میشوند و به آنچه میخواهند می رسند اما وضعیت اکثریت اینچنین نخواهد بود. در هر حال، از قدیم گفته اند آواز دهل شنیدن از دور خوش است. آنقدر خوش که
رویایش از واقعیت شیرین تر است. هر دانشجو چقدر ارز از ایران خارج می کند؟ به این ترتیب است که با وجود آن که صندلی های دانشگاه ها در ایران خالی می ماند باز هم بسیاری از جوانان هستند که در رویای تحصیل در خارج از ایران، بار سفر می بندند و راهی می شوند و دیگر نمیتوان گفت که خروج از ایران این روزها به دلیل پذیرفته نشدن در دانشگاه است. در حالی که طبق آمارهای امسال وزارت علوم بيش از 250 هزار صندلی دانشگاهها خالی از داوطلب است، با اين حال همچنان بازار مهاجرت به دلیل تحصیل در دانشگاه های آن ور آبی داغ است. به گفته مسئولان وزارت علوم، علاقه خروج از ایران حالا بيشتر در دورههای تحصيلات تكميلی است اما نکته مهم اینجاست که تب تحصیل در دانشگاه های خارج از ایران، جوانانی را كه حتی در كشور مدرک كارشناسی ندارند را هم هوایی کرده است. حتی دیده شده برخی از خانواده ها از فرزندان خود دل میکنند و برای دوره دبیرستان هم آنها را راهی خارج از کشور می کنند! طبق آمار وزارت علوم، حدود ۶۱ هزار نفر در دانشگاههاي خارج از كشور مشغول به تحصيل هستند كه از اين تعداد، حدود ۲۶ هزار نفر را دانشجويان مقطع تحصيلي دكترا تشكيل میدهند كه تقريبا
هر ماه والدين اين دانشجويان بالغ بر هزار دلار ارز خريداری و ارسال میكنند. آمارهای به ثبت رسيده در سامانه اينترنتي «نشا» كه مربوط به دانشجويان ايراني مشغول به تحصيل در خارج است نيز نشان میدهد بيشتر اين دانشجويان در كشورهای مالزی، آمريكا، كانادا و آلمان درس میخوانند. با اين حال مسئولان دانشجويی كشور میگويند هنوز هم هستند داوطلبانی كه بدون آگاهی راهی دانشگاههای غيرمعتبر میشوند و تعدادشان هم کم نیست. درد و دل های متقاضیان خروج تحصیلی از کشور جوانان اما می گویند، فرصت پیشرفت در ایران آنقدر از شایستهها گرفته شده که امیدی به ماندن در کشور ندارند. محمد جوانی 19 ساله است که کنکور نداده و قصد خروج از ایران و رفتن به یکی از دانشگاههای مالزی را دارد. دانشگاهی که اعلام شده جزو 60 دانشگاهی است که به تازگی وزارت علوم غیر معتبر اعلام کرده است. همین چند وقت پیش بود که 60 دانشگاه هند و مالزی از ليست وزارت علوم خارج شدند تا کار برای تحصیل دانشجویان ایرانی که خواهان برگشت به کشور بعد از تحصیل هستند مشکلتر شود. با این حال محمد به خبرنگار فردا می گوید، تجربه زندگی در کشوری به جز ایران و فرصت های شغلی که این تحصیلات
در کشورهای دیگر برایش ایجاد می کند بسیار بهتر از درس خواندن در ایران است. او که می خواهد از مقطع کارشناسی وارد دانشگاهی در مالزی شود ادامه می دهد: به نظر من پول به جیب دانشگاه آزاد ریختن در ایران منفعتی ندارد.خیلی ها را می شناسم که ارشد و دکترا از دانشگاه آزاد دارند و بیکار در خانه ها منتظر یک فرصت شغلی هستند. با تحصیل در مالزی لااقل زبان انگلیسی ام پیشرفت می کند و شاید بتوانم به یک کشور اروپایی پیشرفته مهاجرت کنم و حداقل بیکار نماینم. محمد در پاسخ به این سوال فردا که چرا در دانشگاه مجاز مالزی ثبتنام نمیکند تا در صورت بازگشت به ایران امید به تطبیق مدرک تحصیلیش را داشته باشد، می گوید: پذیرش در این دانشگاه ها شرایط سختتری دارد و هزینه بیشتری هم میطلبد که از عهده خانواده من خارج است. هدف من درس خواندن بیرون از ایران است و برای من فرقی نمی کند ایران آن دانشگاه را میپذیرد یا خیر؟ سامان 27 ساله که قصد دارد برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به هند برود نیز گلایه های زیادی از مسئولین دارد. او به خبرنگار فردا می گوید: مدرک تحصیلی من مهندسی صنایع از دانشگاه امیرکبیر است اما 4 سال است که کار پیدا نمیکنم و فکر
مهاجرت ذره ذره در ذهنم قوت گرفته است. او ادامه میدهد: با این که مدرک من از یک دانشگاه خوب با معدل خوب است اما کسی حاضر نیست به یک جوان بدون سابقه کار اعتماد کند و شغلهایی به من پیشنهاد میشود که مرتبط با تحصیلاتم نیست. این در حالی است که با بند (پ)، همان پارتیبازی خودمان خیلی بی سوادتر از من ها شغلهای خوب میگیرند. سامان تاکید میکند: با رفتم به هند هم زبان انگلیسیام پیشرفت میکند، هم دانشگاه قول شغل دانشجویی به من داده است که تا حدی هزینههای تحصیلم را میدهد. از سوی دیگر اگر خوب درس بخوانم امکان پذیرش در دانشگاههای انگلستان در مقطع دکترا را خواهم داشت و از انگلیس هم به ایران باز نمیگردم! با این تفاسیر می توان گفت بیشترین دغدغه جوانان مهاجر برای تحصیل، بیکاری و نداشتن شغل مناسب است. بیکاریی که آنقدر به جوانان فشار میآورد که مجبور میشوند قید خانه و خانواده و وطن را بزنند و آواره دیار غربت شوند. البته برخی خانواده هم دوست دارند با تحصیل فرزندانشان در خارج از کشور پز بدهند و فخر بفروشند و بسیار دیده شده که مادرها و پدر ها خود بار سفر را برای فرزندانشان میبندند. در هر حال، دلیل مهاجرت هر چه که
باشد، مهم اینجاست که نیروی جوان و پرانرژی به همراه مقدار زیادی ارز از کشور خارج می شود و در روزهایی که وضعیت جمعیت جوان کشور رو به بحران است، این اتفاق به نفع کشور نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید