حامد بهداد: جسارت در سینمای ایران را من ایجاد کردم!
حامد بهداد در گفتگوی اخیر خود از بی مهریهایی که در طول سالهای فعالیتش در سینما مواجه شده گفت .
به گزارش پایگاه خبری خوندنی: حامد بهداد بازیگر معروف سینما و تئاتر و تلویزیون ایرانی متولد ۲۶ آبان ماه سال ۱۳۵۲ در تهران است . او به واسطه رامبد جوان و پیشنها او به همایون اسعدیان وارد سینما شداه است و در فیلم و سریال هایی مانند جان دار , مارموز , سد معبر , ارایش غلیظ , هفت ماهگی , کلاه قرمزی , کیمیا , آسمان من و … ایفای نقش کرده است .
گفتگو با حامد بهداد بازیگر سینما
حامد بهداد که سال گذشته برای بازی در فیلم «قصر شیرین» نامزد نقش اول جشنواره فیلم فجر شد،در گفتگوی اخیر خود در ارتباط با بی مهریهایی که در طول سالهای فعالیتش در سینما مواجه شده وجریانی که مدعی است او مسبب ظهورش در سینما بوده، صحبت کرده که در ادامه خلاصه این گفتگو را میخوانید:
در طول فعالیتم با مهری هایی در سینما مواجه شدم
در طول سالهایی که در سینما فعالیت کردم با بیمهرهای زیادی مواجه شدم. من در کارنامه هنری ام کارهای خیلی خوبی دارم که متاسفانه هیچ یک از آنهادر جشنواره ها دیده نشدند اما از سوی جامعه و مردم، با اقبال مواجه شدند.
هیاهوی امروز بازیگری را من ایجاد کردم
خیلی از بازیگرهای نسل جدید و هم نسل خودم از من تاثیر میگیرند. این هیاهوو جسارتی که امروز در بازیگری هست را من ایجاد کردم. من به روش غلط یا درست، پیکره یک منطقه نامرئی را از سکون بیرون آوردم و به آن حرکت دادم.
دیگر شور و شوق سال های قبل را ندارم!
من آدم ۱۵ سال پیش نیستم و دیگر آن شور و شوق سالهای قبل را ندارم و به پختگی و بلوغ رسیدهام.احساس می کنم سوختم را دو برابر مصرف میکردم. من به کنترل اعتقادی ندارم، کنترل مال قدرت و اهریمن است. احساس، کنترل نمی فهمد.
در بازیگری کسانی هستند که اگزجره بازی میکنند، خودشیفتگی دارند و یا بر احساسخودشان مدیریتی ندارند؛ آن ها هم یک شیوهای در بازیگری دارند. در بازیگری غلط و درست نداریم، شیوه ها شبیه یک چرخش دربازیگری است.
از همان ابتدا می خواستم در سینما جاودانه بمانم
من از همان ابتدا نیامده بودم که بروم، میخواستم که در سینما جاودانه بمانم. «بوتیک»و «آخربازی» نقطه شروع بازیگری من است. «این زن حرف نمی زند» سند شیوه بازیگری ام است.
همکاری با فیلمسازهای صاحب سبک مثل دانشگاه میماند
همکاری با فیلمسازهای صاحب سبک مثل دانشگاه میماند. در فیلم آقای کیارستمیبدون تمرین باید در جهانی ورود می کردم که آن را اصلا نمی شناختم. باید نقشی رابازی میکردم که هویت آن برایم ناشناخته بود. در فیلم «چای تلخ» آقای تقوایی،تمرینهای به شدت سختی باید انجام میدادم که بیشباهت به تمرینها و تنبیههای بدنی در پادگان سربازی نبود؛ بازیگر باید مو به مو مشخصات نقش را اجرا میکرد و تبدیل میشد به آن چیزی که آقای تقوایی میخواست.
نسل من آخرین نسلی است که قبل ظهور اینستاگرام سوپراستار شد!
نسل من آخرین نسلی است که قبل از ظهور اینستاگرام، سوپراستار و استار شده است.ما روی صفحات و جلد مجلهها و روی پردههای سینما درست به سان همه سالهای تاریخ سینما تبدیل به بازیگر شدیم.
به نظرم هر بازیگر و هنرمندی باید یک پژوهشگر و منتقد در کنارش حضور داشته باشدکه با آنها به گفتگو بنشیند و رابطهای بین عقل و احساس تولید کنند. هر منتقد مثلیک وکیل و پزشک خانواده باید با یک هنرمند تبانی کند و با هم لابی معنوی و فرهنگی تشکیل دهند تا هر یک، به فردیت خودشان دسترسی پیدا کنند. من در تفسیر عقل احساس ضعف میکردم بنابراین معاشرت و گفتگو با منتقدها را لازم دارم.
دیدگاه تان را بنویسید