خبرگزاری مهر: «ریچارد نیفیو» عضو تیم هستهای آمریکا و طراح تحریمهای ایران در دولت اوباماست. وی تحریم را ابزار سیاست خارجی آمریکا میداند و معتقد است پشت سر تحریمهای استراتژی کلان آمریکا در خصوص ایران نیز وجود داشته است. «ریچارد نیفیو» به عنوان سرپرست تیم طراحی و اجرای تحریمهای علیه ایران، در توضیح دستور العمل تعیین اهداف مورد تحریم، به دو عامل بحث برانگیز اشاره میکند: درد و مسکن آن. بر این اساس کارایی تحریمها مبنتی بر استفاده از درد علیه یک هدف است، اما اهداف باید راه حلهای مشخص برای مقاومت، تحمل و غلبه داشته باشد. در واقع فهم کارایی درد و مسکن آن، محور اصلی به کارگیری موفقیت آمیز و انسانی تحریمها است. با توجه به این دو نکته کلیدی و این که چگونه در یک نظام تحریمی تغییر میکند، سیاست گذاران میتوانند زمان دقیقی را که مداخلات دیپلماتیک به موفقیت میانجامد یا تشدید فشارها ضروری میشود تعیین کنند. نفیو با تمرکز بر آموختههای تحریمها علیه ایران و عراق، برای سیاستگذاران راهنمایی عملی در مورد چگونگی اندازه گیری درد و مسکن آن، با اعمال تحریمهای شدید و موفق فرهم میکند. در همین رابطه، خبرنگار مهر
مصاحبهای با «ریچارد نیفیو» داشته است که از وی به عنوان معمار شبکه تحریمهای آمریکا علیه ایران یاد میشود. نیفیو فارغالتحصیل رشته مطالعات سیاستهای امنیتی از دانشگاه «جرج واشنگتن» و عضو سابق تیم مذاکره کننده آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران است و مدتی نیز به عنوان هماهنگ کننده ارشد سیاست تحریمهای آمریکا در وزارت خارجه این کشور مشغول به کار شد. نیفیو همچنین مدتی با سمت مدیر بخش ایران در شورای امنیت ملی آمریکا در کاخ سفید مشغول به فعالیت بوده است. وی در حال حاضر محقق مرکز سیاست انرژی جهانی در دانشگاه «کلمبیا» نیویورک است. شما در کتاب خود با عنوان «هنر تحریم» ابعاد مختلف تحریم را مورد بررسی قرار داده اید و آنرا ابزار سیاست خارجی آمریکا دانسته اید. پیوند این دو موضوع را توضیح بدهید؟ دو دلیل وجود داشت: نخست این که تحریم چه دوست داشته باشیم چه نه، ابزاری برای سیاست خارجی است که به صورت گسترده و نا محدود، مورد استفاده قرار میگیرد. هر چند امروزه ایالات متحده و اروپاییها اغلب از این روش استفاده میکنند، اما تحریمها تا زمانی موثر است که دیگر کشورها نیز اقدام مشابهی کنند. از این رو کاربرد
این روش در یک چارچوب نظاممند مفید خواهد بود. دوم این که برای دستیابی به تحریمهایی مستحکم و با دوام، میتوان از بسیاری از مسائل بشردوستانه که در گذشته آنها را تحت تاثیر قرار داده و از شکست تحریمها که منجر به جنگ میشود جلوگیری کرد. از آنجا که تحریمها میتوانند هزینههای کلی اختلافات سیاسی و دیپلماتیک را کاهش داده و از احتمال وقوع جنگ بکاهند، باید با وضوح و کارایی طراحی شوند. سوال اصلی و فرضیه شما در این کتاب چه بود؟ سوال اصلی من این بود که چگونه میتوانم با یک برگه سفید و بدون داشتن سیاستهای مشخص، تحریمهایی را طراحی و اجرا کنم. سپس توانستم چارچوبی ایجاد کنم که علاوه بر معقول و منطقی بودن، خواسته هایم را برای بهره وری و اثربخشی تامین کند. شما عنوان کرده اید که تحریمها اگر بدون استراتژی روشن و واکنش به طبیعت و تغییر رفتار هدف اعمال شوند، بی اثر میشوند. فکر میکنید ایالات متحده در کنار تحریمها «استراتژی روشن» برای ایران دارد؟ من فکر میکنم بله، هر چند شما و خوانندگانتان ممکن است مخالف باشید. قرار بود تحریمها حکومت ایران را به این امر سوق دهد که حل و فصل مذاکره
برای رفع نگرانیهای بین المللی در مورد برنامه هستهای این کشور بهتر از ادامه برنامه توسعه آن بدون در نظر گرفتن این نگرانیها است. تحریمها بخشی از یک استراتژی وسیع از جمله مذاکرات دیپلماتیک، انزوا و تهدیدات نظامی بود. در زمانهای مختلف، ما اهمیت این موضوع را از جمله در جلسات شخصی به رهبران ایران گوشزد کردیم. گاهی اوقات شفافیت ما به دلیل اختلافات درون ایالات متحده و با شرکای ما در مورد ماهیت اختلاف و بهترین راه حل آن از بین رفت. اما در مجموع، من فکر میکنم در روندی که از سال ۲۰۰۶ شروع و تا سال ۲۰۱۵ ادامه یافت استراتژی ما منطقی و روشن بود. شما هدایت روند طراحی و معماری تحریمها علیه ایران را در دولت اوباما به عهده داشتید. آیا شما میدانید «رنج و درد» اصلی و فشار تحریمها روی مردم ایران و نه دولت است، چون استدلال شما این است که تحریمها بر نظام ایران تأثیر دارد و نه مردم؟ پاسخ من این است که باید به خاطر داشته باشیم دولت ایران از مردم ایران تشکیل شده است و به موجب اعمال تحریمها و درد، ما بر آنها تأثیر گذاشته ایم و به نظر من این پاسخ تا حد زیادی درست است. اما از آنجا که بخشی از کتاب من نیز
درباره صداقت است، باید صادقانه بگویم بله، میدانم که بخش مهمی از «درد» تحریمها بر مردم ایران اعمال میشود. در هر حال این کار به منظور کمک به انگیزه دولت ایران برای تغییر سیاستهای هستهای اش انجام گرفته است که به نظر من (و دولت من) میتواند در نهایت آمریکا، متحدان ما و منافع ما را تهدید کند. ذکر این نکته هم ضروری است که درد اعمال شده به طرز ناخوشایند یا با بی دقت انجام نشده است. در طول دوره زمانی ۲۰۰۶-۲۰۱۳، ما پیشنهادات متعددی دریافت کردیم که موجب تحریم شدید شد. در واقع برای ما راحتتر بود که با آنها موافقت کنیم. در عوض، ما سعی کردیم استراتژی محور، متفکرانه و مراقب باشیم که چگونه از تحریم استفاده کنیم. ما همچنان از استثنائات انساندوستانه برای تحریمها مانند دستگاههای پزشکی و ارتباطات شخصی حمایت کردیم و حتی آنها را گسترش دادیم. من شخصا آمریکا و شرکتهای خارجی مشغول چنین تجارت حقوقی را تشویق کردم تا به این روند ادامه دهند و از این مجوز استفاده کردم، البته من تنها فرد در دولت ایالات متحده نبودم. اگرچه مردم ایران از طریق تحریم آسیب دیدند، اما این یک برنامه تحریمی به سبک تحریم علیه عراق نبود. از این طریق
ما روشن کردیم که فرصتهای زیادی برای تحریم ایران در نظر گرفته شده است. هنگامی که دولت ایران از یکی از این فرصتها بهرهمند شد، ما به سرعت در مورد اعمال تحریمهای مورد توافق پرداختیم (و من نیز بخشی از آن بودم). علاوه بر این، باید یادآور شوم که استفاده از تحریمها نباید به معنی پذیرفتن برنامه هستهای ایران تلقی شود، در حالی که اعتماد جامعه بین الملل به این سمت سوق یافته که این انرژی برای مقاصد صلح آمیز مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، بله، من آمادگی دارم که با صراحت و صادقانه در مورد این که تحریمها چگونه باعث درد شده و اجزای ضروری عملکرد آنها سخن بگویم. اما هدف این کتاب این است که مشخص شود تحریمها میتوانند با دقت بیشتر و با اجتناب از رنجهای غیر ضروری و آسیب رساندن به هدف خود، اعمال شوند و امیدوارم ما در آینده چنین رویکردهایی را نیز داشته باشیم. شما استدلال میکنید که «کارآیی تحریمها در به کارگیری درد در برابر یک «هدف» است، اما اهداف ممکن است قاطعانه به مقاومت، تحمل یا غلبه بر این درد دست یابند. با فهم این واقعیت که تعامل بین درد و مسکن (راه حل یا راه درمان) آن، علت اصلی استفاده از تحریمها
به صورت موفقیت آمیز و انسانی است». هنگامی که شما از «هدف» سخن میگویید، چگونه میتوانید دولت و مردم را جدا کنید؟ به عبارت دیگر، در مورد ملت-دولت ایران چگونه میتوانید بین ملت و دولت تمایز قائل شوید؟ خوب، در بسیاری از موارد شما نمیتوانید، اما با علم به این موضوع، هدف قرار دادن کشور بسیار مهم است. در مورد دولت ایران باید گفت: اصل اساسی آن از جنبش مردمی در دهه ۱۹۷۰ و بازسازی دولت ایران به عنوان نماینده مردم تشکیل شده است. این که آیا دولت ایران هنوز هم این کار را انجام میدهد، این تصمیمی است که باید توسط مردم ایران اتخاذ شود (هرچند من نظر خود را دارم)، اما این تئوری پایهای دولت ایران مدرن است. بنابراین، در هدف قرار دادن تحریمها علیه ایران، عاقلانه است که این امر را در نظر بگیریم. کشورهای دیگر متفاوت هستند و دولت آنها با تأثیر نظرات و نگرانیهای مردم (حتی در نظریه) بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرد. برای بعضی از کشورها ممکن است که یک نخبه حاکم حتی مهمتر بوده و دیدگاههای مردم نسبتا بی اهمیت باشد. در این کشورها، هدف قرار دادن مردم بی معنی است؛ این نخبگان هستند که باید تحت فشار قرار گیرند. این امر به
نظر من، تفاوتهای موجود در تحریمهای ایالات متحده علیه ایران و علیه روسیه را توضیح میدهد. البته، همان طور که اشاره شد، راههایی برای کمک به کاهش خسارت وارده به مردم، از جمله از طریق استثنائات بشردوستانه و غیره، بسته به تحریمهای استفاده شده، وجود دارد.
دیدگاه تان را بنویسید