شیرین هانتر: برجام مرده است/ اروپا به تعهداتش عمل نکرد
«شیرین هانتر» کارشناس مسائل ایران و استاد دانشگاه جورج تاون در واشنگتن گفت: ما میدانیم نه رفتار امریکا و نه رفتار اروپا براساس «حق» و «قانون» نیست اما در روابط بینالملل این حق و قانون نیستند که تعیینکنندهاند.
روزنامه اعتماد: «شیرین هانتر» کارشناس مسائل ایران و استاد دانشگاه جورج تاون در واشنگتن گفتگویی با روزنامه اعتماد انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است.
- من فکر میکنم برجام مرده است و باید طرحی نو در انداخت. به عقیده من برجام زمانی مرد که ایالات متحده از برجام خارج شد و طرف اروپایی نتوانست به تعهداتش در قبال ایران عمل کند.
- اروپا در توافق هستهای تعهد داده بود که تحریمها برداشته میشوند و علاوه بر برقراری تجارت و مبادلات بازرگانی معمول، سرمایهگذاریهایی نیز در ایران صورت خواهد گرفت. در عمل اما زمانی که امریکا تصمیم به خروج از برنامه جامع اقدام مشترک گرفت، همه این تعهدات به کنار رفت و اروپا نتوانست در تأمین منافع اقتصادی تهران نقشی ایفا کند.
- ایران نیز یک سال صبر را در پیش گرفت و بعد به عقیده من بدون محاسبه تبعات آن، اقدام به برداشتن گامهای کاهش تعهدات کرد. البته این اقدام ایران قابل فهم و قابل درک بود اما نتیجه مثبتی در پی نداشت و نمیتوانست منافع ملی را تأمین کند.
مسئله هستهای نماد اختلاف ایران و آمریکا بود/ حق و قانون در روابط بینالملل تعیین کننده نیست
- راز نابودی توافق هستهای را نه فقط در درون این توافق که باید در دورنمای روابط تهران و واشنگتن جست. این آگاهی وجود داشت که محتوای مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 یعنی مساله هستهای تنها مساله مورد اختلاف ایران و امریکا نیست اما تبدیل به نماد اختلافات دو کشور شده است. در نتیجه میشد انتظار داشت که روزی کار به اینجا برسد.
- در شرایط فعلی من امیدی ندارم که اروپا تمامقد به صحنه بیاید و با امریکا رودررو شود تا بخواهد توافق هستهای را نجات دهد چرا که این مساله با واقعیات موجود در روابط اروپا و ایالات متحده همخوانی ندارد. ما میدانیم نه رفتار امریکا و نه رفتار اروپا براساس «حق» و «قانون» نیست اما در روابط بینالملل این حق و قانون نیستند که تعیینکنندهاند.
نگرانی آمریکا از تأثیر ایران هستهای قوی در موازنه قدرت منطقه/ آمریکا برجام را کافی نمیداند
- نمیتوان گفت مساله هستهای صرفا بهانه است اما نگرانیهای امریکا بسیار فراتر از مساله هستهای است. شما میدانید که یک ایران هستهای قوی میتواند در موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه بسیار اثرگذار باشد و این تهدیدی برای اسراییل است.
- یکی از اهداف اسراییل همواره این بوده که برتری نظامی بر دیگر کشورهای منطقه داشته باشد و من معتقدم در شرایط متعارف هیچگاه یک کشور با جمعیت اسراییل و با سلاحهای متعارف نمیتواند بر کشوری نظیر ایران برتری پیدا کند. از همین رو است که از مدتها پیش اسراییل به سلاح هستهای دست پیدا کرده و از این طریق به دنبال برتری نظامی بر دیگر کشورهای منطقه است.
- امریکا برجام را کافی نمیدانند و به همین دلیل در پی توافقی بسیار فراتر هستند که از جمله شرایطش عدم غنی سازی اورانیوم در ایران باشد.
پیوند ناگسستنی اروپا و آمریکا/ اروپا در تصمیمهای بینالمللی استقلال ندارد
- باید توجه کرد هرچند کشورهای اروپایی نیز در مساله هستهای طرفدار سازش با ایران هستند، اما در مساله اسراییل در کنار امریکا ایستادهاند.
- هنوز اروپا و به ویژه کشورهای اروپای غربی، روسیه را یک تهدید میدانند. شاید نه یک تهدید بالفعل بلکه یک تهدید بالقوه که ممکن است در آینده خطرساز شود. به همین دلیل بر اساس موازنه و اصل بازدارندگی کشورهای اروپایی میخواهند امریکا از آنها حمایت کند.
- طبیعی است که این حمایت نظامی و امنیتی یک بهایی دارد و بهای آن نیز به عقیده من استقلال اروپا در تصمیمگیریهای بینالمللی است. اساساً این ایده که فکر کنیم اروپا به دنبال مقابله جدی با سیاستهای امریکا خواهد بود اشتباه است.
- تصمیم اروپاییها بر اساس منافعشان این بوده که حمایت امریکا را در حوزههای نظامی و امنیتی داشته باشند و در مقابل در دیگر حوزهها با امریکا همکاری کنند. ایران باید با این واقعیت کنار بیاید و بر اساس این واقعیت سیاست خارجی خود را طرحریزی کند.
- اوباما یک رییسجمهور استثنایی بود. اوباما از پدری آفریقایی متولد شده بود و به همین دلیل خصوصیاتی ضد امپریالیستی داشت. زندگی در برخی کشورها نظیر اندونزی نیز به او آموخته بود که مردم کشورهای در حال توسعه چه نگاهی به امریکا دارند. او از همان آغاز ریاستجمهوری خود کوشید تا تنشها با ایران را کم کند اما سرانجام در سال 2015 یعنی یکسال مانده به پایان دوره ریاستجمهوریاش توانست به یک توافق با ایران دست یابد.
- نگاهی به تحولات امریکا در دوره ریاستجمهوری اوباما نشان میدهد که او در مسیر کاهش تنش با ایران مخالفان زیادی داشت و از چند سو تلاش میشد روابط ایران و امریکا تخریب شود. برای نمونه خاطرتان هست که بلافاصله بعد از برجام، کنگره امریکا به بهانه مسائلی جز پرونده هستهای ایران، تحریمهایی جدید وضع کردند. همزمان لابیهای طرفدار اسراییل نیز مشغول به فعالیت بودند و هر چه در توان داشتند به کار بستند تا دوباره روابط دو کشور متشنج شود.
مذاکره هم تضمین برداشتن تحریمها نیست
- حتی نمیتوان گفت که آیا امریکا خواهد پذیرفت با ایران مذاکره کند یا خیر. شرایطی که افرادی نظیر پمپئو مطرح کردهاند مطمئنا مورد پذیرش مسوولان ایرانی نخواهد بود و همین امر چشمانداز پیش رو را تیره و تار میکند. حتی به فرض که ایران بیاید مذاکره کند و شرایط امریکا را بپذیرد، تضمینی وجود ندارد که در آینده تحریمها برداشته شوند.
- در حال حاضر نمیتوان گفت آیا کاری هست که ایران انجام دهد تا از طریق آن بتواند شرایط را دگرگون کند یا نه. از نگاه من نمیتوان امیدوار بود تا بحران فعلی در کوتاهمدت حل و فصل شود.
دیدگاه تان را بنویسید