محمد فائضی. در شرایط کنونی که چند هفته تا استقرار کامل دولت جدید در قوه مجریه جمهوری اسلامی باقی است، برنامهها و طرحهای مختلفی برای اداره دولت از سوی همراهان و مشاوران رئیسجمهور منتخب ارائه میشود تا در نهایت توسط او بررسی شده و ساختار دولت آتی بنا گردد. اگر بخواهیم تمام این برنامههای دولت جدید را در کفههای مختلف قرار دهیم بیشترین کفهای که سنگینی خواهد کرد، حوزه مربوط به اقتصاد و ساختارهای مالی، تجاری و صنعتی کشور است. در کنار این حوزه تلاش برای برقراری دیپلماسی صحیح در دستگاه وزارت خارجه کشور و نوسازی آن مشهود است. بدیهی است که هر فرد دیگری هم که به عنوان رئیسجمهور ایران انتخاب میشد چنین مسائلی را در اولویت نخست خویش قرار میداد و بیشترین فرصت و انرژی را به معیشت مردم اختصاص میداد. تا به اینجای کار معمول است اما غافل شدن از نگاهی که امروز ما را به اینجا رسانده است نباید موجب فراموشی جایگاه کنونی کشور قرار گیرد. امروز همه تلاش میکنیم تا بیکاری رفع شود یا تحصیل و دانشگاه فراگیرتر گردد تا جوانان ما بتوانند از پل دانشگاه با سهولت بیشتری به بازار کار روانه گردند. بیشک بسیاری از اقتصاددانان کشور که
از قضا نزدیک به آقای روحانی هم هستند، توجه ويژهای به اشتغال نسل جوان دارند. اما فارغ از اهمیت چنین تلاشی که باید هرچه سریعتر به نتیجه برسد، ضروری است که آینده را هم مرور کنیم. جوانانی که سالیان پیش در اوج هرم سنی به دنیا آمدند و بعدها با چند شیفته شدن مدارس توانستند دوان تحصیل خود را بگذرانند، امروز در سن دانشگاه و کار هستند. اگر در آن زمان چنین نقطهای پیشبینی میشد و یا اگر برنامهریزیهای آن توسط دولت کنونی محقق میشد امروز کمتر چالشی در حوزه اشتغال و تحصیل جوانان 20 ـ 30 ساله کشور میداشتیم. مشکلات جوانان امروز با خودشان رشد میکند و چندین سال دیگر با ورود به مرحله میانسالی و یا کهنسالی، مسائلی نظیر بهداشت و درمان، بیمه، بازنشستگی و مدیریت سالمندی در کشور عمده خواهد شد. اگر میخواهیم در این زمینهها همچون وادادگیای که امروز در بیکاری داریم، نداشته باشیم باید از امروز برنامهریزی و تلاش کنیم. آقای روحانی سالیان طولانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است و حتماً فهم استراتژیک و راهبردی از امور و مدیریت کشور دارد. این نگاه میتواند بیش از پیش به ایجاد یک تفکر راهبردی برای
خلق آیندهای روشن کمک کند. آیندهای که با یک تفکر راهبردی و از همین لحظه مورد واکاوی و برنامهریزی قرار خواهد گرفت. البته باید گفت که ایجاد این نگرش استراتژیک برای مدیریت آینده فقط در اختیارات دولت نیست بلکه سایر قوای تصمیمگیرنده و تعیینکننده چشمانداز کشور نیز باید در این زمینه به صورت پویاتری عمل کنند تا دولت کنونی بتواند شروعی برای فراهم کردن زیرساختها انجام دهد و دولتهای پس از آن بتوانند در بستر مهیا شده با شتاب بیشتری به خلق آیندهای روشن یاری رسانند.
دیدگاه تان را بنویسید