يك سال قبل آمريكا براي حل مسائل عراق در چارچوب مذاكره، دست به سوي ايران دراز كرد، اما در ادامه رفتارهايي را نشان داد كه كاملاً متناقض با درخواست اوليهشان جلوه مينمود و به اين ترتيب بحث مذاكره در آن برهه زماني عقيم ماند تا اين كه امروز بار ديگر مسئولان ايالات متحده در اقدامي خارج از ژستهاي سياسي و براي گريز آبرومندانه از باتلاق عراق، باز هم متوسل به ايران شدهاند. با اين همه تصميمات اخير كنگره آمريكا و سخنرانيهاي ضدايراني بعضي از مسئولان اين كشور نشان از عدم تغيير مواضع آنها در رابطه با منافع ايران دارد. امروز اگر آمريكا از يك سو صحبت از مذاكره ميكند، و وزير خارجه اين كشور بارها در برنامههاي تبليغاتي بر گفتگوي با ايران تأكيد ميكند، اما از سوي ديگر از كنگره درخواست افزايش بودجه اختصاصي براي كمك به عناصر بيوطن و ضدانقلاب مينمايد و سخنان تهديدآميز ديك چني هم كه عليه ايران تمامي ندارد. گويا آمريكا براي توجيه اشغالگرياش در عراق متوسل به تاكتيكهايي در قالب مذاكره با ايران و يا اقداماتي شبيه آنچه رئيس مجلس نمايندگان آمريكا براي درخواست ويزا جهت سفر به ايران كرده، شده است. اگرچه پوشيده نيست كه تحفه
سفر آنان به ايران چيزي جز رايزني درباره بهرسميت شناختن اسرائيل، تعليق غنيسازي و يا توجيه اشغالگريهايشان در عراق، چيز ديگري نميتواند باشد. و در حالي كه ميدانيم اگر نانسي پلوسي به ايران بيايد اذعان خواهد كرد كه در قضيه فلسطين آمريكا طرفدار امنيت اسرائيل است اما متأسفانه ميبينيم در ايران هستند كساني كه در گفتگو با راديوهاي بيگانه دم از بيارتباطي موضوع فلسطين به ما ميزنند. نقش ايران بهعنوان قدرت مهم منطقه امروز انكارناپذير است. همراهي ايران در كمك به مردم ستمديده عراق، لبنان و فلسطين آنقدر مهم بوده كه دوست و دشمن اعتراف به نفوذ منحصر به فرد ايران در خاورميانه بكنند و اگر نبود حمايتهاي 30 ساله ايران از مردم عراق حتي در دوران حكومت صدامحسين، امروز رجال سياسي متحد، منسجم و مسلط بر رأس عراق قرار نميگرفتند و بيحكمت نيست كه مسئولان عراق براي حل مسأله كشورشان و پايان اشغالگري آمريكاييها مصراً از ايران تقاضاي مذاكره با آمريكا را داشته باشند. اما يادآوري اين نكته براي آنهايي كه اين گفتگو را گشوده شدن باب مذاكره با آمريكا ميدانند خالي از لطف نيست كه در شرايطي كه مواضع آمريكا در عرصههاي گوناگون
بينالمللي و منطقهاي همچنان عليه ايران خصمانه است طبيعي است كه ما انگيزهاي براي مذاكره نداشته باشيم. يادمان باشد اگرچه جمهوري اسلامي ايران نسبت به سرنوشت و آينده عراق نميتواند بيتفاوت باشد و در عين حال نميتواند متصور باشد كه آمريكا با ناامن كردن عراق يك صدامحسين ديگر را بخواهد در اين كشور حاكم كند اما نبايد اينطور نيز مطرح شود كه ايران وظيفهاي براي حل مشكلاتي دارد كه آمريكاييها با دست خود در عراق بوجود آوردهاند. چنين وظيفهاي براي ايران تعريف نشده و انجام مذاكره فقط براي كمك به برادران عراقي است و بس! منبع : فارس
دیدگاه تان را بنویسید