اخبار حوادث|سرقت
لحظه سرقت باورنکردنی حلب کیلویی روغن زیر چادر یک زن|سرقت الماس در تهران
زنان سارقی که برای سرقت گروهی به محصولاتی همچون روغن و پنیر دسبرد میزنند.
سرقت کاری خلاف و لعن شده است.سرقت حرام خواری است.سرقت به صورت های گوناگون اتفاق می افتد.سرقت دل و اعصاب مالباخته را به هم میریزد.پول سرقت شده بی برکت است
سرقت حلب 17 کیلویی روغن توسط زنان
سرقت الماس ۱۰ قیراطی در بازار تهران
سارقان نقابدار وقتی به انبار بزرگ تاجر پوشاک دستبرد میزدند و چند میلیارد تومان جنس و گاوصندوق را برمیداشتند، فکر نمیکردند یک دوربین آنها را لو بدهد.
شانزدهم آبان ماه کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در جریان دستبرد میلیاردی به دفتر یک تاجر پوشاک در بازار تهران قرار گرفتند.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: سالهاست که در صنف پوشاک فعالیت دارم و دفترم واقع در انباری است که هزاران جین لباس در آنجا نگهداری میشود. امروز صبح (۱۶آبان) مانند همیشه به محل کارم رفتم اما به محض ورود با صحنه عجیبی مواجه شدم. وسایل دفتر بهمریخته بود و بهنظر میرسید که دزدان به آنجا دستبرد زدهاند.آنها کاملا حرفهای بودند. به راحتی در ورودی را باز کرده بودند و در دوم را هم با دیلم تخریب کرده بودند.
وی ادامه داد: آنها علاوه بر سرقت چند هزار جین لباسی که در انبار بود، گاوصندوق کوچکی که در دفترم وجود داشت را نیز با خود برده بودند. داخل گاوصندوقم، یک قطعه الماس ۱۰ قیراطی نتراشیده به ارزش ۲میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان، ۵۰میلیون تومان پول نقد، ۷۰فقره چک مشتری و و لوازم با ارزش دیگری مانند اسناد و مدارک بود که سرقت شده بود. ارزش پوشاکی که سرقت شده نیز حدود یک میلیارد و ۵۰۰هزارتومان است.
دوربین مخفی
با این شکایت، گروهی از کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران به دستور دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۳۴تحقیقات برای کشف اسرار این سرقت بزرگ را آغاز کردند. در ابتدا تیم تحقیق راهی محل سرقت شدند و با انجام بررسیها معلوم شد که دزدان به راحتی توانسته بودند دوربینهای مداربسته مغازه و دفتر شاکی را از کار بیندازند اما بهگفته مرد تاجر، داخل دفترش یک دوربین مخفی نیز وجود داشت که قابل رویت نبود.
ظاهرا سارقان فکر اینجا را نکرده بودند، تصاویر ضبط شده در دوربین مخفی نشان میداد، دزدان پس از آنکه دوربین مداربسته را از کار انداختند، با خیال راحت نقاب و ماسکهایشان را برداشتند و شروع به جستوجو در دفتر کار مرد تاجر کرده بودند. آنطور که تصاویر نشان میداد دزدان با این محل آشنایی داشتند و حتی میدانستند گاوصندوق شاکی کجاست. با این حال شاکی پس از مشاهده فیلم گفت که هیچکدام از آنها را نمیشناسد. او میگفت روزانه افراد زیاد به انبار و مغازهاش رفتوآمد دارند و چهره همه آنها را به یاد ندارد.
دستگیری پیش از معامله
با بهدست آمدن تصویر چهره سارقان و ادامه بررسیها، یکی از آنها به نام مرتضی شناسایی شد. وی پیش از این به اتهام سرقت زندان رفته و سابقهدار بود. با این سرنخ پاتوقهای احتمالی متهم زیرنظر گرفته شد تا اینکه کارآگاهان متوجه شدند مرتضی قصد فروش الماس میلیاردی را دارد. تحقیقات نشان میداد که وی چند سالی در بازار تهران بهکار باربری مشغول بوده و به همین دلیل با دفتر و انبار شاکی آشنایی کامل داشته است.
در ادامه تحقیقات، تیم تحقیق راهی مخفیگاه این مرد شد و او را در یک عملیات ضربتی و پیش از فروش الماس میلیاردی دستگیر کرد. او پس از انتقال به اداره آگاهی اعتراف کرد که با همدستی ۳نفر از همشهریانش که آنها هم در بازار باربری میکردند نقشه دستبرد به دفتر و انبار تاجر پوشاک را عملی کرده است. با راهنمایی وی همدستانش نیز دستگیر شدند و مأموران در بازرسی مخفیگاه اعضای این گروه، گاوصندوق سرقت شده به همراه الماس میلیاردی و مقدار زیادی از لباسهای سرقتی را کشف کردند.
فروش لباسهای مسروقه در فضای مجازی
متهمان در بازجوییها به سرقت از دفتر و انبار مرد تاجر اعتراف کردند و مرتضی، سرکرده باند گفت: ما اهل یکی ازشهرهای جنوب غربی ایران هستیم و مدتی قبل برای کار به پایتخت آمدیم. در جستوجوی کار مناسب بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم در بازار تهران باربری کنیم.
وی ادامه داد: چند روز قبل از اینکه تصمیم به سرقت بگیریم، یکبار پوشاک برای شاکی به محل کارش بردیم و تحویل او دادیم. آن روز همه جا را نگاهی انداختیم و فهمیدم که شاکی وضع مالی خیلی خوبی دارد. او سالها بود که در صنف پوشاک فعالیت داشت و هر روز انبارش را پر از جنس میکرد. آن روز وقتی برای لحظهای وارد دفتر وی شدم، چشمم به گاوصندوق هم افتاد. با خودم گفتم که حتما داخل آن پول، دلار و اموال قیمتی وجود دارد. پس از آن چند روزی با خودمان کلنجار رفتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم نقشه سرقت را عملی کنیم. ما میخواستیم به زندگیمان تکانی بدهیم و برای خانوادههایمان که در شهرستان زندگی میکردند پول بفرستیم.
متهم گفت: نیمههای شب بود که راهی سرقت شدیم. البته از چند روز قبل آنجا را زیرنظر گرفته بودیم تا ببینیم دوربینهای مغازه در کجا قرار دارد. علاوه بر این با ماسک و نقاب صورتهایمان را پوشانده بودیم که شناسایی نشویم.
سردسته باند ادامه داد: برای اجرای این نقشه شاه کلید هم تهیه کرده بودیم و در ورودی را با آن باز کردیم. سپس دوربینها را تخریب کردیم و از کار انداختیم. بعد هم با خیال راحت ماسک و نقاب هایمان را برداشتیم غافل از اینکه هنوز یک دوربین مخفی وجود داشت که چهره ما در آن ضبط شده بود. پس از سرقت اموال سرقتی را به مخفیگاهمان بردیم و با تلاش فراوان موفق شدیم در گاوصندوق را باز کنیم. بخشی از لباسها را در فضای مجازی آگهی کرده و فروختیم که حدود ۲۰۰میلیون تومان از فروش لباسهای سرقتی گیرمان آمد. مرحله بعدی فروش الماس بود که با پیدا کردن مشتری میخواستیم با او قرار بگذاریم و معامله را انجام بدهیم که پلیس گیرمان انداخت.
کشف سرقت دیگر در بررسی تلفن همراه
متهمان اصرار داشتند که فقط همین یک مورد سرقت را انجام دادهاند اما مأموران در بررسی تلفن همراه سرکرده باند عکسی از یک طاقه پارچه دیدند که روی آن شمارهای وجود داشت. بهنظر میرسید متهم این عکس را گرفته تا آن را در سایت بارگذاری کرده و طاقه پارچه را بفروشد.
از آنجا که احتمال میرفت این طاقه پارچه هم سرقتی باشد و متهمان آن را از انبار دیگری سرقت کرده باشند، مأموران به بررسی شماره تلفنی پرداختند که روی آن نوشته شده بود. آنها با این شماره تماس گرفتند و مردی که گوشی را برداشت، به مأموران گفت که مرداد ماه امسال، دزدان به انبار او در جنوب تهران دستبرد زده و چندین طاقه پارچه را سرقت کرده بودند.
بهگفته شاکی، ارزش پارچههایی که از انبارش سرقت شده حدود یک میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان بوده است. در این شرایط مأموران بازجویی از سارقان را از سر گرفتند و آنها که با مدارک و شواهد انکار ناپذیری روبهرو شده بودند ناچار شدند به این سرقت نیز اقرار کنند.
آنها اعتراف کردند که پس از خالی کردن انبار پارچه، اموال مسروقه را به مالخری فروخته و مبلغ ۲۰۰میلیون تومان دریافت کرده بودند. براساس این گزارش، متهمان با قرار قانونی بازداشت شدهاند و تحقیقات برای کشف جرایم احتمالی دیگر از سوی این گروه ادامه دارد.
سرقت شبانه تابلوهای راهنمایی
ویدیویی از لحظه سرقت تابلوهای راهنمایی و رانندگی که در شبکه های اجتماعی پخش شده است را ببینید.
راز سرقت با چلوکباب
ایران:سارق شیاد که با خوراندن چلوکباب مسموم به راننده بین شهری وی را بیهوش و خودرو و اموالش را سرقت کرده بود تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.
چند روز قبل رهگذران در حال عبور از خیابانی در جنوب تهران متوجه مرد میانسالی شدند که بیهوش در کنار خیابان افتاده بود. بنابراین بلافاصله آنها با اورژانس و پلیس تماس گرفتند. لحظاتی بعد مرد میانسال بهنام کاظم به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.
در معاینات اولیه، پزشکان اورژانس اعلام کردند کاظم به خاطر مسمومیت دارویی بیهوش شده است. مرد میانسال تحت درمان قرار گرفت و با گذشت دو روز مراقبت در بیمارستان به هوش آمد.
او در تحقیقات گفت: من راننده بین راهی هستم و با خودروی پرایدم مسافرکشی میکنم. روز حادثه مرد جوانی دربست خودروی مرا برای تهران کرایه کرد. با توجه به اینکه مسافرم مبلغ خوبی را پیشنهاد کرده بود او را از اراک سوار خودرو کرده و راهی تهران شدیم. به تهران که رسیدیم، مرد مسافر پیشنهاد داد جایی توقف کرده و غذایی بخوریم.
میگفت در راه خسته شدهای و از طرفی این راه را هم باید برگردی و بهتر است که غذایی بخوری و خستگی در کنی. به پیشنهاد وی کنار خیابان توقف کردم و او از خودرو پیاده شد و دقایقی بعد با دو پرس چلوکباب برگشت.
شروع به خوردن غذا کردم اما ناگهان دیگر متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد، زمانی که به هوش آمدم خودم را در بیمارستان دیدم. مرد سارق با این ترفند نه تنها خودرو بلکه پول و وسایلی را که داخل آن بود سرقت کرده است.
بهدنبال اظهارات مرد میانسال به دستور دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات برای دستگیری متهم فراری آغاز شد.
سرقت پژو 405 توسط مسافر تاکسی در روز روشن
دیدگاه تان را بنویسید