ورزش سه: مرور حسرتهای جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل برای ما به پنالتی نادیده دژآگه یا گل ثانیههای آخر مسی محدود نمیشود. ما حسرت روزهای رسمی فیفا را خوردیم که فدراسیون فوتبال ایران قادر به پیدا کردن حتی یک حریف ضعیف هم نبود و اردو بدون بازی تدارکاتی خاتمه مییافت. مشکلی که بارها و بارها سرمربی پرتغالی تیم ملی را شاکی کرده و از آن نالیده بود. هر چند این وضعیت به مرور کمی بهتر از قبل شد، ولی فقدان یک برنامه ریزی و بودجه بندی درست برای بازیهای تدارکاتی در مقاطع مختلف اعتراضات کارلوس کی روش را دربرداشت. تا اینکه بعد از قرعه کشی و شناخت حریفان، وارد فاز نهایی برنامه تدارکاتی میشویم. از اینجا به بعد انتظار جامعه فوتبال از فدراسیون این بود که نگذارد حسرت برزیل در روسیه تکرار شود و به این هشدار کی روش توجه کند: "اگر حمایتهای مالی لازم برای بازیهای دوستانه خوب و اردوها انجام نشود، موفق نمیشویم." انتظار فوتبالدوستان و کارشناسان این بود که به هر طریق ممکن، تیم ملی ایران یک بازی دوستانه با یکی از قدرتهای سطح اول جهان برگزار کند. چون (قاعدتا) بازی با تیمهای بزرگ موجب ریختن ترس بازیکنان و بالارفتن اعتماد به نفس
آنها میشود. وانگهی همه تیمهای متمول آسیایی برای پیشرفت فوتبالشان بازی با قدرتهای سطح اول جهانی را در برنامه هایشان گنجانده اند. اما جدا از مسئله هزینههای مالی و ساختار غیرتجاری فوتبال ایران که مانع از برگزاری چنین دیدارهایی میشود، همیشه نسبت به اینکه شخص کارلوس کی روش هم میل چندانی به رویارویی با حریفی زیاده قدرتمند در میانه روند آموزشی گروه ندارد، مشکوک بودیم تا خردادماه امسال که بالاخره سرمربی تیم اول آسیا در مصاحبه با سایت فدراسیون، تصویر روشنی از دیدگاه خود را ارائه داد: "اگر فکر کنیم بازی با برزیل و تیمهای بزرگ اهمیت زیادی دارد، اشتباه است. باید طبق تواناییهای خودمان با بهترین تیمها بازی کنیم و قدم به قدم پیش برویم. زمانی که به مصاف تیم بزرگی مانند آرژانتین میرویم باید آن تیم هم از ما چیزی یاد بگیرد. بعضیها فکر میکنند بازی با برزیل و آرژانتین بهترین بازی برای تمرین است. شما قبل از من با برزیل بازی کردید، ولی حاصل تان از آن بازی چی شد؟ غرورتان شکست، من نمیگویم با بهترینها بازی نکنید، اما باید قدم به قدم توانا شویم و مثل بازی با آرژانتین اگر دوباره به تیمی در آن سطح خوردیم، آنها باشند
که از ما یاد میگیرند. " پس شکی نیست که اینجا ما با یک اختلاف فاحش دیدگاه بین غالب اهالی فوتبال در ایران و سرمربی اسبق تیم ملی پرتغال روبرو هستیم. یکی میگوید ترسش میریزد، اینیکی میگوید غرورش میشکند! این همان دیدگاهی است که گل نخوردن و نباختن محور اصلی تفکر و روحیه گروه تحت رهبری اش را تشکیل داده است. از نظر کی روش پروسه پیشرفت فیزیکی- تاکتیکی تیم ملی میباید "قدم به قدم" پیش رود. از نظر غالب کارشناسان، میبایستی با حریفانی سخت تراز تونس، الجزایر، ترکیه، یونان تدارک بازی با اسپانیا و پرتغال را ببینیم ولیکن اینبار یک تفاوت اساسی با برزیل ۲۰۱۴ وجود دارد و آن اینکه این برنامه را شخص کی روش انتخاب و تایید کرده است و همه ظواهر حاکی از رضایت کامل ایشان است مثل پیامی که در حمایت از بازی با سیرالئون در صفحه فیس بوک خود داد یا دفاع قاطعی که در کنفرانس مطبوعاتی بعد از این بازی از برنامه تدارکاتی تیم ملی کرد. با این شرایط اگر انتقادی هست میباید دو مسئله را در نظر گرفت. اولا برخلاف جام جهانی گذشته، مخاطب ما کادر فنی تیم ملی است نه فدراسیون. دوما دیدگاههای متفاوت مربیانی، چون کی روش قابل احترام است و تا جایی که
این تفکرات در عمل، ضامن پیشرفت تیم ملی هستند مشکل میتوان دیکته جدیدی از بیرون به برنامههای مربی تحمیل کرد. فراموش نکنیم هم اوست پاسخگو و بالاترین مسئول که نتایج و عملکرد فنی تیم ملی در روسیه را به پایش خواهند نوشت. این همه هیاهو برای یک بازی که اصلا در تقویم فیفادی نیست، بدون لژیونرها و چند روز مانده به پیوستن همه جمع و اردوی اصلی، مخل آرامشی که اردوی تیم ملی در شروع این فاز جدید از آمادگی به آن نیاز دارد نیست؟ بازی که کی روش از آن هدفی جز این نداشت که بازیکنان در مصاف با حریفی با خصوصیات فیزیکی متفاوت، در سرعت دادن به بازی و زود خوب تصمیم گرفتن، یک درجه بالاتر از استانداردهای لیگ عمل کنند. تیمهای بزرگ هم برای آموزش و مرور آنچه که بازیکنان عادت به آن ندارند، حریفان ضعیف را ترجیح میدهند. بازیکنان لیگ در این بازی ضمن آشنایی با آناتومی، دوندگی، فیزیک و جهشهای متفاوت حریف، وظایفی که کادر فنی از آنها خواسته بود را به نحو رضایت بخشی در نیمه اول اجرا کردند، ولی همزمان با خروج کاوه رضایی و رقیق شدن فشردگی پرس بر روی دفاع حریف از کیفیت سرعت و تصمیم گیریهای خوب نیز کاسته شد.
دیدگاه تان را بنویسید