كار مدير ورزش، ارنج كردن تيم است اما از اين چيدمان و لوگو ما بايد پول دربياوريم. من در آن طرح اقتصادي، تعاوني مسكن براي هواداران، كارخانهها و شغلهاي مختلف، براي 30 ميليون جمعيت برنامهريزي كردم. ميخواستيم بحث مسكن، ازدواج و شغلشان را حل كنيم. يك بيزينس عجيبي بود كه زماني كه مديران ديدند، باورشان نميشد و ميگفتند اين برنامه متعلق به يك دولت بود.
كسي متوجه نشد ما چه ميگوييم. ميگفتند ورزش چه ربطي به كارخانه و تجارت دارد؛ در حاليكه تمام دنيا به همين شكل كار ميشود. ورزش، صنعت پولسازي است.
طرح اقتصادي ما نيز همين بود اما بعدها دست امثال بابك زنجانيها افتاد كه بخشي از طرح مثل شركت هواپيمايي و بيمارستان را توانستند كپي و استفاده كنند. من ميتوانستم به كشورم خدمت كنم؛ هرچند در حال حاضر من 300، 400 نفر پرسنل دارم و در گوشهاي مشغول خدمت هستم.
دیدگاه تان را بنویسید