سرویس ورزشی فردا:
چیزی به آغاز دور برگشت مسابقات تیم ملی برای راهیابی به جام جهانی 2018 روسیه باقی نمانده که لژیونرهای ایرانی در اروپا می درخشند و احتمالا دل کارلوس کی روش را برده اند. یکی از همین لژیونر ها پسر سر به زیر اردبیلی تیم المپیاکوس یونان "کریم انصاریفرد" است. فردا: راه طولانی را از سایپا طی کردی تا به اینجا برسی؟
- هر کاری زحمت خاص خودش را دارد و من هم می دانستم بدون تلاش چیزی بدست نمی آید.
فردا: از کجا می دانستی؟
- خب در خانواده ما همه تحصیلکرده هستند و از بچگی می دیدم که برادرانم چطور درس می خوانند و در عوض چطور در دانشگاه با رتبه های خوب و در رشته هایی که دوست داشتند تحصیل می کردند به این دلیل من هم متوجه شدم که باید تلاش کرد تا به آنچه در سر دارم برسم.
فردا: الگوی خاصی هم داشتی؟
- البته که داشتم. غیر از خانواده خودم همیشه علی دایی را که همشهری هم هستیم برای خودم الگو قرار می دادم. غیر از علی آقا حسین رضازاده هم از دیگر ورزشکاران شهرمان است که او هم جزو نوادر ورزش دنیاست. اما خب در فوتبال فکر می کنم علی دایی بهترین نمونه برای الگو قرار گرفته شدن است. وقتی متوجه شدم علی آقا به تازگی برای شرکت در آزمون دکترا امتحان داده بیشتر مطمئن شدم که الگویی که برای خودم انتخاب کرده ام الگویی صددرصد مناسب است.
فردا: از المپیاکوس حرفی نمی زنی؟
- خب من تا حدود یک ماه و نیم پیش هرگز فکرش را هم نمی کردم که الان اینجا هستم. البته مدیر برنامه هایم درحال بررسی یکی دو پیشنهادی که داشتم بود ولی با این حال الان به مفهوم این مثَل رسیده ام که می گویند آدم از دو دقیقه دیگرش خبر ندارد. به هر حال وقتی قرار شد من به المپیاکوس بیایم برایم افتخار بزرگی بود ولی می دانستم که کار آسانی هم در پیش ندارم. همه دیدند که من تقریبا در طول این مدت دائم نیمکت نشین بودم و اصلا بازی نمی کردم ولی در دیدار با عثمانلی اسپور آن فرصت در اختیارم قرار گرفت و من هم بهترین استفاده را از آن کردم. این را از علی دایی آموخته ام که اگر فرصت را مغتنم نشمارم شاید یک عمر حسرتش را بکشم.
فردا: چه شد که المپیاکوس به سراغت آمد؟
- خب آنها مهاجم گلزن شان "ایدیه" را به یک باشگاه چینی فروخته بودند و هواداران تیم شان هم به شدت از این موضوع که بهترین گلزن شان جدا شده به باشگاه خرده می گرفتند تا اینکه من آمدم. البته کسی به من اعتقاد چندانی نداشت و باعث شد تا من بیشتر تمرین کنم و منتظر فرصت باشم.
فردا: بازی در ورزشگاه خانگی ترکها چه حسی داشت؟
- قطعا کار آسانی نبود. جو به شدت به سود میزبان بود. بازی رفت هم که بدون گل تمام شده بود و آنها می خواستند هرطور شده به ما گل بزنند. با این همه فکر می کنم تجربه بازی در تیم های پرسپولیس و تراکتورسازی به کمکم آمد و توانستم به راحتی و بعد از چند دقیقه با جو ورزشگاه اخت بگیرم و حتی گاهی حس می کردم آنها مرا تشویق می کنند. همین شد که بدون استرس و با خیالی آسوده بازی ام را کردم و دو گل هم زدم.
فردا: حتما می دانی رسانه های یونانی چه لقبی به تو داده اند؟
- دوستانم می گفتند که روزنامه گاواروس که در آتن چاپ می شود به من لقب "شاهزاده ای از ایران" را داده است. با این دو گلی که زدم تیم مان در جمع 16 تیم دور نهایی اروپا قرار گرفت و شکر خدا همه سختی های این مدت برایم یکجا جبران شد.
فردا: یکی از رازهای اصلی موفقیتت را بیان می کنی؟
- من دوران ناموفقی را در اوساسونا سپری کردم و در همان زمان از لیگ خودمان پیشنهادی میلیاردی داشتم اما ترجیح دادم به ایران برنگردم و در اروپا بمانم. برای همین با رقمی بسیار ناچیز به تیم پانیونیوس رفتم... رقمی که شاید خیلی از رفقایم در تیم ملی وقتی شنیدند به من خندیدند اما من با راهنمایی برادرم و مدیر برنامه ام این کار را کردم و حالا نه تنها پشیمان نیستم بلکه خیلی هم خوشحالم که به حرف بزرگترهایم گوش کردم.
فردا: یادم هست دو، سه سال پیش بازیکنی عضلانی و توپُر بودی اما الان ترکه ای تر شده ای! رمز این چابکی ات در چیست؟
- در شام هایم! از حدود دو سال پیش به این سو دیگر برنج و شیرینی جات نمی خورم. شام های من به سوپ و سالاد و نهایتا یک میوه ختم می شود و در عوض صبح ها که از خواب بیدار می شوم صبحانه ای می خورم که شاید آن را برای ناهار هم نتوان خورد ولی من که از عصر روز قبل چیزی نخورده ام با اشتها آن را می خورم. این شد که چربی های اضافه ام از بین رفت و حالا به قول شما چابکترم.
فردا: آیا با لژیونرهای سابق خودمان هم درباره بازی در اروپا صحبت کرده بودی؟
- البته که می کردم. یادم هست در این باره از علی کریمی و جواد نکونام می پرسیدم که بازی در اروپا چه تفاوتی با کار در ایران دارد که آنها همیشه به من می گفتند زمین تا آسمان متفاوت است. وقتی به اینجا آمدم متوجه این موضوع شدم. اینکه در ایران باید روزی دو، سه ساعت در باشگاه باشی ولی در اینجا از صبح تا عصر مانند یک کارمند روزت در باشگاه سپری می شود.
فردا: با این شرایط خوبی که داری فکر می کنی در تیم ملی تا چه حد به کار کی روش بیایی؟
- نمی دانم. من هر زمان در اردوی تیم ملی هستم بهترین روزهای زندگی ام را سپری می کنم. می دانم اگر زحمتی می کشم و عرق می ریزم برای یک ملت است نه فقط خودم. این خیلی برایم اهمیت دارد. هر تصمیمی کی روش بگیرد من تابع او هستم.
فردا: بازی با قطر را چطور پیش بینی می کنی؟
- قطعا آنها از بازی دور رفت شاکی هستند و می خواهند به نوعی آن بازی را جبران کنند. البته ما هم در صدر هستیم و باید از این شرایط خوبی که داریم به نحو احسن استفاده کنیم. ما بهترین شانس را برای صعود دوباره به جام جهانی داریم و باید از این فرصت نهایت استفاده را ببریم.
فردا: می دانی کی روش گفته شاید پرسپولیسی ها به اردوی تیم ملی دعوت نشوند؟
- اطلاعی از این مسایل ندارم و نمی خواهم به این اتفاقات ورود کنم. امیدوارم هر تصمیمی گرفته شود به سود تیم ملی مان باشد.
فردا: فکر می کنی این فصل کدام تیم در لیگ ایران قهرمان می شود؟
- فکر می کنم یا دوست دارم(خنده)... البته که دوست دارم پرسپولیس قهرمان شود. به هر حال من بازیکن این تیم بوده ام و دوست هم دارم پرسپولیس قهرمان شود. الان هم شرایط خیلی خوبی در لیگ دارد و با اختلاف در صدر است. البته هنوز چیزی قطعی نیست ولی با شناختی که از بازیکنان و مربی این تیم دارم می دانم که به این راحتی ها قهرمانی را به کسی تعارف نمی زنند.
فردا: حرف باقی مانده؟
بی شک خیلی از بازیکنان جوان ایرانی هستند که دوست دارند در اروپا توپ بزنند. به آنها پیشنهاد می کنم قید پول را بزنند و برای کسب تجربه ابتدا فقط به فکر ورود به فوتبال اروپا باشند. بعد که خوب بودند و درخشیدند موفقیت هم در ادامه به سراغ شان می آید.
دیدگاه تان را بنویسید