خبرگزاری فارس: درگذشت منصور پورحیدری علاوه بر اینکه برای خانواده آن مرحوم ناراحتکننده بود برای همبازیها و هم نسلان پدر استقلال هم غم و اندوه زیادی را به همراه آورد. مسعود معینی که همراه منصور پورحیدری در سالهای اخیر در بخش مدیریتی باشگاه استقلال کنار هم دور یک میز مینشستند در خصوص درگذشت پورحیدری و سالها کنار او بازی کردن صحبتهای جالبی با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، انجام داد. فارس: این روزها همه در مورد فوت منصور پورحیدری صحبت میکنند. شما هم سالها کنار پورحیدری بازی کردید و هم این اواخر در بخش مدیریتی باشگاه کنار هم بودید. قطعا درگذشت منصور خان برای شما طور دیگری بوده است. من خوشحالم که مراسم تشییع پورحیدری مراسمی بود که در شأن نام او و باشگاه استقلال برگزار شد. باید از مردم تشکر کرد که با حضورشان بار دیگر به ما قدیمیترها دلگرمی دادند. از پیشکسوتان استقلال هم تشکر میکنم که اکثر آنها در این مراسم حضور پیدا کردند. حتی برخی از آنها شرایط جسمانی خوبی هم نداشتند اما به عشق منصور پورحیدری در امجدیه حضور پیدا کردند. جدا از اینکه ما پیشکسوتها در یک مراسم حزن و اندوه همدیگر را دیدیم ولی باید اشاره
کنم منصور پورحیدری اینقدر بزرگ بود که همه قدیمیها را دور هم جمع کرد و همه به گرمی از هم استقبال کردند. درست است که در زمانی که در قید حیات هستیم باید هوای همدیگر را داشته باشیم اما مرگ همین بزرگان باعث جمعاوری قدیمیها میشود. این یک حسن است برای کسی که میتواند حتی با مرگش بزرگان را کنار هم جمع کند. منصور و منصورها باعث میشوند که اینچنین قرمز و آبی کنار هم جمع شوند. حتی برانکو هم در این مراسم شرکت کرد که باید از او تشکر کنم. من خیلیها را در این مراسم دیدم که از دیدن آنها خوشحالم شدم و همه اینها را مدیون منصور پورحیدری هستیم.من معتقدم که رقابت و تلاش برای موفقیت جای خود اما رفاقتها را نباید فدای رقابت کنیم. باید این تابوی تاسف خشک شکسته شود. برگزاری مراسم را چطور دیدید؟ مراسم با نظم بسیار خوبی برگزار شد باید از نیروی انتظامی تشکر ویژهای کنیم که توانست در برگزاری نظم موفق عمل کند حتی من جمعیت قابل ملاحظهای از بانوان را در شیرودی دیدیم که این برایم جالب بود. با جلال طالبی که در امجدیه راه میرفتم به او میگفتم انگار 46 سال پیش است. واقعا در این ورزشگاه هیچ چیز تکان نخورده است. چمن ورزشگاه مثل همان
46 سال پیش بود. محیط برایم خیلی جالب بود و تمام خاطرات سالهای دورم و بازیهایی که با استقلال مقابل پرسپولیس در این ورزشگاه انجام میدادیم برایم زنده شد. جالب است بگویم وقتی تابوت منصور پورحیدری در حال چرخیدن در ورزشگاه شیرودی بود درست در نقطهای که منصور پورحیدری در جام باشگاههای آسیا توپ را برای من سانتر کرد و من توانستم گل بزنم تابوت او در همان مکان قرار گرفت. جا دارد از آقای افشارزاده هم قدردانی کنم. روزی که پورحیدری فوت کرد به من زنگ زد و گفت در کنار مزار ناصر حجازی جای پورحیدری را در نظر گرفتم. همه اینطور میگویند که جای منصور پورحیدری تا سالهای سال پر نمیشود. قطعا همینطور است. منصور هم تاریخچه استقلال بود و هم از لحاظ فنی و عقبه اینقدر قوی بود که کسی نتواند تا سالیان سال جایش را پُر کند. او حتی در هیأت مدیره هم یک وزنه مهم بود. استقلال 2 ستاره در پیراهن خود ثبت کرده که هر دو را به شدت به منصور پورحیدری مدیون است. اما در تمام این سالها پورحیدری یکبار هم منت این تلاشش را بر سر باشگاهش نگذاشت. این برخلاف رفتارهایی است که در سالیان گذشته از استقلالیها دیده شده است و حتی شاهد هستیم که بازیکنان در
سالهای اخیر برای باشگاه استقلال شرط و شروطهای عجیبی میگذارد. من خودم معتقدم همه ما در باشگاه باید مطیع مدیریت باشیم. باشگاه باید آنقدر بزرگ باشد که هیچ مربی و بازیکنی نتواند برای باشگاه شرط و شروطی بگذارد و من خودم هم معتقدم که کادر فنیهای سالهای اخیر به این مسئله کوچک شدن باشگاه دامن زدند و طوری وانمود شده که باشگاه کوچکتر از آنهاست. در حالی که باشگاه از سرمربی و بازیکنان و همه اعضایش بزرگتر است. این باشگاه جز پیراهن نیست اگر کسی امروز طرفدار بارسلون و رئال است به خاطر ارزش پیراهن آن است. فکر میکنید چه عواملی باعث شده تا باشگاه اکنون کوچکتر از اعضایش نشان داده شود. من فکر میکنم مهمترین عامل عدم ثبات مدیریت است. وقتی هر دو سال یک بار شاهد تغییر مدیریتی هستیم نباید توقع دیگری هم داشت. هیأت مدیرهای قوی است که با هم هماهنگ باشند و افراد با تخصصهای متفاوت حضور داشته باشند. یکی از موارد آزاردهنده این است که هر مدیری که آمده پس از کنار رفتن مشکلاتی را برای باشگاه به جای گذاشته است و اکثر پرداختیهای مدیرعامل مربوط به گذشته میشود. اما من خودم معتقدم باید بحث بزرگتر بودن سرمربی و بازیکنان نسبت به
باشگاه کمرنگ شود. قبلا باشگاه برای ما بسیار بزرگ بود که الان اینطور نیست و این بزرگی را از باشگاه گرفته است. البته شرایط جامعه هم تغییر کرده و متاسفانه عدهای به عنوان لیدر عرض اندام کردند و به خود اجازه میدهند اظهار وجود کنند. همیشه برای خود من این سؤال است که در لیگهای انگلیس، آلمان، ایتالیا آیا واقعا همین رفتارها میشود؟ در همه کشورها فوتبال جزئی از زندگی است و نباید این دلگرمی و این شغل را با جهتگیری به مردم بدهیم. سرمربیان تیمهای استقلال و پرسپولیس باید به این فضا کمک کند تا یک روند معقول حاکم شود. اگر بخواهید منصور پورحیدری را توصیف کنید از چه واژههایی استفاده میکنید؟ پورحیدری به شدت آرام بود و از جنجال دوری میکرد. به هیچ وجه دنبال حاشیهسازی نبود با تفکر کار میکرد و در این سالها چون در بخش مدیریت باشگاه نیز حضور داشت از همه امور باخبر بود. البته پورحیدری به غیر از استقلال در تیمهای دیگری هم بوده اما به طور کلی او شخصیت غیرقابل تغییری داشت و من با قاطعیت میگویم که نبودن پورحیدری واقعا برای ما سخت تمام میشود و غیبتش مشکل است. هر گاه منصور پورحیدری در جلسات بود راحت تصمیم میگرفتیم.
معمولا پیشکسوتان قدیمی ورزش از وضعیت اجتماعی و مالی خود گلهمند هستند. آیا منصور پورحیدری بیمه بود؟ به مورد خوبی اشاره کردید. البته در مورد منصور پورحیدری باید بگویم که او بیمه بود و چون خانواده خوبی داشت زندگی خوبی هم داشت. پیشکسوتان فوتبالی آنهایی که تحصیل خود را رها نکردند و در کنار زندگی قهرمانی درس خواندند چند پله جلوتر از آنهایی هستند که به تحصیل خود ادامه ندادند. من یادم میآید رایکوف همیشه به خودم میگفت حالا که در کنار فوتبال دانشجو هستی به درست ادامه بده تا بعد از فوتبال زندگی خوبی داشته باشی و خوشبختانه این موهبت الهی نصیب من شد و من توانستم به درسم ادامه دهم. اما باید متاسفانه بگویم خیلی از بازیکنان قدیمی که از لحاظ فوتبالی ستاره بودند اکنون شرایط خوبی ندارند و همه تکیهگاهشان باشگاه است. من خدا را شکر میکنم چشم به باشگاه ندارم. منصور پورحیدری هم همینطور بود. البته در مورد قرارداد پورحیدری با باشگاه استقلال این را بگویم که در هیأت مدیره تصمیم گرفتیم مابقی قرارداد او هر چه زودتر به خانواده او پرداخت شود. من توصیهام اکنون به قدیمیترها نیست بلکه معتقدم باید اکنون به نسل آینده نگاه کنیم.
مربیان ما باید به بازیکنان یاد بدهند یک روزی قهرمان به اوج میرسد و یک روزی این اوج رسیدن تمام میشود. شما نگاه کنید راجر فدرر چندین سال نفر اول تنیس جهان بود اما حالا جزو 10 تنیس باز اول هم نیست. خلائی که بین دوران اوج و پس از قهرمانی به وجود میآید بسیار خطرناک است و معمولا بازیکنان دچار مشکل میشوند. یک ورزشکار حرفهای باید در کنار زندگی قهرمانیاش خانواده خوب، شغل و موقعیت اجتماعی خوبی هم داشته باشد. پیشکسوتانی که این شرایط را ندارند اکنون دچار مشکل هستند. من فوتبالم سال 63 تمام شد اما به دلیل اینکه ادامه تحصیل دادم به لحاظ مالی هیچ گاه به فوتبال تکیه نکردم و به همین دلیل اکنون نگرانی ندارم. خوشحالم که منصور پورحیدری هم همین راه را رفت. الان وظیفه مربیان است این بازیکنان نسل جدید که پولهای کلانی هم میگیرند هدایت کنند و به آنها از همین حالا بگویند فوتبالشان یک روز تمام میشود. مسعود معینی نفر سوم از سمت راست بگذریم. در جلسهای که در هیأت مدیرت داشتید ظاهرا در مورد قرارداد بازیکنان بحثهایی داشتید. من با آقای توفیقی که مسئول نقل و انتقالات باشگاه بود صحبتهایی انجام دادیم و او با ضرس قاطع گفت هیچ
گونه متمم و مادهای در قراردادها نیست و حتی تاکید کرد حاضر است همه قراردادها را در هیأت مدیره بیاورد که به او گفتم به حرفهایش اعتقاد دارم و نیازی به این کار نیست. البته این بحث هم مطرح شد که شاید یکسری قول و قرارها به صورت شفاهی بوده که از نظر من همین قول و قرار شفاهی هم درست نبوده. ما قبل از آغاز نقل و انتقالات در هیأت مدیره مصوب کرده بودیم قرارداد بازیکنان و کادر فنی بعد از بسته شدن باید به مصوبه هیأت مدیره برسد و بعد به سازمان لیگ برود که این اتفاق نیفتاد. دلیل اینکه قراردادها به هیأت مدیره تحویل داده نشد، چیست؟ البته این مسئله در شرف انجام شدن است اما اینکه چرا قراردادها به ما تحویل داده نشد گلایهای است که من همیشه آن را مطرح کرده و میکنم. در این جلسه آخری که در هیأت مدیره داشتم با منصوریان صحبتهای خوبی انجام دادیم. او مشکلات تیم را گفت و ما هم مشکلات را به او گفتیم و او پذیرفت. فکر میکنم ما یکی از تیمهایی هستیم که در نیم فصل دوم به ترمیم جدی نیاز داریم. آقای منصوریان هم صحبتهایی مطرح کرد خودش هم نگران است. ما بازیکنانی داریم که یا اصلا بازی نکردهآند و یا اصلا فرصت خیلی کمی در مسابقات بودند
که این نشان میدهد تجربه خوبی برای منصوریان نبوده و برای ترمیم تیم باید فکر کند. بازی با مس نگران کننده بود و منصوریان هم خودش این موضوع را پذیرفت. ما هیچ گاه در جلساتمان فضای تنشزا نداشتهایم و همه به فکر این هستیم که به هم راهکار بدهیم. من اصلا اعتقادی به چلنج کردن ندارم و این جلسات فقط برای بهتر شدن شرایط تیم است. منصوریان از من خواست در جلسات تمرینی بیشتر حضور پیدا کنم و با بازیکنان تیم هم صحبتی داشته باشم. تیم اکنون از لحاظ مالی دچار مشکل نیست. تمام کادر فنی و بازیکنان تاکنون 30 درصد پولهای خود را گرفتهاند اما اسپانسر قول داده تا نیمفصل درصد پرداختیها را به 50درصد برساند
دیدگاه تان را بنویسید