ورزش سه: بعد از نسل 98 که در جام جهانی فرانسه همه نگاه ها را معطوف به فوتبال ایران کرد، نسل جوانی رشد پیدا کرد که همه را برای شکست طلسم ناکامی در فوتبال پایه و رفتن به المپیک آن هم بعد از چند دهه امیدوار کرده بود. در آن نسل بودند بازیکنانی که بسیاری با دیدن توانایی های فنی آنها پیش بینی می کردند که همچنان به حضور فوتبالیست های ایرانی در لیگ های معتبر اروپایی ادامه دهند و به افتخارات زیادی در عرصه ملی و بین المللی برسند؛ اما برخلاف پیش بینی ها از آن جمع تنها یک یا دو نفر بودند که نصفه و نیمه خود را نشان دادند و در فوتبال اروپا نامی برای خود دست و پا کردند؛ آن هم نه به اندازه نسل نود و هشتی های ایران. نسل امیدهای فوتبال ایران در آغاز هزاره سوم بعد از درخششی که با کمک تعدادی از بازیکنان بزرگسال در بوسان 2002 داشت و مدال قهرمانی بازی های آسیایی را برگردن انداخت، امید داشت با کاپیتانی محرم نویدکیا (پدیده جدید فوتبال ایران)؛ همچنین درخشش بازیکنانی همچون جواد نکونام، ایمان مبعلی، جواد کاظمیان، نیکبخت واحدی و ... بتواند جواز صعود به المپیک 2004 آتن را به دست بیاورد؛ اما با هدایت محمد مایلی کهن این امید ها به
ناامیدی تبدیل شد و از آن بدتر ناکامی در این تورنمنت باعث شد تا یکی از بهترین نسل های فوتبال ایران در این رده سنی بار دیگر تحت الشعاع همان بازیکنان 98 قرار بگیرد. ایمان مبعلی، جواد کاظمیان، ناجی بداوی، جلال کاملی، محمد نصرتی، مهدی رحمتی، آرش برهانی، هادی شکوری، مهرزاد معدنچی، سیاوش اکبرپور، محرم نویدکیا و... بازیکنانی بودند که در مرحله مقدماتی با حذف زودهنگام و تلخی از المپیک آتن روبه رو شدند و حتی اخراج مایلی کهن در نیمه راه نیز نتوانست این نسل را برای حضور در تورنمنتی بین المللی نجات دهد. در این بین مصدومیت و بدبیاری های گل سرسبد تیم، یعنی محرم نویدکیا، هم از همین تورنمنت استارت خورد و در کره با پارگی رباط صلیبی، یک زانوی درب و داغان برای ستاره اصفهانی باقی گذاشت آن هم در سنی که می توانست او را به آرزوهای بزرگش برساند. متاسفانه عدم برنامه ریزی و انتخاب های صحیح روسای وقت فدراسیون فوتبال، برای یکی از بهترین نسل های امید ایران، باعث شد تا بازیکنانی که هر یک توانایی درخشش در باشگاه های اروپایی را داشتند از دید استعدادیاب ها خارج شوند و سال ها بدون هیچ موفقیت و درخشش بین المللی در فوتبال ایران بازی کنند.
محرم نویدکیا هم به عنوان شاخص ترین چهره آن تیم تنها یک مقطع کوچک به بوخوم رفت؛ اما مصدومیت به او امان نداد و دوباره راه بازگشت به اصفهان را در پیش گرفت تا چند روز قبل به عنوان یکی از سرشناس ترین بازمانده های آن نسل طلایی خداحافظی غریبانه و غیرمنتظره ای از فوتبال داشته باشد. از جمع آن ستاره های پراستعداد تنها یک نفر مثل جواد نکونام توانست به موفقیتی نسبی برسد و مابقی همگی بدون رسیدن به جام یا موفقیتی بزرگ مجبور به خداحافظی شدند؛ در صورتی که با ظهور آن نسل پیش بینی می شد که فوتبال ایران بعد از نسل 98 صاحب فوتبالیست های بزرگ تری شده است. بازیکنانی مثل ایمان مبعلی، جوادکاظمیان و سیاوش اکبرپور تنها مقطعی در فوتبال امارات حاضر شدند و مابقی هم در لیگ برتر به میدان رفتند و مدام درجا زدند و تنها دلخوش به عناوین داخلی باقی ماندند؛ درست مثل نویدکیا که با 5 قهرمانی لیگ برتر و 4 قهرمانی جام حذفی با بازویند کاپیتانی سپاهان به مرد افسانه ای طرفداران سپاهان در دو دهه گذشته تبدیل شد و در نهایت هم خداحافظی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید