لزوم تنبیه قاطع متخلفین حادثه اهواز
صحبتها تمام شد اما کسی زیر بار مسئولیت نرفت. از رییس هیئت فوتبال که طلبکار و بد لحن جواب مجری نود را میداد تا سرمربی استقلال اهواز که به دنبال جلب محبت خوزستانیها، موضوع را طور دیگری جلوه میداد.
یک بار گفت و گو ها را مرور کنید. عادل فردوسی پور با تلاشی خستگی ناپذیر سعی در القای یک مفهوم ساده دارد اما در نهایت به نتیجه نمیرسد. پس نیم ساعت وقت برنامه میرود پای توجیهها بهانهها و نمایش بی مسئولیتی. انگار نه انگار که ممکن بود با باز نشدن درهای دیوار حائل بین تماشاگران و زمین، حادثهای بزرگ و باورنکردنی رقم بخورد. فکر کنید کسی که با اصرارش مسئولیت اصلی برگزاری بازی در ورزشگاه کوچک تختی را دارد و مسئولی که مثل شیر پشت این تصمیم اشتباه ایستاده است، طوری طلبکار حرف میزنند که فکر میکنید یک عذرخواهی حق مسلمشان است. بعد یک مسئول درجه اول کشوری، در همین مسیر از خود سلب مسئولیت میکند و در نهایت هم نوبت یکی از کارمندهای برگزارکننده است که با سماجتی دیده نشده، مافوقهای خود و مقامات درجه اول فوتبال ایران را به بی تدبیری متهم کند.
اینها، این اعصاب خردی تماشای برنامه، قیمت نازل تصمیماتی است که نتیجهاش را به چشم دیدهایم. بهای مسابقهای که تازه با شکست به اتمام رسیده است. قیمتی که البته ممکن بود تا جایی بالا برود که تا سالهای سال از آن حرف بزنیم. کاش مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون که همیشه مصلحت را در تصمیم گیریها لحاظ میکنند بعد از 15- 16 سال برگزاری لیگ برتر بالاخره تکلیف خودشان را با فوتبال روشن کنند. این که از همان سال اول برگزاری لیگ قرار بوده تیمها با امکانات و منابع در سطح حرفهای حضور داشته باشند. این که فکر کنیم همیشه لطف خدا شامل حال ما نیست و بالاخره لابه لای این بی توجهیها، یک سقف ورزشگاه هم هست که فروبریزد و خانوادههایی را سوگوار کند و فوتبال را بیشتر از قبل از چشم بیندازد. این که بی ترس و واهمه یک از اختیارات قانونی استفاده کنیم و مقصرها را به خط کنیم ... بی شک، سرهای شکسته و نفسهای حبس شده، اهمیتی بیش از بند کردن به خالکوبی ها و جزییاتی دارد که بودن و نبودن اش سرنوشت کسی را عوض نخواهد کرد.
بیایید ویدئوی برنامه نود دیشب را دوباره تماشا کنیم. فقط برای شنیدن حرفهایی که شگفت زدهمان میکند و تصمیم قاطع برای آنکه دیگر این شکنجه نیم ساعته را دیگر تحمل نکنیم. فوتبال ایران، حالا به اعتراض جمعی و قاطعیت در تنبیه نیاز دارد تا جان مردم این طور بازیچه یک مربی و یک مسئول و افکار عجیبشان نباشد.
آقای کفاشیان، در این روزهای نزدیک به رفتن کاری کنید که فکر کنیم اگر هم اشتباهی به فوتبال آمده بودید، یک چیزهایی هم از مدیریت میدانستید. جان عزیزترینها، بیش از این شرمسارمان نکنید که اگر کمی شانس نبود این دوره هشت ساله وحشتناک به پایان میرسید. ما منتظر اقدامیم، جناب رییس.
دیدگاه تان را بنویسید