مهر: یکی از مهمترین دلایل جدایی حسین فرکی از سپاهان اصفهان حرفها و شعارهایی بود که روی سکو های فولاد شهر شنیده میشد این خبر را مسئولان خود سپاهان هم تایید کردند و فرکی هم این موضوع را تایید کرد و حتی پیامک هایی را هم با مضمون تهدید از سوی سکونشینان منتشر کرد. بحث اما اینجاست که سابقه نداشت در سپاهان هواداران این تیم آنقدر تیم خود را تخریب کنند که مربی کلا تیم را وسط فصل رها کند و برود. از این اتفاقات در استقلال و پرسپولیس بیشتر دیدهایم. آنهایی را که به اسم بوقچی باشگاه را به هم ریختهاند دیده ایم اما ندیدهایم باشگاهی مثل سپاهان هم دچار این مشکلات شده باشد. البته در رخ دادن این اتفاقات خود حسین فرکی و کم طاقت بودنش هم نقش دارد اما آنچه مهمتر است اینکه سونامی سکو بازی به اصفهان هم رسیده و اولین ضربه را به این باشگاه زد. این مهم نیست که تصمیم درست چه تصمیمی است، مهم آنست که سکوها حالا میتوانند در تصمیم سازیهای سپاهان نقش داشته باشند که این موضوع اتفاق بسیار بدی برای سپاهان محسوب میشود و از این به بعد داستانهای سپاهان با هر تزلزلی به مشکلاتی شبیه به همین تبدیل میشود. نکته دیگر درمورد سپاهان بازیکن
سالاری است. اخباری که از اصفهان به گوش میرسد و رفتاری که با نویدکیا شد دقیقا مصداق بازیکن سالاری بود که سالها استقلال و پرسپولیس با آن دست و پنجه نرم میکردند. امثال جباریها و کرارها و کریمیها و داییها و... و. در این دو تیم مشکلات بسیار زیادی را به وجود آوردند و معمولا یا کنار گذاشته شدند یا تیم به هر حال ضرر کرده است. به نظر میرسد مدیریت جدید این باشگاه پیرو ساختار مدیریتی سابق سپاهان نیستند که اگر چنین بود نه اجازه جدایی به فرکی را می دادند، نه اجازه درشت گویی به سکوها را می دادند و نه اجازه بازگشت پس از ماه ها قهر کردن به نوید کیا می دادند که البته نه تنها بازگشت بلکه مربی موقت تیم هم نام گرفت. به هر حال این مسیر عاقبتش تضعیف سپاهان است و بس.
دیدگاه تان را بنویسید