مهر: نگرانیهایی در پی انتخاب کریمی به عنوان دستیار کیروش به وجود آمده که بخشی از آن مربوط به رفتارهای کیروش با صالح و نمازی است و مصاحبههای سنگین این سرمربی و بخش دیگر از این جهت است که اصالتا کریمی با کدامین کارنامه و تجربه آنجا در کنار سرمربی تیم ملی فوتبال ایران مینشیند و قرار است او به تیم ملی کمک کند یا تیم ملی به او؟ علی کریمی در یک غافلگیری دستیار کیروش شد تا پرسشهای زیادی در ذهنها شکل بگیرد که اولینش این است؛ قرار است علی کریمی به تیم ملی کمک کند یا تیم ملی به علی کریمی؟ کریمی اصالتا آیا امروز یک مربی محسوب می شود؟ یا بازیکنی که به تازگی از فوتبال خداحافظی کرده؟ او برای مربی شدن تاکنون چه کرده و کدامین دوره را سپری کرده و کجا تجربه کرده که یک مربی در واکنش به بازیکنانش باید چه کند؟ و اصالتا در کدامین بخش جادوگر این فوتبال می شود عصای دست کی روش؟ و او آیا عصا است یا وبال؟ پرسش دوم این است که آیا این انتخاب بی ربط و بی دلیل و بی اثر تا روز آخر دوام و قوام خواهد داشت؟ یا مثل امید نمازی ،کی روش پای عباس آقای تدارکاتچی را وسط می کشد و ارزش کار نمازی را نابود می کند؟ یا مثل مجید صالح که در بازی
دوستانه از مربی اش خواست که کمک داور بایستد، با کریمی رفتار می کند؟ و پرسشهای نهایی به اینجا می رسد که در صورت چنین برخوردهایی آیا کریمی تحمل میکند؟ و مثل نمازی می رود و پشت سرش را هم نگاه نمی کند؟ یا اینکه مثل صالح کلامی در رابطه به کارلوس حرف نمی زند؟ یا اینکه کریمی داستانی بزرگ به راه می اندازد که کیروش در آن تاوان پس بدهد؟ بر این باوریم که انتخاب کریمی جنبه های مثبتی هم داشت؛ در واقع این یک شروع خوب برای او خواهد بود که با دستیاری کی روش مربیگری را استارت بزند اما تیم ملی از این انتخاب سود نمی برد بلکه این یک نفع یک طرفه است از تیم ملی برای کریمی وگرنه کریمی آموزه و تخصصی نو تجربه ای ندارد که به تیم ملی بدهد؟ آیا او تاکنون آنالیز کرده است؟ آیا کریمی تاکنون تئوریسین تمرین بوده؟ آیا کریمی دستیار بوده؟ پاسخها همگی منفی است. در واقع این یک پارتی بازی مدرن بود که کریمی را کنار کیروش بنشانند و البته که به دلیل محبوبیت بالای کریمی حتی در میان اهالی فوتبال هم کسی اعتراضی به این وصلت نداشته باشد. اما این انتخاب اصولی نبوده و علاوه بر اینکه ممکن است عواقب داشته باشد و موجب برخی اختلافها با نکونام و
کیروش شود بلکه سودی هم برای تیم ملی ندارد. کریمی اختلافاتی با نکونام داشت. با کیروش هم هر کسی نمیتواند کار کند به ویژه کریمی با آن پیچیدگیهای رفتاری خاص و سیمپیچی مغزی سنگین! در واقع فدراسیون فوتبال با این اشتباه حتی یک سهمیه ای که می توانست کنار کی روش بنشاند را هم سوزاند. در حالی که می شد آنجا کنار کیروش مربی کارنامه دار و کاریزماتیکی نشاند که بعد از کیروش سرمربی تیم ملی شود نه اینکه کریمی را آنجا نشاند که تا 10 سال دیگر هم نمیتواند مربی تیم ملی باشد. برای کریمی بهتر بود که با پرسپولیس کارش را به عنوان مربی شروع کند و آرام آرام جلو بیاید نه اینکه یک مرتبه به تیم ملی بزرگسالان برسد و نه خودش و نه دیگران ندانند که قرار است او برای کیروش و تیم ملی چه کند؟ بله این یک اشتباه بزرگ بود به همه این دلایل که نوشتیم. در واقع مثلث ایجاد شده بین کیروش و کریمی و نکونام یک جور مثلث برمودا است که هر اتفاقی در آن می توانید پیشبینی کنید!
دیدگاه تان را بنویسید