قربانيان سرشناس دوپينگ در ايران
اوج دوپينگ در وزنهبرداري به سال 1388 برميگردد. زماني كه ماموران آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ (وادا) در محل اردوي تيم ملي حضور يافتند و از همه وزنهبرداران حاضر در اردو تست گرفتند. تستي كه در نهايت به مثبت اعلامشدن نمونه 9 وزنهبردار حاضر در اردو انجاميد.
جام جم آنلاين نوشت: دوپينگ همچنان كه در ورزش دنيا قدمت طولاني دارد و ورزشكاران ريز و درشتي را در سراسر دنيا به كام خود بلعيده است، در كشورمان نيز از گذشته تا امروز قهرمانان زيادي را گرفتار و با حيثيت و جايگاهشان بازي كرده است. منجلابي كه گاه ريشه در ناآگاهي ورزشكار دارد و گاه تعمدي صورت ميگيرد، با وجود اين و با توجه به بارمنفي اجتماعي اين پديده، معمولا كمتر قهرمان دوپينگي به اشتباه خود اقرار كرده و حداكثر آن را ناشي از ناآگاهي خود دانسته است. اما در شرايطي كه هرازگاهي نام ورزشكاران دوپينگي رشتههاي مختلف اعلام ميشود بد نيست مروري داشته باشيم به برخي ورزشكاران سرشناس رشتههاي مختلف كه در يكي دو دهه اخير دوپينگي شدهاند. وزنهبرداري و ماجراي دوپينگ 9 نفره وزنهبرداري با توجه به طبيعت خاص اين رشته و لزوم دارابودن قدرت بدني بالا براي موفقيت در آن، نهتنها در ايران كه در اكثر كشورهاي دنيا بيشتر در معرض اين آسيب قرار دارد. البته بر فدراسيون بينالمللي اين رشته مافيايي حاكم است كه گاه سياست تقسيم مدال را در دستور كار قرار داده و بر اساس همين سياست وزنهبرداران كشورهاي مختلف را با تهديد مثبت اعلامشدن نمونه دوپينگ، از كسب مدال باز ميدارد. درست مثل اتفاقي كه در المپيك سيدني براي شاهين نصيرينيا، كاپيتان تيم ملي ايران رخ داد و اميد اصلي كسب مدال طلاي تيم ايران به دليل آنچه مصدوميت خوانده شد از جدول رقابتها كنار گذاشته شد. با اين حال در اوايل دهه 70 شمسي، مرحوم رمضـــانعلي تيموري وزنهبردار دسته فوق سنگين تيم ملي به دليل مثبت اعلامشدن نمونه دوپينگش، چند صباحي را دور از دنياي قهرماني ماند. اوج دوپينگ در وزنهبرداري به سال 1388 برميگردد. زماني كه ماموران آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ (وادا) در محل اردوي تيم ملي حضور يافتند و از همه وزنهبرداران حاضر در اردو تست گرفتند. تستي كه در نهايت به مثبت اعلامشدن نمونه 9 وزنهبردار حاضر در اردو انجاميد. سرشناسترين ناكام وزنهبرداري سعيدعلي حسيني، وزنهبردار دسته فوق سنگين است، كسي كه با توجه به ركوردهاي خوبي كه در رده سني جوانان به ثبت رسانده بود از او به عنوان جانشين حسين رضازاده نام برده ميشد. اما حسيني كه پيش از اين نيز يك بار ديگر دوپينگي اعلام شده بود با مثبت اعلامشدن مجدد تستش ابتدا به صورت مادامالمعر و سپس با كلي كش و قوس در مجامع بينالمللي، به 12 سال محروميت محكوم شد و اين يعني پايان عمر وزنهبردار جواني كه سالها ميتوانست براي كشورمان افتخارآفرين باشد. كشتي و عباس جديدي كشتي هم كم در معرض دوپينگ نبوده و نيست. در حالي كه در دهه 60 و 70 كشتيگيران سرشناسي چون محمدرضا توپچي و كيومرث رجبي در دام دوپينگ گرفتار شده بودند، در رقابتهاي جهاني سال 1993 عباسجديدي كشتيگير دسته 90 كيلوي وقت تيم ملي كه به مدال طلاي رقابتهاي جهاني دست يافته بود، با مثبت اعلامشدن نتايج تستاش دو سال محروم شد. البته محروميت جديدي با تلاش فدراسيون كشتي تقليل يافت و او پس از بازگشت به دنياي قهرماني چندين مدال ارزشمند و پاك براي ورزش ايران به ارمغان آورد. اما پيش از المپيك آتن بود كه خبر مثبت اعلامشدن دوپينگ مهدي حاجيزاده ستاره وقت تيم ملي كشتي آزاد همه را غافلگير كرد، خبري كه در ادامه و پس از كش و قوس فراوان به اينجا ختم شد كه تنها نمونه A حاجيزاده مثبت بوده و نمونه B او منفي بوده است. با اين حال حاجيزاده در المپيك آتن شركت كرد و به توفيقي دست نيافت. بابك قرباني و علي اكبري، سرشناسترين قربانيان در شرايطي كه كادرفني تيم ملي كشتيفرنگي به خود ميباليد، دو قهرمان مقتدر در دسته 96 كيلو داشت كه هر يك ميتوانستند كشتي ايران را در جهاني 2011 و المپيك 2012 صاحب مدال طلا كند، حدود دو ماه پيش از رقابتهاي جهاني 2011 تركيه ماموران وادا در خانه كشتي حاضر شدند و پس از چندي اعلام شد اين دو ستاره كشتي ايران دوپينگي هستند و هر يك به دو سال محروميت محكوم شدند. گرچه در ابتدا محمدرضا يزدانيخرم، رئيس وقت فدراسيون كشتي قصد داشت اين اتفاق را به لابي روسها در فيلا نسبت دهد، محمد بنا، سرمربي تيم ملي دوپينگي بودن شاگردانش را پذيرفت و به اين ترتيب دو ستاره كشتيفرنگي از نظرها محو شدند. گرچه كادرفني تيم ملي هنوز هم هواي اميرعلي اكبري دارنده طلاي رقابتهاي جهاني 2010 را دارد، اما بابك قرباني كه بنا به گفته نزديكانش به دنبال مثبت اعلامشدن دوپينگاش بشدت عصبي شده بود، در نهايت طي يك نزاع به اتهام قتل دستگير شد و هم اكنون در زندان به سر ميبرد. پرسپوليسيها: تقصير گوشت گاو بود! در فصل 75ـ1374 پرسپوليس به سرمربيگري استانكو پاپلكوويچ كروات در جام باشگاههاي آسيا شركت كرد، رقابتهايي كه در آن پرسپوليس با دو يار كمكي به نامهاي فرشاد فلاحتزاده و خداداد عزيزي حضور يافت. در اين ميان پس از چندي بر اساس آزمايشهايي كه زير نظر AFC برگزار شد جواب تست دوپينگ فرشاد فلاحتزاده و نعيم سعداوي مثبت اعلام شد و اين دو بازيكن هر يك به مدت هشت ماه محروم شدند. نكته جالب توجه در آن مقطع اين بود كه دو بازيكن ياد شده و همچنين امير عابديني، مديرعامل وقت باشگاه پرسپوليس ريشه اين دوپينگ را به گردن گوشت گاو مصرف شده انداختند. اما به هر شكل چه از مواد نيروزا استفادهكردند و چه استفاده نكردند، اين دو نفر اولين دوپينگيهاي فوتبال ايران شناخته ميشوند. از ديگر فوتباليستهاي سرشناس دوپينگي ميتوان به مهدي واعظي اشاره كرد. او در اردوي تيم ملي تست داد و تيم ملي و جام جهاني 2006 آلمان را از دست داد. همچنين حميد شفيعي، بازيكني كه خيلي زود به عنوان يك ستاره در فوتبال ايران و باشگاه ذوبآهن چهره شد با دوپينگ از نظرها افتاد. شفيعي پس از طيكردن دوران محروميت به استقلال آمد اما در ليگ هفتم ناكام بود و پس از آن رفته رفته از سطح اول فوتبال محو شد. حامد كاويانپور، بازيكن سرشناس پرسپوليس هم در ليگ تركيه بود كه به جرم دوپينگ محروم شد و برگشت خورد. البته خودش هيچ وقت زير بار اين دوپينگ نرفت. در ليگ هفتم حرفهاي هم كه وينگو بگوويچ، سرمربي پاس همدان بود، دو بازيكن اين تيم به اتهام دوپينگ محروم شدند. سعيد دقيقي و امير ابوچا دوپينگيهاي پاس معرفي شدند. رضا چلنگر، مترجم بگوويچ هم سر همين پرونده و دست داشتن در ماجراي دوپينگ محروم شد. دوحه 2006 و محروميت پيش از اعلام! در اينجا خالي از لطف نديديم به يك مورد جالب توجه در ورزش كشورمان اشاره كنيم. ماجرا به پيش از بازيهاي آسيايي 2006 دوحه بر ميگردد. در آن مقطع گفته شد سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك به اين نتيجه رسيدند كه براي پاك ماندن ورزش ايران در بازيهاي آسيايي هر ورزشكاري كه نمونه تست پيش از اعزامش مشكوك باشد از فهرست كاروان اعزامي كنار گذاشته شود. در اين ميان شش تن از اعضاي يكي از رشتههاي تيمي و همچنين يكي دو ورزشكار سرشناس ديگر رشتهها به دليل آنچه مصدوميت اعلام شد، كنار گذاشته شدند. شايعاتي كه در آن مقطع مطرح شد اين بود كه ورزشكاران ياد شده به دليل مشكوك بودن نمونه تست دوپينگشان خط خوردهاند، اما به هر ترتيب چون تيم ملي مربوطه در دوحه نتيجه قابل قبولي گرفت، اين داستان در همانجا مختومه شد و كسي پي آن را نگرفت.
دیدگاه تان را بنویسید