محكمه تاريخ و رسوايي كودتاگران!
رسول بهروش/ چه كسي 12 سال قبل، ناصر حجازي را از كار بركنار كرد؟
1) 12سال بعد از شكست سنگين و عجيب استقلال تهران برابر سايپا كه با اخراج ناصر حجازي از نيمكت آبيپوشان منجر شد، بازگشايي پرونده حوادث مشكوك آن مسابقه، به افشاي يك حقيقت تكان دهنده از سوي علي فتحا...زاده انجاميد. سرپرست امروز استقلال كه آن روزها مديريت عاملي اين باشگاه را برعهده داشت، در تلاش براي تبرئه خودش و بازيكنانش يك ادعاي تاريخي را مطرح ميكند كه به هيچ وجه نبايد به سادگي از كنارش عبور كرد: «اينطور نبود كه آقاي حجازي به خاطر آن مسابقه بركنار شوند. واقعيت اين است كه ايشان بعد از نايب قهرماني استقلال در آسيا، انتقادات تندي از امكانات باشگاه انجام دادند كه اين حرفها به مذاق برخي از مقامات ورزشي كشور خوش نيامد. در حقيقت حكم بركناري حجازي قبل از آن بازي صادر شد و اتفاقات مسابقه با سايپا تاثيري در اين موضوع نداشت.» به اين ترتيب بخش مهمي از حقايق زير زميني و «سوخته» فوتبال ايران با گذشت زمان افشا ميشود و پرده از برخي دخالتهاي آشكار و غيرقابل توجيه دولتمردان در جزييترين امور جاري در فوتبال كشور برداشته ميشود. 2) چه كسي 12 سال قبل، ناصر حجازي را از كار بركنار كرد؟ اگرچه يافتن پاسخ اين سوال ارزش اطلاعاتي دارد و ميتواند براي قضاوت تاريخ در مورد آدمها، عملكرد مديريتيشان، سلامت كاريشان و قانونمنديشان مفيد باشد، اما پرسش مهم اين است كه آقايان در آن مقطع، «چرا» حجازي را بركنار و خانهنشين كردند؟ جواب البته در حرفهاي مدير عامل وقت آبيها به وضوح روشن است؛ فتحا...زاده «انتقادات حجازي از امكانات باشگاه استقلال» را دليل ناخشنودي مديران ارشد ورزش ايران تلقي ميكند، آنچه در نهايت به اخراج دراماتيك اين اسطوره فوتبال ايران با رگههاي آشكاري از چاشني «خيانت» انجاميد. اما حجازي چه گفته بود كه سزاوار چنين عقوبت سياهي تشخيص داده شد؟ جملات ناصرخان، هنوز در گوش جان فوتبال ايران زنده است. او اندكي بعد از شكست تيمش مقابل جوبيلو ايواتا در فينال جام باشگاههاي آسيا به صراحت اعلام كرد «با امكانات موجود، تا 10 سال ديگر هم هيچ تيمي از ايران قهرمان آسيا نميشود.» بله؛ همين پيشگويي جسورانه و تخصصي بود كه يكي مثل ناصر حجازي را به دستور «از ما بهتران» راهي كنج خانه كرد و طعنهآميز است كه حالا، تقويم تاريخ و جادوي گذشت زمان با قاطعيت به پيشبيني حجازي صحه ميگذارد. 12 سال از آن اظهار نظر گذشت و باشگاههاي ايراني، كماكان در حسرت لمس جام قهرماني باشگاههاي آسيا ميسوزند؛ آنچه آخرين بار 19 سال پيش توسط پاس «دربه در شده» تهران رقم خورد! 3) دادگاه صالحه تاريخ در نهايت راي خودش را عادلانه و شجاعانه صادر ميكند، بيآنكه از هيچ قدرتي بترسد يا جادوي ارعاب و تطميع بر آن كارگر بيفتد. در پرونده بركناري غريبانه و حزنانگيز حجازي نيز محكمه تاريخ يك بار ديگر به اصالت تخصصي و دلسوزي راي داد و مهر مردودي بر كارنامه مديران از خود راضي و مستبدي كوبيد كه به ناحق پشت ميزهاي تصميمسازي تكيه زدهاند و گمان ميبرند حقيقت مطلق، فقط از آن آنهاست. اگر آن روزها كه خاك فوتبال خوردهاي مثل حجازي از ضعفها و ايرادات سخن ميگفت و داد اعتراض از كاستيها و نابسامانيها سر ميداد، دوستان به جاي قهر و غضب بر او حرفهايش را گوش ميدادند و رهنمودهايش را اجرايي ميكردند، امروز فوتبال ملي و باشگاهي ما با اين شرايط اسفبار دست به گريبان نبود و به چنين وضعيت فلاكتباري نميافتاد. راه اصلاح جامعه، دريدن گلوي منتقد و در خانه محبوس كردن معترض نيست. اگر چشم بينايي وجود داشته باشد، ميتوان به سهولت دريافت كه منتقدان دلسوز و كاربلد، بهترين «دوستان» مديران و مسوولان گوناگون هستند، اما افسوس كه رواج فرهنگ تملق هر روز عرصه را بر آدمهاي صادق و متصديان واقعي تنگ و تنگتر ميكند. 4) 12 سال از انتقادات به گوش سپرده شده حجازي گذشت. او اين روزها رنجور و كسل است و فوتبال ايران البتهاوضاع به مراتب بدتري را سپري ميكند. از همه اينها نگران كنندهتر اما، آن است كه رويه ناسالم آنها كه تنگنظرانه عليه حجازي و حقگوييهايش كودتا كردند، هنوز در فوتبال ايران برقرار است و همچنان تخصصكشي و برنتابيدن صراحت و صداقت حرف اول را ميزند؛ آنچه بشارت آيندهاي سياهتر را ميدهد.
دیدگاه تان را بنویسید