آبرو و حیثیت ورزش ایران، فقط 20000 تومان
افشاگری رسانهای و همچنین طرح نگرانی ها با دكتر ایوبی، معاون معتدل وقت فرهنگی سازمان بازرسی كل كشور باعث شد تا هیاتی متشكل از سه تن از كارشناسان سازمان بازرسی و راقم این سطور تشكیل شود و علی رغم مقاومت ها و كارشكنی ها نگارنده به عنوان افشاگر و مطلع اصلی پرونده ابتدا در فدراسیون جودو از مسئولان این فدراسیون جویای صحت و سقم این واقعه شود و پس از آنكه این اشخاص مدعی شدند مدارك و سوابق این سه جودوكار وجود ندارد، بررسی ها در خرم آباد پیگیری شد.
آینده: تیم جودو نوجوانان كه 15 مرداد در پیكارهای جهانی مجارستان حاضر می شد، برای كسب آمادگی بیشتر قرار بود در قالب پرواز 7908 با هواپیمای توپولوف راهی ارمنستان شود تا با ملی پوشان به تمرین بپردازد، اما پس از 16 دقیقه پرواز دچار سانحه هوایی شد و تمام مسافرانش در آتش سوختند و جان سپردند. اما پایان برخاستن دود از قطعات این هواپیما كه در انتهای گودالی حفر شده بر اثر برخورد توپولف بر زمین حاصل آمد، آغازی بر یك رسوایی بزرگی بود.
حدود ساعت 23 شانزدهم مردادماه ماه تماس هایی با نگارنده صورت پذیرفت كه از وقوع یك فاجعه در دل این فاجعه خبر میداد و آن هویت جعلی سه تن از ورزشكاران حاضر در این هواپیما و سوءاستفاده از این هویت جعلی برای قهرمانی در میادین داخلی و بین المللی بود كه حیثیت ورزش ایران بدین سبب به بازی گرفته شده بود و پس از 20 دقیقه بررسی و اطمینان از صحت این واقعه، خبر منتشر شد و زلزله ای بزرگ در ورزش به راه انداخت و آن شب یكی از معدودهای شب عمر كاری ده ساله ام بود، كه تا شب بعدش چشمم خواب را به خود ندید. فردای همان روز برخی درصدد برآمدند وقوع چنین موضوعی را تكذیب كنند و حتی تهدیدهای تلفنی نیز توسط برخی اشخاص صورت پذیرفت تا در مقابل، نگارنده جزئیات این واقعه را منتشر كند و برابر تهدیدها ایستادگی صورت پذیرد.
بررسی ها نشان داد اسامی اصلی سه جودوكای مرحوم محمد ملكشاهی، وحید باقرپور و مجتبی عزیزالهی است و در واقع، مجتبی عزیزالهی به جای مصیب عزیز الهی (وزن 90- كیلوگرم) ، وحید باقرپور به جای یحیی باقرپور (وزن 81- كیلوگرم) و محمد ملكشاهی به جای ایمان زینی وند ( وزن 55- كیلوگرم ) در تیم ملی حضور داشتهاند تا با توجه به پاسپورت دریافتی بر مبنای شناسنامه و مدرك شناسایی به اشتباه ارائه شده و یا مجعول در این پرواز شركت كنند كه باقرپورها و عزیزالهیها پسر عمو بودهاند.
این جابجایی پس از سال 1383 به وقوع پیوسته، چرا كه این سه جودوكای در این سال با اسامی واقعیشان در مسابقات جوانان جودو لرستان قهرمان اول استان شده اند و پس از آن یك باره از یك رده پایین تر با اسامی دیگر سر در میآورند! پس از آن بود كه در مسابقات نوجوانان قهرمانی كشور كه دیماه 1384 در قزوین برگزار شد، از این جودوكاها با اسامی جدید رونمایی شد و ایمان زینیوند در 50 كیلوگرم طلا، یحیی باقرپور در 81 كیلوگرم طلا و مصیب عزیزالهی در 90+ صاحب مدال برنز شدند.
همین جودوكاها با اسامی جدید در مسابقات بینالمللی جودو آلمان نیز در تاریخ 25 اسفندماه 1385 شركت كردند كه یحیی باقرپور در وزن 81 كیلوگرم به عنوانی بهتر از پنجمی نرسید و مصیب عزیزالهی در 90+ كیلوگرم هفتم شد. پس از این در نخستین دوره مسابقات جودو نوجوانان آسیا كه آبان ماه 1386 برگزار شد، ایران با مدال طلای ایمان زینیوند در وزن 46 كیلوگرم و مصیب عزیزالهی در 100+ كیلوگرم قهرمان آسیا شد و این موضوع در دومین دوره این پیكارهای قهرمانی نوجوانان آسیا نیز كه در تیرماه 87 به میزبانی یمن برگزار شد، مشاهده گردید و ایران با نشان طلای مصیب عزیزالهی در وزن 66+ كیلوگرم مجدداً قهرمانی آسیا را تكرار كرد!
جزئیات این خبر در خرم آباد آشوبی به پا كرد و كشته شدگان به دو اسم و در یك مورد شخصی به نام جعلی دفن شد اما مگر میشد شناسنامه سه نوجوان كم سن و سال زنده را به جای سه جودوكای سن و سالدار كه یكی از آنها به خدمت سربازی نیز رفته باطل كرد؟!
افشاگری رسانهای و همچنین طرح نگرانی ها با دكتر ایوبی، معاون معتدل وقت فرهنگی سازمان بازرسی كل كشور باعث شد تا هیاتی متشكل از سه تن از كارشناسان سازمان بازرسی و راقم این سطور تشكیل شود و علی رغم مقاومت ها و كارشكنی ها نگارنده به عنوان افشاگر و مطلع اصلی پرونده ابتدا در فدراسیون جودو از مسئولان این فدراسیون جویای صحت و سقم این واقعه شود و پس از آنكه این اشخاص مدعی شدند مدارك و سوابق این سه جودوكار وجود ندارد، بررسی ها در خرم آباد پیگیری شد.
با پایان تحقیقات ایوبی تاكید كرد : « بازرسیهای اولیه ما نشان میدهد لایههای مختلفی از بدنه مدیریتهای سازمان تربیت بدنی در این تخلف نقش داشتهاند. از هیأتهای ورزشی شهرستان و استان مربوطه تا مدیریتهای بالاتر در تهران. درحال حاضر تا تكمیل نشدن روند رسیدگی به پرونده قصد نداریم از كسی به عنوان مقصر نام ببریم كه چه كسانی این تخلف را مدیریت كردهاند اما آنچه روشن شده این است كه ماجرا طوری نبوده كه مسئولان بیاطلاع باشند و فقط چند جوان با اراده خود دستگاهی عریض و طویل در سازمان ورزش را فریب دهند. این برای ما محرز شده كه آنچه رخ داده تخلفی مدیریتشده بوده است. »
وی مدتی بعد نیز یادآور شد كه پرونده پس از تحقیقات تكمیلی راهی دادسرای كاركنان دولت شده و پنج، شش متهم دارد اما به مرور زمان و پس از ارسال پرونده به میز قضات، پیگیری های سازمان بازرسی در این خصوص یا به شكل جدی صورت نپذیرفت و یا حداقل این پیگیری جدی رسانه ای نشد!
در هر حال آنچه به وقوع پیوست و بدین جهت باید به همكاران حجت الاسلام و المسلمین پورمحمدی در سازمان بازرسی تبریك گفت، انتخاب علیرضا امینی نایب رئیس پیشین و سرپرست وقت فدراسیون جودو به عنوان رئیس این فدراسیون، پیش از مشخص شدن تكلیف این پرونده بود! شخصی كه در این پرونده مستندات جالبی در خصوصش موجود است و علی الظاهر چندان این مستندات ارزش رسیدگی ندارد!
جالب آنكه از امثال نگارنده به عنوان شاه كلید این پرونده كه افشاگری این رسوایی را رقم زد، توسط فدراسیون جودو به ریاست امینی در مطالبی دیگر شكایت شد و در واقع متهم امروز وضعیت جودو منتقدان این رشته شده اند و در این اوضاع و احوال، امینی در گفت و گویی ادعا كرده است:«...د ر جریان سقوط هواپیمای حامل جودوكاران برخی از افراد شروع به ضربه زدن به جودو كردند! كار این آقایان درست مثل این بود كه در مراسم ختم فرزندی حاضر شده و به جای ابراز همدردی به پدر شخص فوت شده اعلام كنند كه فرزند شما كارهای دیگری هم می كرد! این كار به هیچ وجه درست نیست. اگر صغر سنی هم صورت گرفته بود، باید دست نگه می داشتند و بعد از مدتی بیان می كردند. این نوجوانان از دنیا رفتند، پس نمی شد آنها را محكوم كرد، در واقع كار این دوستان درست نبود، چرا كه به جودو ضربه زد! آن نوجوانان تخلف كرده بودند و از طرف دادگاه 20 هزار تومان جریمه شده و شناسنامه هایشان را تحویل گرفتند. »
حال باید از پورمحمدی و همكارانش پرسید، آیا واقعاً بابت چنین رسوایی بزرگی كه حیثیت ورزش ایران را برد، سه كشته را 20 هزار تومان جریمه كرده اند؟! حقیقتاً قیمت آبروی ایران 20000 تومان است؟! آیا ادعای رئیس فدراسیون جودو صحت دارد و این تخلف مدیریت شده تنها سه قربانی داشت كه همان جودوكاران كشته بوده و مستندات جمع آوری شده توسط هیات بازرسی وقت كه كاملاً شفاف بود، صحت نداشته است؟! اگرچه بنده مطلع هستم رئیس سازمان بازرسی كل كشور اخیراً دستور جدی در برخورد با اهمال كاری در این پرونده و برخورد جدی با متخلفان این پرونده و حتی یكی از رسیدگی كنندگان صادر كرده، اما هنوز اتفاقی نیفتاده و پس از گذشت چیزی در حدود 20 ماه با چنین اظهارنظرهایی میرود كه دیگر قبحی برای جرم جعل هویت و صغر سنی كه محكومیتش 20 هزارتومان شده، باقی نماند و باز هم شاهد این فجایع در ورزش باشیم! شاید آقای پورمحمدی چندان در جریان نباشند، اما آماده ام به ایشان توضیح دهم كه چه مسائلی را در این مجموعه مشاهده كردم و شنیدم كه پس از خداحافظی دكتر ایوبی از معاونت فرهنگی، به كلی با بدنه این مجموعه قطع رابطه كردم و این تنها رویه نگارنده نبود. شاید بهتر باشد ایشان از دستمال های تمیزتری برای پاك كردن شیشه های كثیف استفاده كنند و دستمال های كهنه كه كارایی شان مشخص شده را از حوزه تحت مدیریت شان خارج كنند! سازمان بازرسی به واسطه نوع فعالیتش نیاز به استریل شدن و تغییرات جدی گاه به گاه در زیرمجموعه كارشناسی اش دارد تا آنچه ثمره رسیدگی پرونده ها میشود، محصولش 20 هزار تومان جریمه و عادی سازی چنین فاجعه بزرگی به شكلی خجالت آور توسط متهمین این پرونده نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید